کانون های ارزیابی، ابزاری مهم و مؤثر برای انتخاب و ارتقای سرمایه های انسانی سازمان، تشخیص نقاط قوت و ضعف ارزیابی شوندگان و توسعه شایستگی های آنها محسوب می شوند. به رغم مزایای استفاده از کانون های ارزیابی، فرایند استفاده از این کانون ها دچار عارضه هایی است. در این مقاله، نتایج شناسایی و اولویت بندی عارضه های کانون های ارزیابی و توسعه در راستای کمک به سازمان ها در جهت استفاده بهینه از کانون های ارزیابی و نیل به رویکرد شایسته سالاری در سازمان ها، با استفاده از روش دلفی ارائه شده است. ابتدا از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، 42 عارضه ، شناسایی و در ادامه پژوهش، اعضای پانل دلفی، سایر عارضه ها را شناسایی و سپس آنها را اولویت بندی کردند. از مجموع 50 عارضه شناسایی شده، 15 عارضه اولیه که از نظر اعضای پانل دلفی، مهم تر تشخیص داده شده بود، به عنوان نتایج دلفی و یافته های پژوهش انتخاب شد. در این میان 11 عارضه از طریق مصاحبه با خبرگان و 4 عارضه از سوی اعضای پانل دلفی ارائه شده اند. عدم حمایت مدیر ارشد، بومی نبودن مدل شایستگی، عدم توجه به هدف کانون ارزیابی و مد تلقی شدن آن، عملی نشدن نتایج کانون جهت ارائه برنامه توسعه فردی و منحصربه فرد نبودن مدل شایستگی در سطح مشاغل به عنوان 5 عارضه مهم کانون های ارزیابی و توسعه، شناسایی شدند.