مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه حجم کار و کنترل بر کار با تعادل کار ـ زندگی است. روش: جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران، روسا، سرپرستان، کارشناسان، کارمندان و کارگران گروه صنعتی میباشد، که نمونهای به حجم 333 نفر از آنها بهصورت تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. ابزار بهکار برده شده برای سنجش حجم کار، مقیاس 11 آیتمی کوک و روسو، برای کنترل بر کار، دو مقیاس گانستر و دوایر و جکسون و همکاران، و ابزار سنجش تعادل کار ـ زندگی مقیاس محقق ساخته، 18 آیتمی میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام استفاده شد. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان میدهد، تعادل کار ـ زندگی همبستگی منفی معناداری با حجم کار و همبستگی مثبت معناداری با کنترل برکار دارد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان میدهد، حجم کار(با 43/0- =β) و کنترل بر کار (با36/0=β) پیشبینی کننده معتبری برای تعادل کارـ زندگی میباشد. نتیجهگیری: به طور کلی نتایج بدست آمده در این پژوهش، میتواند بیانگر این باشد که در جامعه رو به تحول با حجم کار و تقاضای بالا، با بالا بردن کنترل بر کار میتوان تأثیر حجم کار بر تعادل کار ـ زندگی و پیامدهای آن را تعدیل نمود.