آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

یکی از جریانهای سیاسی و اجتماعی ایران در طول قرن چهارم هجری، تلاش برای احیاء شاهنشاهی ایرانی، با انگیزه های متفاوت، از سوی حکمرانان ایرانی بود. حکومت سامانی نیز با توجه به اهداف و برنامه های خاصّ خود، تلاش های قابل توجهی در این زمینه انجام داد. این مقاله در صدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق به پرسش کشیدن اندک اطلاعات موجود تاریخی تا حدّ امکان تلاشهای سامانیان در رابطه با احیاء شاهنشاهی ایرانی را تبیین و روشن نماید. این پژوهش نشان می دهد که در طول قرن چهارم، عوامل متعددی همچون رقابت اشراف خراسان، رقابت با بویهیان و همچنین تنش در مناسبات با خلافت عباسی، سامانیان را واداشت تا به تلاش برای احیاء شاهنشاهی ایرانی روی آورند. بنابراین، برای کسب حقانیت درقدرت خود، به دو صورت عملی و نظری، کوشیدند تا شاهنشاهی ایرانی را احیاء نمایند. اگر چه با وجود برخی موانع همچون اقتدار طبقه دین یار، حضور گسترده عرب ها و ترکان ، تراکم غازیان و صوفیان در قلمرو آنها، رویکرد سامانیان به احیاء شاهنشاهی ایرانی را با آنِ بویهیان متفاوت ساخت.

تبلیغات