آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

مسئله قرینه ای شرّ تنها استدلال ملحدان علیه خدا است؛ و نیز مسئله منطقی شرّ به مثابه مشکلی در میان خداباوران مطرح است. مسئله این مقاله این است که آیا نظریّه ادراکات اعتباری علّامه طباطبایی میتواند با اعتباری دانستن شرور، پاسخی برای این مسئله باشد؟ از نظر علامه طباطبایی همه مفاهیم و گزاره های عملی در برابر ادراکات اخباری و حقیقی، اعتبار جعل و قراردادهای انسانیاند درجهت رفع حوائج و نواقصی زیستی و وجودی و فرونشاندن تمایلات و رغبات برخاسته از آن نیازها. ازجمله این اعتبارات حسن و قبح و به تبع آن خیر و شر است. ویژگی و معیار مهم در اعتباریات آن است که ما ناظر به غایات متصورمان آنها را مثلاً خوب یا بد، خیر یا شر محسوب میکنیم نه اینکه امور به لحاظ نفس الامری چنین باشند. البته ادراکات اعتباری به جهت اثر و کار کرد و غایتی که بر آنها مترتب است ونیز منشاء وجودی و زیستی فردی یا جمعی که دارند مرتبط و مترتب بر واقع هستند و لذا معرفت بخش و معقولند هرچند برهان بردار نیستند و البته عقلانیت آنها از نوع دیگری (عملی) است. در پرتو «اعتباری» دانستن شرور به نظر میرسد هم مساله منطقی شر و هم مساله قرینه ای آن و هم منافات نداشتن وجود شرور با نظام حکیمانه الهی، تقریری خردپذیرتر مییابد. علاوه بر اینکه احساس و تجربه شر هم به عنوان یک واقعیت بشری به رسمیت شناخته میشود و انکار نمی شود.

تبلیغات