پژوهش های ژئومورفولوژی کمی

پژوهش های ژئومورفولوژی کمی

پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال 12 زمستان 1402 شماره 3 (پیاپی 47) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل تاثیر عوامل ژئومورفولوژی در پراکنش سکونتگاه های باستانی (مطالعه موردی: شهرستان پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عوامل محیطی سکونتگاه هایی باستانی پراکنش مکانی پیرانشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۹
عوامل محیطی نقش اصلی را در پراکنش و نحوه استقرار نواحی سکونتگاهی در طول تاریخ داشته اند و با بررسی شرایط محیطی هر منطقه می توان تا حدود زیادی به وجود نواحی سکونتگاهی باستانی در آن منطقه پی برد. با توجه به اهمیت بررسی نحوه پراکنش سکونتگاه های باستانی، در این پژوهش به تحلیل عوامل محیطی در نحوه استقرار سکونتگاه های باستانی در شهرستان پیرانشهر پرداخته شده است. در این پژوهش از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر، لایه سایت های باستانی شناسایی شده در منطقه، نقشه 1:100000 زمین شناسی و نقشه 1:50000 توپوگرافی منطقه به عنوان داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین ابزار مورد استفاده در تحقیق ArcGIS بوده است و همچنین در این تحقیق از مدل تلفیقی منطق فازی و AHP نیز استفاده شده است. این تحقیق به صورت کلی در دو مرحله انجام شده در مرحله اول به تحلیل پراکنش سایت های باستانی در ارتباط با عوامل مختلف محیطی پرداخته شده و در مرحله دوم نیز مناطق مستعد استقرار سکونتگاه های باستانی شناسایی شده است. بر اساس نتایج حاصله، پراکنش سایت-های باستانی در ارتباط مستقیم با شرایط محیطی بوده است به طوری که بیش ترین میزان تراکم سایت-های باستانی در مناطق با شیب کم، مناطق کم ارتفاع، مناطق نزدیک به رودخانه، جهات شیب شمالی، واحد آبرفت های کواترنری و همچنین واحد دشت های آبرفتی بوده است. مجموع نتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که شرایط محیطی در گذشته نیز نقش اصلی را در پراکنش نواحی سکونتگاهی داشته است و با بررسی شرایط محیطی هر منطقه تا حدود زیادی می توان به وجود سایت های باستانی در آن منطقه پی برد
۲.

تحلیل همبستگی فضایی تغییرات پوشش گیاهی با ارتفاع رواناب در حوضه آبریز گرگانرود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رواناب پوشش گیاهی گرگان رود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۰
تحلیل همبستگی فضایی تغییرات پوشش گیاهی با ارتفاع رواناب در حوضه آبریز گرگانرودچکیدهدر سال های اخیر پدیده سیل یکی از رویدادهای هیدرواقلیمی و از جدی ترین مخاطرات طبیعی بوده که جوامع بشری را مورد تهدید قرار داده است. بهره برداری بی رویه از جنگل ها و مراتع و تغییر کاربری اراضی و تبدیل آن ها به اراضی کشاورزی نامناسب به همراه ساخت بی رویه مناطق مسکونی، سبب افزایش سیلاب شده است. بنابراین پدیده سیلاب اهمیت بسزایی دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل همبستگی فضایی تغییرات پوشش گیاهی با ارتفاع رواناب در حوضه آبریز گرگانرود در یک بازه 21 ساله انجام گرفته است. بدین منظور از داده های شیب، نوع خاک، واحد اراضی و کاربری اراضی برای تهیه واحد پاسخ هیدرولوژیک و تصاویر لندست سال های مختلف (2021-2000-1990) جهت بررسی تغییرات تراکم پوشش گیاهی با استفاده از شاخص NDVI در هر یک از واحدهای پاسخ هیدرولوژیک استفاده شده است. در این راستا 72 واحد پاسخ هیدرولوژیک به عنوان واحد پایه در محدوده مطالعاتی تهیه شد. همچنین ارتفاع رواناب با روش SCS در هر یک از واحدهای پاسخ هیدرولوژیک با استفاده از معیارهای ارتفاع بارندگی، گروه هیدرولوژیکی خاک، پوشش گیاهی، نوع کاربری و بافت خاک محاسبه شد به طوریکه شهرهای آق قلا، سیمین شهر و گمیش تپه و رودخانه گرگانرود در ارتفاع رواناب زیاد قرار دارند. نتایج تحلیل 78 درصد همبستگی فضایی بین ارتفاع رواناب با تراکم پوشش گیاهی را نشان داد واژگان کلیدی: سیلاب، حوضه آبریز گرگانرود، واحد پاسخ هیدرولوژیک، NDVI، SCS.
۳.

