آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

دولت مدرن در مقام تحقق عملی، سابقه ای بیش از چهار قرن ندارد، اما ریشه های فکری آن را می توان تا بیش از دو هزارسال پیش پی گرفت. یکی از بهترین موارد برای این ریشه یابی، نظریة سیاسی افلاطون در باب مدینة فاضلهاست. افلاطون فلسفه را نیز به عنوان مقدمه ای بر اندیشة سیاسی خود پرورش می دهد و جامعه ای را مبتنی بر دیدگاه فلسفی مبتکرانة خود ترسیم می کند. با ظهور اندیشه های لیبرال و سکولار در قرون جدید، انتقادات وسیعی به آرای سیاسی افلاطون مطرح شد، گویی جز با نفی آرای وی نمی توان به دولت مدرن تحقق بخشید. در این مقاله، پس از شرح مختصری از ویژگی های دولت مدرن، نقاط اشتراک و افتراق آرای افلاطون با ویژگی های دولت مدرن و نقش افلاطون در شکل گیری دولت مدرن، مورد ارزیابی قرار می گیرد.

تبلیغات