رئالیسم جادویی سبک نسبتا نوینی است که هر چند بیشتر تداعی گر نام آمریکای جنوبی و به ویژه گابریل گارسیا مارکز است، اما خاص ملل جهان سوم است. در داستان های این سبک، واقعیت و خیال در هم گره می خورند، اما به گونه ای که واقعیت بر خیال سیطره دارد، نه خیال بر واقعیت. از میان داستان نویسان فارسی، غلام حسین ساعدی در برخی از آثار خویش به این سبک گرایش دارد. این داستان های ساعدی را می توان به دو دسته تقسیم کرد: داستان هایی که به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده اند و داستان هایی که تنها رگه هایی از رئالیسم جادویی را می توان در آن ها یافت. در این نوشته، به بررسی هر دو دسته و هم چنین علل گرایش ساعدی به این سبک خواهیم پرداخت