بررسی مناطق مستعد ریسک فرونشست زمین در اثر افت سطح آب زیرزمینی با استفاده از روش FUZZY-AHP (مطالعه موردی: دشت شبستر-صوفیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرونشست زمین روش AHP-Fuzzy افت سطح آب زیرزمینی دشت شبستر- صوفیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۲
فرونشست زمین یک مخاطره جهانی است که به دلایل مختلف از جمله برداشت بیش از حد منابع آب زیرزمینی و تغییرات اقلیمی رخ می دهد که سبب بروز مشکلات و معضلات فراوان در زمین های کشاورزی، جاده ها ، خطوط انتقال نیرو و انرژی شده است. در دهه اخیر فرونشست به عنوان یک مخاطره ژئومورفیک در بخش وسیعی از دشت های ایران از جمله دشت شبستر- صوفیان در حال وقوع است. لذا این تحقیق با هدف شناسایی مناطق مستعد فرونشست در دشت شبستر- صوفیان انجام شده است. در مرحله نخست با استفاده از آمار 18 ساله 23 چاه پیزومتری و نرم افزار ARC-GIS ، نقشه افت آب به روش درون یابی IDW تهیه شد. سپس عوامل مؤثر در فرونشست منطقه (شیب، طبقات ارتفاعی، واحدهای ژئومورفولوژی، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی،سنگ شناسی، افت سطح آب زیرزمینی ) شناسایی و بعد از وزن دهی معیارها در ARC-GIS ،محاسبات آن در نرم افزار Expert Choice انجام شد. سپس لایه های مذکور از طریق مدل AHP-Fuzzzy در محیط نرم افزار ARC-GIS تعیین عضویت گردید و با استفاده از هم پوشانی خطی فازی نقشه مناطق مستعد فرونشست دشت شبستر- صوفیان در پنج کلاس مستعد فرونشست بسیار بالا، بالا، متوسط، پایین و بسیار پایین تهیه شد. طبق نتایج مدل، مناطق جنوبی و غربی دشت شبستر- صوفیان مستعد فرونشست زیاد تا خیلی زیاد بوده است. این مناطق منطبق بر کاربریهای کشاورزی و مراتع بوده، روستاهای کوشک، یوسف آباد، شنگل آباد،آق کهریز، قم تپه، وایقان بر روی پهنه های پرخطر واقع شده که خطر فرونشست در این مناطق در وضعیت بحرانی قرار دارد.
۴.

