آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

ایالات متحده آمریکا پس از فروپاشی اتحاد شوروی در جایگاه هژمون نظام بین الملل قرار گرفت و پس از رویداد تروریستی یازده سپتامبر 2001، به طور مستقیم به منطقه آسیای مرکزی وارد شد. دستگاه سیاست خارجی کاخ سفید در دوران رؤسای جمهوریِ جمهوری خواه و دموکرات این کشور از سال 1991 تاکنون، هدف های سیاسی، اقتصادی و امنیتی متعدد خود را بر اساس راهبرد کلان این کشور و با ابزارها و روش های متناسب پیگیری کرده است تا هژمونی جهانی آمریکا حفظ و تقویت شود. این نوشتار با مطالعه مقایسه ای سیاست خارجی آمریکا در دوران ریاست جمهوری «جرج دبلیو بوش» و «باراک اوباما» رؤسای جمهوری جمهوری خواه و دموکرات این کشور پس از یازده سپتامبر 2001، در پی یافتن پاسخ این پرسش اساسی است که سیاست خارجی ایالات متحده در برابر هر یک از پنج جمهوری قزاقستان، ترکمنستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان به طور خاص و کل این منطقه به عنوان محل رقابت قدرت های بزرگ منطقه ای و فرامنطقه ای، در دوران ریاست جمهوری بوش و اوباما چه تفاوت ها و شباهت هایی داشته است؟ نتیجه این مطالعه مقایسه ای که در بستر رهیافت نظری نوینی از نظریه کلان لیبرالیسم انجام شده حاکی از درستی این فرضیه است که تیم بوش یک جانبه گرایانه و بر اساس خوانشی تهاجمی از لیبرالیسم، تلاش کرده است هدف های واشنگتن را در آسیای مرکزی با ابزارهای سخت محقق کند. دولت اوباما برای تحقق همان هدف ها در قالب سازوکارهای جمعی و نهادهای بین المللی از ابزارهای نرم بهره گرفته و به صورت چندجانبه گرایانه، دیپلماسی محور و بر اساس خوانشی تدافعی از لیبرالیسم عمل کرده است.

تبلیغات