این پژوهش با هدف تعیین میزان اثر بخشی شیوه های ارایه نقشه مفهومی، ساخت نقشه مفهومی و عدم استفاده از نقشه مفهومی بر بازده های شناختی (یادداری، درک و حل مساله) و عاطفی (نگرش نسبت به مدرسه، نگرش نسبت به معلم و کلاس، انگیزش / خود - نظم دهی، ادراک خود - تحصیلی و ارزش گذاری هدف ها) در یادگیری درس زیست شناسی اجرا شد. اثرات کاربندی ها بر بازده های شناختی فراگیران از طریق آزمون پیشرفت تحصیلی و بر بازده های عاطفی از طریق پرسشنامه سنجش نگرش نسبت به مدرسه که هر دو دارای شاخص های قابل قبول روایی و پایایی بودند، مورد اندازه گیری قرار گرفت. این پژوهش مبتنی بر یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. کلاس های درسی از قبل تشکیل شده به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان 4 گروه آزمایشی و 2 گروه کنترل انتخاب شدند. در دو گروه آزمایشی، نقشه های از قبل آماده شده در فرآیند آموزش کلاسی به آزمودنی ها ارایه شد و اعضای دو گروه آزمایشی دیگر به تهیه نقشه های مفهومی از متن های آموزش داده شده پرداختند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که هر دو شیوه ارایه و ساخت نقشه مفهومی در مقایسه با شیوه مرسوم آموزش بر متغیرهای یادداری و درک تاثیر مثبت بیشتری دارند، اما این دو روش اثر معنی داری بر عملکرد حل مساله ندارند، در این مقایسه ها هیچ کدام از دو روش تهیه و ارایه برتری مشخصی نسبت به هم نداشتند. یافته ها در ارتباط با متغیرهای عاطفی نشان می دهند که ارایه نقشه های از قبل آماده شده، موجب بهبود نگرش نسبت به معلم و کلاس می شود اما ساخت نقشه های مفهومی بر انگیزش و خود - نظم دهی فراگیران تاثیر مثبتی دارد.