ارزیابی آسیب پذیری کیفی آبخوان دشت مشهد با استفاده از تلفیق مدل های SINTACS و GODS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری آبخوان دشت مشهد SINTACS GODS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
در حال حاضر آبخوان دشت مشهد به علت شرایط خاص خود و وجود واحدهای صنعتی و فعالیت های کشاورزی و شهرها و شهرک های متعدد از مناطق بحرانی و آسیب پذیر می باشد. هدف از این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری آبخوان دشت مشهد به جهت پایش کیفی و مدیریت منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از آلودگی های آتی آن است. داده ها و لایه های اطلاعاتی جهت استفاده در مدل های SINTACS و GODS از شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی تهیه گردید. در مدل SINTACS از هفت پارامتر و در مدل GODS از چهار پارامتر هیدروژئولوژیکی استفاده شده و پس از وزن دهی و رتبه بندی و تلفیق لایه ها در محیط نرم افزار ArcGIS، نقشه آسیب پذیری آبخوان دشت مشهد به دست آمد. نتایج حاصله از مدل SINTACS نشان می دهد که محدوده مطالعاتی در پنج پهنه با آسیب پذیری خیلی کم(44/0%)، کم(57/25%)، متوسط(58/28%)، زیاد (79/2%)، خیلی زیاد(61/42%) قرار می گیرد. همچنین بر اساس نتایج مدل GODS محدوده مطالعاتی در پنج پهنه با آسیب پذیری خیلی کم(93/0%)، کم(11/31%)، متوسط(45/11%)، زیاد (56/1%) و خیلی زیاد (95/54%) قرار می گیرد. مقایسه نتایج مدل ها نشان می دهد که به طورکلی میزان آسیب پذیری آبخوان از سمت جنوب شرق به سمت شمال غرب محدوده افزایش می یابد. صحت سنجی نقشه های تهیه شده با استفاده از روش آماری و محاسبه ضریب همبستگی بین نقشه های آسیب پذیری و لایه TDS در محیط نرم افزار TerrSet انجام شد. ضریب همبستگی برای مدل SINTACS و GODS به ترتیب 91/0 و 85/0 بدست آمد که این نتایج نشان دهنده دقت بالای هر دو مدل در پهنه بندی آسیب پذیری آبخوان دشت مشهد می باشد.
۵.

نگاره حرا: متاورس باغشهر دریایی ایران (ترکیبی از یک پلاتفرم طبیعی و مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازمندی اجتماعی چیدمان فضا نگاره حرا باغشهر دریایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
سواحل باتوجه به هویت مکانی خود، جذابیت خاصی را پیش روی بشر در انتخاب سکونتگاه خود قرار داده اند، تاجایی که بیشتر متروپلهای فعلی جهان، در این پهنه مکان گزیده اند. گستردگی سواحل شمالی خلیج فارس، طبیعت منحصربه فرد اکوسیستم حرا و درک افتراق های چشمگیر این سواحل با سایر کرانه های ساحلی منطقه، ایجاد سازمندی اجتماعی نوظهوری را نوید می دهد که می تواند از ظرفیت های گسترده مدنیت دریاپایه و تکامل بخشیدن به یک تمدن برّی، پایداری ایران را تضمین و ارتقاء بخشد. این پژوهش به دنبال ادراک فضای سکونتگاهی عرصه پژوهش، با اتکاء به قواعد محیطی و حوزه های معرفتی چیدمان فضا، با نگاه پدیدارشناسانه و استفاده از داده های جمعیتی، مکانی و مدل های رقومی، است. تحلیل ارتباطات عناصر فضایی با یکدیگر با استفاده از چینش الگوهای فضایی به عنوان عناصر تحلیل فضایی در چیدمان سکونتگاه ها با مؤلفه های محیطی تبیین می گردد. تحلیل نگاره های سکونتی با اتکاء به رویکرد پدیدارشناسی، به منظور دستیابی به اهداف پژوهش و تحلیل سازمندی های اجتماعی موجود، انجام شده است.نتایج پژوهش نشان می دهد:*هویت مکانی در نمود سازمندی های اجتماعی شهری، روستایی، کوچ نشینی، ساحل نشینی، حرانشینی نقش آفرین است و می تواند در ایجاد هویت جدید اجتماعی در فضای سایبری آمایش بنیادین و مدنیت دریایی ایران، مؤثر باشد. * بخشی از سواحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان می تواند به عنوان یک "متروپل متاورسی باغشهر دریایی" مطرح شود؛ زیرا خصیصه طبیعی جنگلهای حرا و خصیصه ارزش فرهنگی آن با ترکیب فضای سایبری می تواند الگوی سازمندی جدیدی را در فضای سایبری به وجود آورد که شکوفایی تمدن نوین و شکل گیری الگوی پیشرفت دریاپایه ایران را تحقق بخشد.
۶.

