مطالعات نوین در متابولیسم ورزش و فعالیت بدنی
مطالعات نوین در متابولیسم ورزش و فعالیت بدنی سال 1 تابستان 1402 شماره 2
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر دوازده هفته تمرینات هوازی بر سطح سرمی APOM، نیم رخ لیپیدی و شاخص مقاومت به انسولین در زنان چاق بود. 20 زن چاق در دو گروه تجربی و گروه کنترل (10 نفر در هر گروه) تقسیم شدند که با توجه به شاخص توده بدنی همگن شده بودند. آزمودنی ها در گروه تجربی در دوازده هفته تمرینات هوازی دویدن با شدت 75-50 درصد ضربان قلب ذخیره، 55-30 دقیقه در هر جلسه و پنج جلسه در هفته شرکت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس، تی زوجی و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0>P انجام شد. با استفاده از آزمون بنابر نتایج تحلیل کوواریانس بین تغییرات سطوح ApoM ، انسولین، گلوکز ناشتا، تری گلیسرید، کلسترول، HDL و LDL، شاخص مقاومت به انسولین، وزن، درصد چربی بدن، محیط کمر و محیط لگن در دو گروه تجربی و کنترل تفاوتی معنی دار وجود داشت. نتایج آزمون تی زوجی نشان داد اجرای 12 هفته تمرینات هوازی ضمن کاهش معنی دار سطوح ApoM و HDL، با کاهش معنی دار سطوح انسولین،گلوکز ناشتا، تری گلیسرید، کلسترول و LDL، شاخص مقاومت به انسولین، و کلیه شاخص های آنتروپومتری در گروه تجربی در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون همراه بود. با این همه، تنها بین تغییرات سطوح سرمی ApoM پس از 12 هفته تمرینات هوازی با تغییرات کلسترولارتباط مثبت معنی دار وجود داشت. چنین به نظر می رسد اجرای 12 هفته تمرینات هوازی با وجود کاهش سطوح سرمی ApoM، سبب بهبود ترکیب بدن، نیم رخ لیپیدی و مقاومت به انسولین می گردد.
تاثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر برخی از شاخص های انعقادی خون در رت های نر سالمند نژاد ویستار
حوزه های تخصصی:
اهداف: بخش مهمی از موارد مربوط به مرگ ناگهانی و سکته قلبی در سالمندان را می توان به انسداد عروق مغزی و کرونر در اثر ترومبوز ناشی از افزایش تعداد و فعالیت پلاکت ها نسبت داد. روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی 20 سر رت نر در دو گروه تمرین استقامتی و کنترل شرکت کردند. برنامه تمرینی اصلی شامل دویدن روی تردمیل به مدت 8 هفته و 5 جلسه در هفته بود که با رعایت اصل اضافه بار از 25 دقیقه در جلسه اول به 54 دقیقه در جلسه آخر رسید. رت ها در گروه کنترل بدون هیچ تمرین 8 هفته را پشت سر گذاشتند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین خونگیری مستقیم از قلب انجام شد و نمونه ها برای بررسی بلافاصله به آزمایشگاه منتقل شدند. یافته ها: میزان فاکتورPLT در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد. در فاکتورPTT گروه تمرین استقامتی نسبت به گروه کنترل افزایش داشت همچنین تمرین توانست بر متغیر فیبرینوژن اثر معناداری داشته باشد، چنانکه میزان این متغیر در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد. با این حال تمرین ورزشی نتوانست بر فاکتور های MPV وPT اثرگذار واقع شود. نتیجه گیری: تمرین ورزشی منظم به ویژه تمرین دویدن با شدت متوسط، باعث کاهش عوامل انعقادی و بهبود حجم پلاکتی می شود.
