مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه فرهنگ و هنر در تولید سرمایه های اقتصادی و فرهنگی نقش مهمی ایفا کرده و به عنوان عامل پیشرفت جوامع در ابعاد مختلف شناخته می شوند. اقتصادفرهنگ و هنر حوزه ای نوپاست که از دهه 80 و 90 میلادی در غرب مورد مطالعه نظری و تجربی به ویژه از رویکرد اقتصادی قرار گرفته است. از آن جا که اقتصادفرهنگ حوزه ای میان رشته ای ست که تحت تاثیر شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه خود قرار دارد، و هم چنین دارای ابعاد اجتماعی و فرهنگی است که نمی توان از آن چشم پوشی کرد، لازم است از رویکرد جامعه شناختی به ویژه جامعه شناسی فرهنگی و اقتصادی نیز به آن توجه گردد. هدف مطالعه حاضر به شیوه ای نظری پاسخ به این سوال است که از رویکرد جامعه شناختی تعریف اجزای سازنده مفهوم اقتصادفرهنگ و هنر به تفکیک چیست، چه تعریفی از رویکرد جامعه شناختی می توان از اقتصادفرهنگ و هنر ارائه داد، این مفهوم چه تفاوتی با مفاهیم مشابه دارد و دارای چه مولفه هایی است. لذا از رویکرد جامعه شناختی اقتصاد به عنوان یکی از مهمترین اجزای نظام اجتماعی شناخته می شود که از نقش ها، روابط و شبکه های اجتماعی تشکیل و سرمایه اقتصادی تولید می کند. از سوی دیگر نیز ضمن عدم انکار تعاریف مختلف برای فرهنگ، در مفهوم اقتصاد فرهنگ و هنر بیشتر بر بعد مادیِ فرهنگ تأکید و اشکال فرهنگی (کالاهای هنری) در کنار فعالیت ها و محصولات فکری، اخلاقی و هنری مربوط به زندگی انسان مورد اعتنا قرار می گیرد که هدف آن نیز تولید سرمایه فرهنگی است. لذا از رویکرد جامعه شناختی، اقتصاد فرهنگ و هنر نظام منسجمی از نقش ها، موقعیت ها، شبکه ها، کنشگران و الگوهای ارتباطی است که هم در پی کسب بیشترین سرمایه اقتصادی است و هم می تواند به افزایش سرمایه فرهنگی از طریق تولید، توزیع و مصرف کالاهای هنری کمک نماید.
تحلیل تصویرسازی کتاب های الفبا آموز در ایران (دهه شصت تا به امروز) مبتنی بر دیدگاه رشدی-شناختی ژان پیاژه
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، محتوای تصویری بیست کتاب الفباآموز از دهه ۶۰ به بعد که به روش نمونه گیری تصادفی هدفمند انتخاب شده ، بر اساس دیدگاه رشدی-شناختی ژان پیاژه و به شیوه توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. گردآوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل داده ها به صورت کیفی انجام گرفته است. استاندارد کیفی بالاتر در تصویرگری و چاپ، گزینش تصویرگران حرفه ای، وجود ناشران معتبرتر نسبت به ناشران دیگر، کاربرد و فروش بالای این کتاب ها براساس دفعات تجدید چاپ، معیار انتخاب آن ها از میان تعداد بسیار زیاد کتاب های الفباآموز موجود در بازار بوده است. هدف از این پژوهش، شناخت مولفه های مناسب تصویرگری در آموزش الفبا به کودکان رده سنی مذکور براساس نظریه ی رشدی-شناختی پیاژه است و پرسش هایی که مطرح می شود این است که مولفه های مناسب در آموزش الفبا به کودکان مذکور براساس آن نظریه چیست و تصویرسازی آموزشی الفبای فارسی برای کودکان آن رده سنی با چه شیوه و تکنیکی مناسب است؟ از نگاه پیاژه، «بازی» و جست وجو در محیط، فعالیت اکتشافی و ایجاد تعادل بین دو فرایند درون سازی و برون سازی در یادگیری نقش اساسی دارند و می توان از «بازی» به عنوان فرصتی مناسب برای آموزش، تمرکز و تمرین مهارت های مختلف استفاده کرد. با تحلیل و نقد الفباآموزها بر مبنای مولفه بازی، فعالیت اکتشافی و رفتارهای رفت و برگشتی که زیرمجموعه بازی هستند، و نیز بررسی کیفیت مولفه های تصویرسازی در یادگیری فعال مشخص گردید که تعداد محدودی از الفباآموزها با دیدگاه رشدی-شناختی و استانداردهای تصویری مربوطه همخوانی دارند و بیشتر نمونه های تصویری در سطح متوسط و تعدادی نیز در سطح ضعیف قرار دارند. این امر دلالت بر وجود کاستی هایی در تصویرگری آموزشی الفبای فارسی و عدم توجه کافی به مقوله تصویرسازی الفباآموزها دارد.