ارزیابی فعالیت زمین ساختی بیستون-کامیاران بر اساس شاخص های مورفوتکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریخت زمین ساخت تکتونیک فعال گسل اصلی زاگرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۲
پهنه سنندج-سیرجان پرتکاپوترین پهنه ساختاری در ایران می باشد که به عنوان بخشی از کوهزاد زاگرس و سامانه کوهزاد آلپ- هیمالیا در اثر همگرایی بخش شمالی گندوانا و جنوب اوراسیا در انتهای مزوزوئیک، شکل گرفته است. مطالعه و شناخت تکتونیک فعال در ارزیابی خطرات زمین ساختی مخصوصا در مناطقی که میزان فعالیت های تکتونیکی در هولوسن و پلئیستوسن بالایی، نسبتا زیاد باشد بسیار مهم است. شناخت تکتونیک فعال در یک منطقه می تواند خطرات ناشی از این رویدادها را کاهش دهد. ریخت زمین ساخت معرف رابطه بین تکتونیک و عوارض سطحی بوده و شاخص های ریخت زمین ساختی ابزارهای مقدماتی و پایه ای برای اندازه گیری و تشخیص سریع مناطق دچار دگرشکلی تکتونیکی هستند. در این پژوهش زمین ساخت فعال بخشی از پهنه سنندج-سیرجان در شمال کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفته است که بدین منظور شاخص های گرادیان طولی رودخانه (SL)، ناهنجاری سلسله مراتبی (Hi)، انشعابات (R)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیج و خم پیشانی کوهستان (Smf) در 54 حوضه آبریز موجود در منطقه اندازه گیری شد. در نهایت نتایج حاصل از محاسبات کمی با مشاهدات صحرایی موجود در منطقه مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل شده بیانگر فعالیت زمین ساختی بالا در پهنه گسلی صحنه-مروارید به عنوان بخشی از گسل اصلی زاگرس (MZRF) و پهنه گسلی بیستون-طاقبستان و فعالیت نسبتا بالا در پهنه گسلی کوه سفید به عنوان شاخه شمالی گسل تراستی زاگرس (ZTF) می باشند.
۷.

تعیین سهم واحدهای سنگ شناسی و محدوده های بیشینه شتاب زمین در تولید رسوب با استفاده از روش منشایابی رسوب (حوضه آبخیز تالار استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منشایابی رسوب بیشینه شتاب زمین حوضه تالار مدل غیرترکیبی بیسین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
One of the main issues in drainage watersheds is erosion and sediment yield. Lack of proper management in this field can be environmental hazards and even a threat to human life. The purpose of this study is fingerprinting the sources of sediment yield in sub-basins 1 and 2 of Talar drainage basin in Mazandaran province.140 soil samples in first approach and 80 samples in second approach collected respectively sub-basin 1 (77) and (47), sub-basin 2 (63) and (33) of lithological units and range of peak ground acceleration and 20 drape sediment samples at the outlet sub-basins and 28 geochemical elements measured as tracers in the samples. Using the Kruskal-Wallis test and discriminant function analysis, the composite fingerprints was determined. The largest relative contribution of sediment yield based on the Bayesian un-mixing model is in the first approach (sub-basin 1 unit sandstone and conglomerate with 59.1%, sub-basin 2 unit marl and shale with 47.2%), in the second approach (sub-basin 1 unit the range of peak ground acceleration at the level (0.51-0.6) g with 50.3%, and sub basin 2 units channel bank with 64.6%). The results of this study showed that the range of peak ground acceleration have a direct effect on control of sediment yield and erosion processes. Also, division of lithological groups as sources sediment yield based on range of peak ground acceleration, which have a great impact on sediment yield, as a new approach, can be of great help in understanding sediment yield processes.
۸.

