آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۵

چکیده

هدف: پژوهش حاضر به منظور طبقه بندی خطاهای املایی دانش آموزان و تعیین توزیع فراوانی خطاها درهر طبقه و بررسی چگونگی پردازش املایی صورت های زبان فارسی در کودکان مورد مطالعه با توجه به اطلاعات زبانی و غیرزبانی انجام شده است. روش: در این پژوهش از طبقه بندی گارمن (1996) استفاده شده که معتقد است دانش آموز کودک هنگام املا نویسی علاوه بر حافظه، از دانش زبانی خود نیز کمک می گیرد که این دانش ممکن است اطلاعات رسم الخطی، ساختواژی، نحوی یا معنایی باشد. لذا روش پژوهش، توصیفی مقطعی و نمونه آن 85 نفر بوده است. 20 املا از ابتدا، میانه و پایان سال تحصیلی و یک آزمون املایی شامل 246 «واژه و عبارت هدف» به عنوان ابزارهای اصلی تحقیق مورد استفاده قرار گرفته اند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که بیشترین خطاهای املایی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در سطح نویسه و کمترین آن مربوط به سطح علامت (مانند تشدید) است و از لحاظ نوع خطا، جانشینی بیشترین درصد خطاها را به خود اختصاص می دهد. همچنین کمترین نوع خطاها جابه جایی، تکرار و ادغام بود که اکثرا غیرزبان شناختی بودند و می توان مانند خطاهای گفتاری آنها را لغزش قلمی به شمار آورد. در سطوح زبان نیز بیشترین درصد خطاها مربوط به «واژه» و کمترین خطاها مربوط به «هجا» بوده است. نتیجه گیری: نتیجه تحقیق نشان می دهد که بیشترین خطاهای املایی آزمودنی ها، زبان شناختی و ناشی از مشکلات نظام نوشتاری زبان فارسی است؛ همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که دانش آموزان علاوه بر حافظه بصری، از اطلاعات زبانی نیز سود می برند و پردازش صورت های املایی که با به کارگیری اطلاعات زبانی تولید می شوند، برای آنها آسان تر از صورت هایی است که با اطلاعات غیرزبانی (بصری) تولید می شوند.

تبلیغات