تاثیر مکمل سازی رزوراترول بر تغییرات نیمرخ التهابی در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی وامانده ساز در مردان جوان غیر فعال دارای اضافه وزن
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر 14 روز مکمل سازی رزوراترول بر تغییرات سطوح سرمی اپلین و نسفاتین-1 در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی وامانده ساز در مردان جوان دارای اضافه وزن و غیر فعال بود. 20 مرد جوان دارای اضافه وزنِ غیر فعال (انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (تجربی و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی ها در هر دو گروه تجربی و کنترل، در یک وهله فعالیت ورزشی تا سرحد واماندگی (آزمون بروس) شرکت کردند. سپس، آزمودنی ها در گروه تجربی (مکمل) به مدت 14 روز و هر روز یک وعده کپسول مکمل رزوراترال 400 میلی گرمی مصرف کردند. آزمودنی ها در گروه کنترل (دارونما) نیز طی 14 روز، روزانه یک عدد کپسول 400 میلی گرمی لاکتوز مصرف کردند.اولین مرحله خونگیری قبل از شروع دوره پژوهش و دومین مرحله خونگیری بلافاصله بعد از اجرای آزمون بروس انجام گرفت. در روز پانزدهم و پس از پایان دوره 14 روزه مکمل دهی، مجددا از آزمودنی ها خونگیری به عمل آمد.سپس آزمودنیها آزمون بروس را اجرا کرده و مجددا بلافاصله پس از اجرای آزمون عملی خونگیری چهارم انجام شد.بنابر نتایج آزمون تی زوجی، در گروه تجربی، تغییرات سطوح نسفاتین-1 سرم بعد از مکمل گیری در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی وامانده ساز معنی دار بود.با این حال، تفاوت معنی داری بین میانگین تغییرات سطوح سرمی اپلین در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی وامانده سازبعداز مکمل گیری در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل، مشاهده گردید .بنابر نتایج آزمون همبستگی پیرسون، تنها بین سطوح اولیه نسفاتین-1 سرم با ارزش های اولیه وزن ارتباط معنی داری وجود داشت.
تأثیر تمرینات استقامتی و داروی آدنوزین پس از آسیب ایسکمی رپرفیوژن مغزی بر بیان برخی ژن های آنژیوژنیک در هیپوکامپ رت های نر ویستار
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درمان های افزاینده آنژیوژنز در کاهش آسیب عضوی ناشی از سکته مؤثر هستند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر یک دوره تمرین استقامتی با و بدون مصرف آدنوزین بر بیان برخی ژن های آنژیوژنیک در هیپوکامپ رت های مبتلا به آسیب ایسکمی رپرفیوژن بود. روش ها: پس از القای آسیب ایسکمی رپرفیوژن به 3گروه ایسکمی (گروه1)، ایسکمی با تمرین (گروه2) و ایسکمی با تمرین ودارو (گروه3) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 8هفته (5جلسه در هفته) با شدت 30 متر بر دقیقه به تمرینات استقامتی روی تردمیل پرداختند. دوز آدنوزین در گروه3 معادل 4/0 میلی گرم بر کیلوگرم بود. پس از تمرینات هیپوکامپ رت ها برای آنالیز بیان ژن جدا گردید. یافته ها: بین گروه های 1با3 و 2با3 تفاوت معنی داری در بیان ژن HIF1α وجود داشت (P=0/000)؛ در مورد بیان ژن HIF2α، بین همه گروه ها تفاوت معنی داری وجود داشت (P=0/000)؛ بیان ژن R4 بین گروه های 1با2 و 1با3 متفاوت بود (P=0/004)؛ بیان ژن S2 بین همه گروه ها متفاوت بود (P=0/000)؛ بیان ژن HMGB1 بین گروه های 1با2 (P=0/011)، 1با3 (P=0/000) و 2با3 (P=0/000) متفاوت بود و نیز تفاوت معنی داری بین همه گروه ها در بیان ژن AP1 مشاهده شد (P=0/000). نتیجه گیری: پس از آسیب ایسکمی رپرفیوژن، هشت هفته تمرین استقامتی از طریق افزایش بیان ژن های آنژیوژنیک HIF1α، HIF2α، S2، R4، HMGB1 و AP1 می تواند در توسعه روند آنژیوژنز مؤثر باشد و این اثر با مصرف آدنوزین تقویت می گردد.