ارزیابی و تحلیل فرونشست در دشت هشتگرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرونشست تصاویر راداری تداخلسنجی راداری هشتگرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۷
یکی از پیامدهای فاجعه بار افزایش کسری آبخوان ها، پدیده فرونشست زمین است که طی سال های اخیر در بسیاری از دشتهای ایران روندی افزایشی داشته اس ت و به طور نگران کننده ای در حال گسترش است. مشابه بسیاری از مناطق ایران، دشتهای جنوبی البرز با فرونشست سریع زمین مواجه شدهاند که میتواند ناشی با برداشت بیرویه آب های زیرزمینی باشد. در این پژوهش سعی شده میزان فرونشست در محدوده شهری هشتگرد ارزیابی گردد. روش اصلی تحقیق، روش تداخل سنجی راداری و سری زمانی SBAS است. پس از تهیه نقشه میزان افت سالانه آب زیرزمینی منطقه، میزان فرونشست در مناطق مختلف اندازهگیری و ارتباط آن با وضعیت کاربری اراضی و پیش روی نواحی سکونتگاهی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در ادامه همبستگی بین نرخ فرونشست با میزان افت سطح آب های زیرزمینی منطقه موردبررسی قرار گرفته است و نهایتاً با استفاده از مدل تلفیقی منطق فازی و AHP به شناسایی مناطق مستعد وقوع فرونشست پرداخته شده است. نبود موانع ژئومورفولوژیکی در هشتگرد باعث شده است که توسعه سکونتگاهی و کشاورزی در این منطقه با محدودیت زیادی روبهرو نباشد. لذا در بازه زمانی 30 ساله تغییرات عمدهای در کاربری اراضی منطقه به وجود آمده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که مناطق دارای افت سطح آب زیرزمینی، با فرونشست نیز مواجه شدهاند به طوری که محدوده هشتگرد در بازه زمانی پنجساله ما بین 18 تا 320 میلیمتر فرونشست را داشته است. مجموعه این شرایط به روشنی نشان می دهد که این منطقه نیاز به برنامهریزیها و رویکردهای نوین مدیریتی در ارتباط منابع آب دارد.
۹.

اثر ابعاد سلول نقشه دیجیتالی ارتفاعی (DEM) بر دقت مدلسازی جریان واریزه ای در نرم افزار RAMMS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جریان واریزه ای نرم افزار RAMMS نقشه دیجیتالی ارتفاعی دقت مدل عددی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۵
طرح مساله: جریان واریزه ای یکی از پدیده های مخرب طبیعی و زیست محیطی است که بدلیل ماهیت پیچیده فیزیکی آن، حل معادلات حاکم بر آن بصورت تحلیلی بسیار دشوار و در صورت عدم ساده سازی، در شرایط واقعی تقریبا غیر ممکن است. نرم افزار (RAMMS) یکی از مدل های عددی جهت شبیه سازی حرکت جریان واریزه ای است. در این تحقیق، اثر ابعاد سلولی نقشه DEM بر روی دقت نتایج این مدل بررسی شده است.روش شناسی: یک نقشه DEM با ابعاد سلولی 1 متر در یک منطقه مستعد جریان واریزه ای انتخاب شده و با استفاده از RAMMS، مدلسازی در آن صورت گرفته است. سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS، نقشه هایی با ابعاد سلولی 2، 3، 4، 5، 10، 15 و 20 متر از روی نقشه اصلی و به روش Bilinear ساخته شده و مجددا در مدلسازی مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های تحقیق: نتایج نهایی نشان داد که مدل RAMMS حساسیت بسیار شدیدی به اندازه سلول نقشه DEM دارد بطوریکه با ثابت در نظر گرفتن سایر پارامترها، فقط تغییر سلول نقشه از 1 متر به 20 متر باعث ایجاد خطای 548+ درصدی در پهنه کلی جریان، 67- درصدی در حداکثر عمق جریان و 112+ درصدی در جابجایی کلی جریان واریزه ای گردید. همچنین مشخص شد که نرخ تغییر میزان خطا در پارامترهای جریان واریزه ای، برای نقشه های با اندازه سلولی کمتر از 5 متر تقریبا رشد کمی دارد اما برای نقشه های بزرگتر از 5 متر، این میزان خطا رشد بسیار زیادی دارد. نتیجه نهایی: به نظر می رسد که نرم افزار RAMMS فقط برای نقشه های DEM با ابعاد سلولی خیلی کوچک (کمتر از 5 متر) کارایی مناسبی داشته باشد و با افزایش ابعاد سلول، میزان خطا به مقدار بسیار زیادی افزایش می یابد بطوریکه دیگر خروجی مدل قابل اطمینان نیست.
۱۰.

