مطالب مرتبط با کلیدواژه

تشبه به اله


۱.

انگاره ملاصدرا از فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلوک وجودی فلسفه استکمال نفس تشبه به اله سفرهای چهارگانه عرفانی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۳۱۷
در نگاه برخی فلاسفه، فلسفه به سلوک ذهنی و تبادلات مفهومی تقلیل می یابد. در مقابل، برخی دیگر از فلاسفه با تکیه بر جنبه های عملی، فلسفه را سلوک وجودی میدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرایند استکمال نفس انسانی است. استکمال نفس، نه از گونه رشد کمی یا کیفی بلکه بمعنای استکمال ذاتی، اشتداد و سلوک وجودی. او غایت فلسفه را تشبه به اله میداند و این تشبه با دو مشخصه احاطه به معلومات و تجرد از جسمانیات محقق میگردد. سلوک انگاری فلسفه، پیامدهایی همچون کثرت گرایی فلسفه ورزی، فلسفه ورزی بیکرانه، تناظر ارتقاء معرفتی با ارتقاء وجودی، کثرت گرایی روش شناختی و همبستگی تهذیب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تکیه بر سلوک انگاری فلسفه، میکوشد حکمت متعالیه را بر اساس الگوی سفرهای چهارگانه سامان دهد.
۲.

«مشق مرگ»؛ قرابت مضمونی و بیانی سهروردی و افلاطون در باب مسئله تجرید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی افلاطون تجرید مشق مرگ تشبه به اله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۱۸۵
فلسفه سهروردی در وجوه گوناگون، تصریح بر پیوند میان فلسفه افلاطونی و حکمت اشراقی دارد. یکی از این وجوه، ناظر به مسئله تجرید است. مقام افلاطون در فلسفه سهروردی ذیل عنوان کسی که به «ملکه مرگ» یا توانایی انسلاخ نفس از بدن و دنیا دست یافته است، شناخته می شود که در عین اشاره به بلندترین پایه در حکمت به عنوان سلوک معنوی، بیان دیگری نیز از ضرورت تجرید در این نحوه از فلسفه است و از همین رو نیز یادآور «مشق مرگ» در افلاطون است. تجرید اشراقی یا مشق مرگ افلاطونی، یکی از مهم ترین وجوه تربیت راستین فلسفی، دو مرحله دارد؛ یکی روی گردانی نفس از عالم طبیعت با ضبط و مهار قوای ادراکی و تحریکی و دیگری روی آوردن نفس به عالم خاص خویش (وطن اصلی) ازطریق توجه به حقایق متعالی. غایت تجرید، مشاهده انوار قدسی یا خود زیبایی محض است که سبب می شود نفس از صفات خلقی پاک شود و در قالب زایش فضیلت های راستین، آئینه صفات ربوبی شود. بیان این سنخ مضامین بلند معنوی گریزی از زبان رمزی تمثیلی ندارد؛ ازاین رو، در پژوهش حاضر، تلاش شده است با تمرکز بر متون اصلی و به روش تحلیل متن و تطبیق مفاهیم و تعابیر و نیز با واکاوی رمز سمبول هایی که در نظر سهروردی و افلاطون، ناظر به مضمون تجرید آمده اند، وحدت محتوایی و روشی این دو حکیم دراین باره به دست آید.
۳.

هویت سلوکی فلسفه: مقایسه افلاطون و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون تشبه به اله تمرین مرگ- سلوک سهروردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۷
نظام پردازی هر فیلسوف و روی آورد او به مسائل فلسفی، متأثر از انگاره وی از فلسفه است. این انگاره، به مثابه نقشه ای برای سامان فلسفی است. در این مقاله به مقایسه انگاره افلاطون و سهروردی از فلسفه می پردازیم. از آنجا که یکی از مواضع شناخت انگاره فیلسوف، تعریف وی از فلسفه است، تحلیل مقایسه ای تعریف افلاطون و سهروردی از فلسفه را که با جهت گیری نظام فلسفی آنان نیز سازگار است، به عنوان رهیافتی برای کشف انگاره آنان، برمی گزینیم. هر دو فیلسوف، نگاه فرایندی به فلسفه دارند و فلسفه را گذار از عالم کثرت به عالم وحدت می دانند. برای هر دو، ثمره این گذار مشاهده حقایق، در پرتو اشراق است. از نظر افلاطون، حیرت، درگیری وجودی با پرسش فلسفی و اشتیاق به حکمت، مراحل ابتدایی فرایند فلسفه اند که به تحلیل درون فیلسوف اختصاص دارند . تمرین مرگ، راهکار افلاطون برای گذار از محسوسات است. ولی سهروردی بدون پرداختن به تحلیل درون فیلسوف، این فرایند را با انسلاخ از دنیا می آغازد. غایت فلسفه، برای افلاطون تشبه به اله و هم نشینی با او وجاودانگی است و در نگاه سهروردی، نهایت حکمت بی نهایت است.