مطالب مرتبط با کلیدواژه

شرق گرایی


۱.

مؤلفه های بصری در آثار نقاشانه پل گوگن، با تأکید بر نمونه های مبتنی بر روایات مذهبی

تعداد بازدید : ۶۳۵ تعداد دانلود : ۲۱۷۸
هنر مدرن با ریشه هایی که در سده هیجدهم و نوزدهم قابل ردیابی است، بخشی از موجودیت خود را مدیون ناسازگاری برخی هنرمندان با روند عمومی هنر کلاسیک می داند. چنانکه آگاهیم، در این برهه از تاریخ، برخی از هنرمندان در راستای یافتن واکنشی مؤثر در برابر روند جمود یافته موجود، طغیان نمودند و به دنبال کشف راه های تازه بیانی، دست به تجربه گرایی یازیدند. در آثار نقاشانه-به طور اخص-واکاوی جایگاه موضوع و روایت در هنر و شیوه پرداخت به آن، بخشی از کنش های نوگرایانه هنرمندان حوزه نقاشی را شامل می شد. پل گوگن ، نقاش شهیر فرانسوی، با کاربست موضوع آثار مذهبی اساتید نقاشی پیش از خود، الهام از روح زندگی بدوی و شکست مرز میان خیال و واقعیت، جریانی عظیم و تأثیرگذار در بستر هنر ابتدای قرن بیستم محسوب می شود. برای گوگن و هنرمندان طاغی سال های پایانی قرن نوزدهم، قراردادها که اصل و اساس بی چون و چرا انگاشته می شدند، به هیچ وجه ارزش پایدار نداشتند و این مهم، زمینه آفرینش آثاری متنوع و تجربه گرایانه را فراهم آورد. مسأله پژوهش حاضر این است که، مؤلفه های بصری آثار نقاشانه پل گوگن در پرداخت به موضوعات مذهبی، کدامند و این آثار، کدام دستاوردها را برای هنرمندان دگر اندیش سال های ابتدایی قرن بیستم به ارمغان آورده است؟ این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، با مطالعه محتوائی آثار این هنرمند و انطباق آن با فرم اثر، شاخص ترین دستاوردهای میراث هنری وی را تبیین می کند.
۲.

بازشناسی خود و دیگری در جریان های فکری و بنیادهای سیاست خارجی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسلاوگرایی اوراسیاگرایی شرق گرایی کنش متقابل نمادین هویت روس ارو- شرق گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۳۲۸
 این نوشتار به دنبال تحلیل و شناخت جایگاه «دیگری» در اندیشه های متفکران روس است. برای قرن ها روسیه با اروپا، آسیا و خاورمیانه در تعامل شدید بودند و در ارتباط با این غیریت های گوناگون متفکران روس نظریه ها و گفتمان های مختلفی را توسعه بخشیده اند. مطالعه این مباحث، ما را در شناخت مشکلات معرفت شناختی نظریه های مسلط، به ویژه مکتب نوسازی، در مطالعات علوم سیاسی و ناکارآمدی آن ها در تبیین مسئله تفاوت یا دیالکتیک خود و دیگری کمک می کند. برای تبیین تداوم و تغییر در عرصه اندیشه های روسی، نمونه های تجربی از جریان های فکری روس در دوره های مختلف امپراتوری و پس از فروپاشی اتحاد شوروی شامل جریان های غرب گرایی، اسلاوگرایی، شرق گرایی، اوراسیاگرایی و یورو- شرق گرایی به عنوان موارد مطالعاتی انتخاب شده و در این فرایند نوع نگاه آن ها به دیگری مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. اگرچه موجودیت های تمدنی شرق و غرب همواره چالش مهمی برای متفکران روس بوده است؛ اما بعضی از آن ها در این میان از چشم اندازی متفاوت راه هایی را برای مفهوم بندی و نظریه پردازی در مورد این دو موجودیت فرهنگی در کالبد منحصربه فرد اندیشه روسی پیدا کرده اند. یافته های نوشتار نشان می دهد جریان اندیشه های روس به تدریج از ذات گرایی فاصله گرفته اند و در این فرایند به سمت شناسایی و پذیرش دیگری به عنوان طرف گفت وگو حرکت کرده اند. شرق کمابیش به این آمادگی پاسخ مثبت داده و بر این اساس گفت وگوها و همکاری های سازنده ای در قالب اتحادیه ها و توافق نامه های دو یا چندجانبه شکل گرفته است. از سوی دیگر، غرب آمادگی متقابلی برای گفت وگو با روسیه نشان نداده است. از آنجا که براساس چارچوب نظری نوشتار هویت تحت تأثیر دیگران همواره بازتعریف می شود؛ بنابراین نگرش منفی غرب به روسیه می تواند تلقی روسیه از دیگری غربی را دگرگون کند و در فرایند گفت وگوهای آن ها اخلال ایجاد کند.
۳.

تحریم های بین المللی و شرق گرایی در روابط خارجی ایران (1392-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران شرق گرایی اقتصاد سیاسی بین الملل تحریم واقع گرایی نوکلاسیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۲۱۳
پرسش اصلی مقاله این است که "تحریم های بین المللی در دوره 1392-1368، چگونه گرایش به شرق در مناسبات اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران را تقویت کرده است؟ فرضیه ای که مقاله مورد آزمون قرار داده این است که "تحریم های متعاقب بین المللی علیه کشور در پنج حوزه مختلف در دوره ی 1392-1368، از طریق تشدید موانع مناسبات با غرب، نخبگان تصمیم گیر در روابط خارجی کشور را به تقویت مناسبات سیاسی واقتصادی با شرق ترغیب کرده است". این فرضیه در چهارچوب واقع گرایی نوکلاسیک و با روش علّی- تبینی به آزمون گذاشته شده که طی آن تقویت شرق گرایی در مناسبات خارجی کشور در قالب دافعه تحریم های غرب نشان داده شده است. یافته مقاله حاکی از آن است که گرایش به شرق در مناسبات سیاسی و اقتصادی کشورمان کمتر به عنوان یک راهبرد منسجم و ارادی از درون و بیشتر در چارچوب واکنش به تشدید تحریم های بین المللی علیه کشورمان در مقاطع زمانی خاص، دنبال شده است.