عصر جدیدی که در آن قرار داریم، با ویژگی هایی چون نوآوری، توسعة دانش، جهانی سازی و افزایش رقابت معرفی می شود؛ به همین دلیل، سازمان ها از تمام توان خود برای پیروزی در رقابت فزاینده موجود استفاده می کنند که سرمایه های انسانی از مهم ترین آن هاست. برخی گروه های مشاوره صاحب نام در سال های اخیر نظر سازمان ها و محققان را به مدیریت استعداد به عنوان یکی از پراهمیت ترین موضوعات و چالش های اساسی مدیریت منابع انسانی جلب کرده اند. بر این اساس، توجه فزاینده ای در میان پژوهشگران و مدیران سازمانی در خصوص این موضوع به وجود آمده است. علی رغم این موضوع، بسیاری از نویسندگان به عدم شفافیت و ابهام در تعاریف، قلمرو و اهداف این حوزه به عنوان یکی از نقاط ضعف آن اشاره دارند. پژوهشگران به منظور برطرف کردن این ابهام، تحلیل های مختلفی انجام داده اند لکن بررسی های اخیر، آن ها را ناکافی ارزیابی می کنند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی مشابه، به دنبال معرفی مبانی نظری مستحکمی برای بناگذاشتن تعاریف مختلف در خصوص مدیریت استعداد است؛ ازاین رو، از طریق اجرای پژوهشی کیفی در خصوص تحلیل تحقیقات سابق و با استفاده از روش تحقیق تحلیل مضمون و روش نمونه گیری نظری، به دسته بندی هشتگانه جدیدی از نگاه به استعداد دست یافته است. در نهایت، هشت دسته تعریف برای مدیریت استعداد ارائه شده که بر دسته بندی های پیشنهادی مذکور ابتناء شده است.