بررسی ویژگی های باد و ارتباط آن با رخداد گرد و غبار در شهرستان زابل با استفاده از سامانه گوگل ارث انجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گوگل ارث انجین گرد و غبار شاخص رطوبت خاک زابل دریاچه هامون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
از عوامل موثر بر ایجاد گردوغبار مناطق خشک، فراوانی وزش باد به دلیل توپوگرافی نسبتاً هموار، فقر پوشش گیاهی و کمبود رطوبت است. در این پژوهش به بررسی خصوصیات باد، ویژگی گردوغبار، رطوبت خاک و تأثیرات آن بر رخداد گرد و غبار در منطقه زابل پرداخته می شود. برای بررسی سرعت و جهت باد ، داده ه ای ایس تگاه بادسنجی زابل در نرم افزارWrplotارزیابی شد. سپس نمودار گلماسه به منظور بررسی شاخص های جابجایی ماسه در نرم افزار SandRose- Graphترسیم شد. تغییرات گردوغبار و شاخص AOD منطقه در سامانه گوگل گوگل ارث انجین و تصاویر ماهواره ای MODIS در بازه زمانی 2012 تا 2023 استخراج شد. تغییرات شاخص رطوبت خاک منطقه نیز با استفاده از تصاویر ماهواره ای smap در گوگل ارث انجین مورد پایش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد جهت باد غالب ایستگاه زابل شمال غربی_جنوب شرقی است که شرایط برای گسترش فرسایش بادی و گردو غبار منطقه را فراهم می کند. همچنین تحلیل نمودار شاخص AOD نشان می دهدکه جولای 2018 بیشترین حد گردوغبار در منطقه رخ داده و وابستگی متقابلی با میزان گرد و غبار و وزش بادهای 120 روزه در زابل دارد. نتایج شاخص رطوبت خاک نیز نشان می دهد بیشترین درصد رطوبت خاک(رطوبت 100 درصد) در ماه فوریه تا آپریل است که موجب کاهش سرعت باد و رخداد گردو غبار در منطقه می شود، همچنین کمترین درصد رطوبت خاک (رطوبت 5 درصد) مربوط به ماه جولای تا سپتامبر است که منطبق با رخداد بادهای 120 روزه منطقه زابل است. همچنین بررسی جهت باد غالب و حمل ماسه در نقشه های گلباد و گلماسه نشان می دهد منبع اصلی گردوغبار در غرب شهر زابل (دریاچه خشک شده هامون) است که با کاهش ورودی آب از رودخانه هیرمند به این دریاچه، رسوبات ریزدانه کف دریاچه به صورت گردوغبار باعث کاهش کیفیت هوای منطقه زابل می شود.
۱۱.

