آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

ابن عربی با تفطّن به اصل وحدت وجود، به طرح رهیافت معشوق معدوم همت می گمارد. وی بنابر اصل وحدت وجود، دو رویکرد عمده به معشوق دارد: اولاً نگاه او به معشوق نگاهی ابژکتیو و وجودی است؛ ثانیاً معشوق ازلی که در مقام غیب الغیوبی، نامعلوم است، از حیث تجلیّات نامکرّر اسمایی از ویژگی «دوام و استمرار» برخوردار بوده و لذا ملازم با چیزی است که هنوز به وجود نگراییده، «معدوم» [مضاف] می باشد. در این جستار، سعی شده است تا علاوه بر ارائه ی بحث به شیوه ی تحلیلی، در وهله ی نخست، اقسام تجلّیات معشوق معدوم تحت تعریف عشق حقیقی به معشوق ازلی بیان شود و سپس تأثیرات این رهیافت بدیع در حوزه ی عرفان نظری، بر تتبّعات معرفتی و سلوکی انسان عاشق مورد عنایت قرار گیرد. لذا فهم ظرفیت های معرفتی و سلوکی معشوق معدوم در نسبت با خویش می تواند زمینه ی تغییر نگرشی ژرف و به تبع آن، رشد و تحوّل روزافزون انسان سالک و عاشق را در زندگی این جهانی تا ابدیّت فراهم دارد.

تبلیغات