امروزه استفاده از تئاتر به عنوان شیوه ای مؤثر و روشی جدید برای آموزش، تعلیم، تربیت و درمان کودکان و نوجوانان مورد توجه فعالان تئاتر و هنرهای نمایشی قرار گرفته است. در این شکل استفاده از تئاتر، بر جنبه کاربردی نمایش تأکید می شود و درام کاربردی برای کودکان و نوجوانان زمینه های رشد ذهنی و فکری آن ها را فراهم می کند. مثنوی مولانا سرشار از داستان هایی است که علاوه بر قابلیت های نمایشی دارای محتوایی درمانی، آموزشی و تربیتی هستند. داستان های انتخاب شده در این پژوهش که به تفکیک بررسی شده اند، در رهایی کودکان و نوجوانان از رنج های عاطفی، جرأت ایجاد رفتارهای جدید، آیین زندگی اجتماعی، روحیه فداکاری و از خود گذشتگی، اصلاح و پرورش ذهنیت، بهبود مهارت های ارتباطی، ایجاد و بروز خلاقیت های فردی، درگیری و کنجکاوی در مسائل، ایجاد اعتماد به نفس، سخنوری و ارتقای بینش دربارة حوادث و سازش با آن ها بسیار مؤثرند. نویسندگان در پژوهش حاضر با انتخاب و بررسی ۳۲ داستان از داستان های مثنوی، ضمن برشمردن ویژگی های داستان های انتخاب شده، سعی دارند قابلیت این داستان ها را برای اقتباس جهت تبدیل به نمایش های خلاق، تربیتی، آموزشی و درمانی به اثبات رسانند.