مقدمه: فرسودگی تحصیلی یکی از مهم ترین مشکلات گریبان گیر سیستم آموزشی در همه مقاطع تحصیلی است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای تفکر ارجاعی در رابطه بین ابعاد چشم انداز زمان و فرسودگی تحصیلی بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پیش دانشگاهی شهرستان میبد بود که در سال تحصیلی 97- 1396 مشغول به تحصیل بودند که از بین آن ها، 261 نفر به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش به کمک پرسشنامه های چشم انداز زمان زیمباردو و بوید، نفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران و فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرارگرفت. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان دادکه بعد گذشته منفی و حال قضا و قدری با واسطه گری تفکر ارجاعی بر فرسودگی تحصیلی اثر غیر مستقیم مثبت معنادار دارند. همچنین ابعاد گذشته مثبت، حال لذت گرا و آینده نیز با واسطه گری تفکر ارجاعی بر فرسودگی تحصیلی اثر غیر مستقیم منفی معنادار دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد با تغییر جهت گیری چشم انداز زمان و برخوردار بودن از یک تفکر مثبت و داشتن منابع کافی برای تفکر هدف مدار، فرسودگی تحصیلی کاهش یابد.