تاثیر یک دوره بولدنون، تمرین مقاومتی و عصاره عناب بر آسیب های ساختاری بافت پانکراس رت های نر ویستار
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه استفاده از داروهای نیرو زا در میان ورزشکاران بسیار رواج یافته است و در این بین هورمونهای استروئید به منظور بهبود عملکرد ورزشی مورد سوء مصرف قرار میگیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات جانبی استروئید آنابولیک بولدنون بر بافت پانکراس و همچنین اثر التیام بخش عصاره عناب بهمراه تمرین مقاومتی بر کاهش این عوارض می باشد. روش پژوهش : برای انجام این تحقیق، تعداد 42 سر موش نر ویستار با سن 8-12 هفته و وزن 180-220 گرم مورد مطالعه قرار گرفتند و بعد از دو هفته نگهداری و عادت دادن به پروتکل های تمرینی از هفته سوم تمرینات شروع شد که آزمودنی ها به طور تصادفی در6 گروه 7 تایی (گروه بولدنون و تمرین مقاومتی، بولدنون، بولدنون و عصاره عناب، تمرین مقاومتی بدون بولدنون، کنترل و شم) تقسیم و برای کسب نتایج مطلوب مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد در گروه تمرین هورمون تغییرات وزن نسبت به گروه کنترل معنی دار بوده است (P=0) اما در گروه های تمرین به تنهایی (1،000P=) و هورمون به تنهایی (0974P=) و هورمون عناب (0989P=) معنی دار نبوده است. مصرف استروئید با دوز بالا باعث تخریب آسینی های پانکراس، جزایر لانگرهانس و عروق خونی شده است. نتیجه گیری : همچنین نتایج نشان داد مصرف استروئید آنابولیک با دوز بالا موجب تخریب بافت پانکراس شده و تمرین و عصاره عناب می تواند در کاهش اثرات مخرب استروئید موثر باشد.
تاثیر هشت هفته تمرین در آب بر سطح سرمی مایونکتین، نیمرخ لیپیدی و درصد چربی زنان دارای اضافه وزن و چاق
حوزه های تخصصی:
مایونکتین مایوکاین جدیدی است که در پاسخ به ورزش، از عضله اسکلتی ترشح می گردد و با متابولیسم انرژی و وضعیت متابولیکی بدن ارتباط دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین در آب بر سطح سرمی مایونکتین، نیمرخ لیپیدی و درصد چربی زنان دارای اضافه وزن و چاق است. 20 نفر از زنان چاق و دارای اضافه وزن با میانگین سنی 5/22 و میانگین شاخص توده بدنی 48/26 به طور تصادفی انتخاب و سپس به گروه های آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین، تمرینات خود را در آب به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) انجام دادند، هر جلسه تمرین 60 دقیقه و شامل سه مرحله بود. 24 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه، از آزمودنی ها در شرایط 12 ساعت ناشتایی، نمونه گیری خون به میزان 10 میلی لیتر از ورید بازویی انجام شد و تجزیه و تحلیل آماری در سطح معناداری 05/0≥P با نرم افزار SPSSانجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که هشت هفته تمرین در آب باعث افزایش سطح سرمی مایونکتین (037/0= p) و HDL (028/0=p ) در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل شد. همچنین مقادیر کلسترول (000/0= p) و تری گلیسرید (001/0=P) در گروه تجربی کاهش معناداری داشت، اما تفاوت شاخص LDL پس از هشت هفته فعالیت ورزشی بین دو گروه معنی دار نبود (131/0=P). بنابراین به نظر می رسد که تمرین در آب می تواند برای زنان دارای اضافه وزن و چاق موثر واقع شود و مورد استفاده قرار گیرد.