خوانش فرهنگ دیداری در کمپین های تبلیغاتی (مطالعه موردی: کمپین های تبیلیغاتی اسنپ و تپسی)
حوزه های تخصصی:
یک کمپین تبلیغاتی، شامل مجموعه ای از تبلیغات است که با هدف تبلیغ یک خدمت یا یک محصول ارائه شده اند.از مهم ترین عوامل در طراحی کمپین های تبلیغاتی، توجه به فرهنگ رایج در جامعه هدف است تا حداکثر اثرگذاری را روی مخاطب داشته باشد. فرهنگ بصری یا فرهنگ دیداری جنبه ای از فرهنگ است که به صورت تصویر بیان شده و شامل دامنه وسیعی از تجزیه و تحلیل و تفسیر است که صرفا به قوه باصره اتکا نمی کند و کدهای موسیقایی، زبان و صدا را نیز با خود همراه دارد. این پژوهش کیفی، با ماهیت توصیف و تحلیلی به مطالعه کمپین های تبلیغاتی دو پلتفرم اسنپ و تپسی پرداخته که در تحلیل تصاویر از روش نشانه شناسی پیشنهادی پهلوان (1387) بهره جسته است. هدف از این پژوهش، مطالعه فرهنگ دیداری در کمپین های تبلیغاتی پلتفرم اسنپ و تپسی و چکونگی تجلی فرهنگ دیداری عصر حاضر در این کمپین هاست؛ لذا اطلاعات زمینه ای از طریق مراجعه به منابع کتابخانه ای و اینترنتی تهیه شدند. نمونه گیری به صورت هدفمند بود و داده های تحلیلی از طریق مشاهده، توصیف و تحلیل نمونه ها حاصل شد. مهم ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که احیای ارزش ها و توجه به فرهنگ رایج در یک جامعه با استفاده از جلوه های بصری و زیباشناختی و در کنار آن استفاده مناسب از فونت ها در قالب چارچوب فضای تبلیغاتی می تواند نوعی هم دلی با مخاطبان در گروههای مختلف ایجاد نماید و هویتی جدید اما آشنا به مجموعه تبلیغاتی ببخشد.
مطالعه تأثیر کارت پستال بر شکل گیری نقاشی های رئالیستی طبیعت بر دیوارنگاره های دوره قاجار (مطالعه موردی: خانه سلطان بیگم)
حوزه های تخصصی:
در زمان حاکمیت قاجار بر ایران، ارتباطات گسترده و بیش از پیش شاهان قاجاری با کشورهای اروپایی، تأثیر بسزایی در حوزه هنر ایرانی داشته است. هدف از پژوهش حاضر، رسیدن به پاسخ این پرسش است که؛ ورود کارت پستال به ایران به چه صورت برروی سبک و مضمون دیوارنگاره های خانه سلطان بیگم تاثیر داشته است؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی_ تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات با بهره گیری از کتب و پژوهش های گذشته و همچنین مطالعه میدانی، برروی 14 نقاشی دیواری خانه ی مورد مطالعه، انجام گردیده است. نظر به اینکه دیوارنگاره های خانه سلطان بیگم تهران، به عنوان یکی از ارزش های اصیل فرهنگی و تاریخی مطرح بوده و اطلاعات ارزشمندی را با خود همراه داشته است و با توجه به اینکه این نقاشی ها به عنوان هویت تصویری برهه ای از تاریخ این شهر است، بررسی نقاشی های اینگونه بناها از اهمیت خاصی برخوردار است و ضرورت انجام پژوهش را دوچندان می کند. پس از انجام تحقیق، این نتیجه به دست آمد که در زمان قاجار کارت پستال هایی که از فرنگ وارد ایران می شد، از چنان اهمیت و محبوبیتی برخوردار شد که به سرعت در فضاهای معماری و بر روی دیوار منازل بازتاب یافت و مورد استفاده قرار گرفتند. درباریان تصاویر کارت پستال ها را برروی دیوار منازلشان ثبت می کرده اند. در خانه سلطان بیگم نیز تصاویری از طبیعت کشورهای غربی در تالار اصلی آن یافت می شود. این تصاویر از طبیعت ایران نیستند زیرا بعضا در آن ها ساختمان هایی به تصویر کشیده شده است که معماری آن ها متعلق به انگلیس، سوئیس، فرانسه و روسیه می باشد.