ارزیابی حساسیت ژئودایورسیتی (تنوع زمینی) در حوضه آبریز بابلرود، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئودایورسیتی شاخص هِمِروبی مازندران حوضه بابل رود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۰
ژئودایورسیتی (تنوع زمینی) گوناگونی محیط غیرزنده زمین است که پایه اغلب فعالیت های انسانی و حیات اکوسیستم محسوب می شود. گسترش فعالیت های انسانی و تخریب این محیط بی جان مهم ترین عوامل تهدیدکننده ژئوسیستم و اکوسیستم محسوب می شود. هدف این تحقیق ارزیابی کمی ژئودایورسیتی و تعیین حساسیت پذیری آن بوده است که به صورت نمونه در حوضه آبریز بابل رود در استان مازندران موردمطالعه قرار گرفته است. برای ارزیابی کمی ژئودایورسیتی از چهار شاخص اصلی زمین شناسی، ژئومورفولوژی، خاک شناسی و هیدروگرافی استفاده شد و تعداد عناصر در شبکه های مربعی 5/1 * 5/1 کیلومتری شمارش شدند. سپس شاخص تهدید با استفاده از نقشه کاربری اراضی و روش هِمِروبی طبقه بندی شد. با ترکیب این دو عامل نقشه نهایی حساسیت ژئودایورسیتی حاصل شد. 23 درصد از مساحت حوضه در طبقات تنوع زمینی بسیار زیاد و زیاد قرار گرفته اند. نیمه جنوبی حوضه خصوصاً جنوب شرقی حوضه بیشترین تنوع زمینی را داشته است. از میان شاخص ها در نقشه ژئودایورسیتی، شاخص ژئومورفولوژی با مقدار میانگین 5/44 درصد بیشترین تأثیر را نسبت به سایر شاخص ها دارا بوده است. در نقشه حساسیت ژئودایورسیتی، قسمت های جنوبی و شرقی حوضه با تنوع زمینی بالا و به ترتیب با کاربری های مرتع و دریاچه سد البرز در طبقه بیشترین حساسیت قرار گرفته اند. تلفیق دو نقشه ژئودایورسیتی و شاخص تهدید می تواند اطلاعات بسیار مفیدی را به صورت یکپارچه فراهم نماید تا برای مدیریت سرزمینی، برنامه ریزی و حفاظت مورداستفاده قرار گیرد.
۱۲.

تعیین همبستگی مکانی و الگوی تغییرات ارتفاع و حجم رواناب در زیرآبخیزهای منطقه شارقنج بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اولویت بندی تغییرات مکانی رواناب سطحی خودهمسبتگی الگوی مکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۳
سیلاب یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی و تأثیرگذار بر هدررفت خاک و آسیب به زیرساخت های انسانی است. هدف پژوهش حاضر، برآورد ارتفاع رواناب تولیدی حاصل از بارش مازاد و تحلیل تغییرات مکانی مقادیر ارتفاع رواناب و حجم رواناب در حوضه آبخیز شارقنج بیرجند است. در این پژوهش میزان رواناب تولیدی ناشی از حداکثر بارش 24 ساعته در دوره های بازگشت مختلف با استفاده از روش SCS برآورد شده است. برای این کار حداکثر بارش 24 ساعته ایستگاه های اطراف منطقه با روش عکس مجذور فاصله (IDW) میان یابی شد. در ادامه پس از تهیه نقشه شماره منحنی، برای تخمین رواناب نیز از روش SCS استفاده و حجم رواناب محاسبه شد. نتایج نشان داد از غرب به شرق شماره منحنی به دلیل وجود باغ های زرشک و اراضی زراعی آبی کاهش می یابد. براساس نقشه همبستگی مکانی مقادیر ارتفاع رواناب، خوشه های زیاد-زیاد (HL) در بخش های بالادست حوزه تشکیل شده است. هم چنین خوشه های کم-کم (LL) در بخش های پایین دست شکل گرفته که ناشی از مقادیر بالای بارش در بخش بالادست و شیب بالای زیرآبخیزها مرتبط دانست. مقادیر همبستگی مکانی حجم رواناب نشان داد که تجمع حجم رواناب در زیرآبخیزهای واقع در پایین دست منطقه موردمطالعه بیش تر است و تشکیل خوشه های زیاد-کم (HL) کم داده است. به عبارتی در زیرآبخیزهای پایین دست و مجاور خروجی منطقه میزان حجم سیلاب بیش تر شده است. براساس نتایج عوامل مختلف از جمله شیب، کاربری اراضی، شماره منحنی و گروه هیدرولوژیکی خاک بر آن تأثیرگذار است که بر تغییرات مکانی مولفه های ارتفاع و حجم رواناب موثر بوده و رفتار هیدرولوژیک سیلاب را تعیین می کند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