مقایسه تطبیقی شخصیتِ قهرمان در تعزیه شهادت امام حسین (ع) با الگوی سفرِ قهرمان جوزف کمبل
حوزه های تخصصی:
هدف بنیادین این پژوهش، تحلیلِ شخصیت قهرمانی دینی، بر بستری تطبیقی با قهرمان اسطوره ای است. لذا مسئله بنیادین این تحقیق آن است که شخصیت امام حسین(ع) به عنوان یک قهرمان دینی در نمایشِ تعزیه، تا چه حد با الگوی سفرِ قهرمانِ جوزف کمبل که یک روایتِ یگانه از ساختار مشترک میان تمام داستان های اسطوره ای است، همخوانی و قرابت دارد. برای یافتن پاسخ این پرسش، با استفاده از پژوهشی بنیادین، مبتنی بر شیوه کیفی و به طور اخص، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، بر بنیان مطالعه ای تطبیقی، و همچنین تحقیقی مستند بر اسنادِ کتابخانه ای انجام شده و داده ها به شیوه استقراریی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از درک نظریه کمبل و بازخوانی مراحل آن از متن تعزیه، به رغم افتراق هایی که در این دو زیست قهرمانانه مبتنی بر ابعاد درونی شخصیت قهرمانِ اسطوره ای و دینی وجود دارد، اما یافته های این تحقیق بر آن اذعان دارد که قهرمانِ تعزیه شهادتِ امام حسین(ع) تا حد زیادی با قهرمان اسطوره ای در الگوی کمبل مطابقت دارد. قهرمانِ تعزیه مراحل «عزیمت» و «تشرف» را همانند قهرمانِ اسطوره ای طی می کند، اما در مرحله «بازگشت»، تفاوت هایی میان این دو دیده می شود که بنا بر اعتقادات شیعیان مبتنی بر زندگی و رستگاری بعد از شهادت قابل توجیه است. انطباق قهرمانِ دینی تعزیه با قهرمان اسطوره ای کمبل نشان از سیر حرکتی مشابه در جهت کمال میان دو وضعیت متفاوت از شخصیتِ قهرمان دارد. چنانکه حرکت، تغییر و رشد لازمه شخصیتِ قهرمان در هر بستری است. همچنین قهرمانِ تعزیه مراحل دیگری را در جهت سلوک روحانی خود طی می کند که منجر به تأثیرگذاری بیشتر و پایداریش در اذهان جامعه می شود.
شیوه های آموزش هنرهای سنتی در ایران و ژاپن (نمونه موردی: کتاب هنر مقطع متوسطه اول)
حوزه های تخصصی:
هنر ایران از دیر باز تا به امروز همواره دستخوش تغییراتی در جهت پیشرفت و ارتقاء بوده است. گذشت زمان و الگو شدن بسیاری از راه ها و شیوه ها در جهت رشد هنر در ایران( به خصوص هنرهای سنتی) سبب شد تا در این مقاله به الگو شدن یکی از کشورهای رو به رشد در این زمینه بپردازیم. با بررسی نوع آموزش هنر سنتی در ژاپن به عنوان کشوری پیشرفته در جهت آموزش و ادامه آن در جهت ارتقا و پیشرفت آثار، اکنون وقت آنست که همین شیوه کار را در آموزش هنر سنتی به دانش آموزان مقطع متوسطه اول در ایران را هدف قرار داده که در راستای آن با تلفیق شیوه های آموزش، این شیوه را مورد مقایسه و تطابق قرارداد. چیزی که در این آموزش ها نادیده گرفته شده، آموزش هنرهای سنتی است. هدف از ارائه این پژوهش مطالعه ی تطبیقی شیوه های آموزش هنرهای سنتی در ایران و ژاپن و در ادامه بهره گیری از شیوه های آموزش هنر سنتی در مدارس ژاپن برای بهبود روش های آموزش در ایران است. ضرورت انجام پژوهش حاضر با توجه به نظام آموزشی کشورهای پیشرفته که بخش اعظم برنامه درسی دوره متوسطه اول به درس هایی مثل هنر و فعالیت های ویژه مانند برپایی جشنواره های فرهنگی، هنری و ... اختصاص یافته است، سبب بررسی این موضوع در مقایسه با ایران شد تا هر چه بیشتر علت کمبود این برنامه ها در روند درسی نوجوانان مورد ارزیابی قرار بگیرد. اکنون سوال اینجاست که چه اشتراکات و افتراقاتی میان آموزشِ هنر سنتی در مدارس ژاپن و ایران وجود دارد؟ و یا اینکه چگونه می توان از شیوه های آموزش هنر سنتی در مدارسِ ژاپن برای آموزش همین نوعِ هنری در یکی از مقاطع تحصیلی ایران بهره گرفت؟ روش گردآوری مطالب و داده های مورد استفاده کتابخانه ای، اسنادی و میدانی بوده است که با رویکرد توصیفی و تحلیلی به انجام رسیده است.