مقالات
حوزه های تخصصی:
در برخی از کشور ها از جمله ایران نظام آموزشی و برنامه درسی متمرکز است. طی سالیان اخیر تمرکززدایی در نظام آموزشی ایران نیز مانند سایر کشورها مورد توجه مسئولان و برنامه ریزان قرار گرفته است و تمایل زیادی به سمت عدم تمرکز ایجاد شده است. در پژوهش حاضر به واکاوی دلایل، فرصت ها و چالش های تمرکززدایی در برنامه درسی پرداخته شد.با توجه به ماهیت پژوهش از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارشناسان برنامه ریزی درسی بود. نمونه گیری هدفمند از نوع معیار استفاده شد، که با مصاحبه عمیق 7 کارشناس صاحب نظر در حوزه برنامه ریزی درسی، داده های اخذشده به اشباع رسید. داده های حاصل از ادراک و تجارب زیسته کارشناسان به روش تحلیل کلایزی در سه سطح کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد بررسی قرار گرفتند و از نرم افزار مکس کیودا 11 به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد.یافته های حاصل از پژوهش که حاصل ادراک و تجارب زیسته کارشناسان برنامه ریزی درسی در حوزه تمرکززدایی بود در 3 مضمون اصلی"دلایل و ضرورت های تمرکز زدایی"، "فرصت ها و پیامدهای تمرکززدایی"، "چالش ها و مشکلات تمرکززدایی" دسته بندی شد.تجارب کارشناسان نشان می دهد تمرکز زدایی در نظام آموزشی به دلیل نارکارآمدی سیستم متمرکز بسیار ضروری است اما در این میان اقدامات ستادی در راستای امر تمرکز زدایی بسیار سریع است و موجب آسیب بیشتر می شود و همچنین جهت تمرکز زدایی هنوز نیروی انسانی آموزش و پرورش صلاحیت کافی ندارند و می بایست زیرساخت های سیستمی و تغییر باور ها در این حوزه صورت گیرد.
تأملاتی نظری - روش شناسانه در مسیر دستیابی به برنامه درسی با رویکرد اسلامی
حوزه های تخصصی:
نظام فلسفی و اعتقادی اسلام از ظرفیت کافی برای خلق و تدوین نظریه های تربیتی و برنامه درسی برخوردار است، لذا ضروری است تأملات و تبیین های روش شناختی متناسب با نظام فلسفی و اعتقادی اسلام، برای نظریه پردازی در حوزه برنامه درسی با رویکرد اسلامی انجام شود. پژوهش حاضر سعی دارد با روش توصیفی، تحلیلی و استنباطی، اقتضائات و الزامات نظری و بنیادین این امر را معرفی و تبیین نماید. از این رو پس از بررسی مفهوم برنامه درسی و جایگاه مبانی فلسفی در نظریه پردازی های این حوزه، به ظرفیت شناسی نظام اسلامی و تبیین مفروضات روش شناختی آن برای تولید نظریه ی برنامه درسی پرداخته شده است و در نهایت الزامات و اقتضائات اساسی برای دستیابی به برنامه درسی با رویکرد اسلامی معرفی گردیده است. تعیین ماهیت بنیادین و رویکرد اساسی برنامه درسی بر اساس مبانی فلسفی و شبکه مفهومی برخاسته از دو منبع عقل و وحی و لحاظ نمودن سه نظام فاعلی، داخلی و غایی در نظریه پردازی برنامه درسی از جمله این الزامات و اقتضائات می باشد.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی سوادآموزی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی سوادآموزی است. پژوهش بر اساس هدف کاربردی و به رویکرد کیفی است که برای طراحی برنامه درسی از سنتز پژوهی و برای اعتباربخشی از تکنیک دلفی استفاده شد. جامعه پژوهش در بخش سنتز پژوهی شامل اسناد و در بخش تکنیک دلفی از افراد تشکیل شده است. اسناد شامل گزارش های یونسکو، رساله ها، پایان نامه ها، مقالات، کتاب ها، طرح های پژوهشی معتبر و جدید راجع به سوادآموزی در ایران و جهان و افراد شامل متخصصان برنامه درسی دوره سوادآموزی هستند. برای انتخاب نمونه در بخش سنتز پژوهی تأکید بر نمونه های جدید و معتبر هست در بخش اعتباربخشی 5 نفر از متخصصان برنامه درسی سوادآموزی به روش هدفمند مبتنی بر معیار انتخاب شده اند. قسمت سنتز پژوهی از برگه یادداشت ،فیش برداری و در بخش اعتباربخشی از مصاحبه نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار پژوهش استفاده شده است.در پایان برنامه درسی سوادآموزی مبتنی بر الگوی تایلر شامل اهداف،محتوا،روش های یاددهی –یادگیری،ارزشیابی و مربی طراحی و به وسیله متخصصان برنامه درسی سوادآموزی اصلاح و تأیید گردید.
بررسی تطبیقی خدمات مشاوره و راهنمایی در مدارس ایران و آمریکا
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه ی تطبیقی خدمات مشاوره و راهنمایی در مدارس ایران و آمریکا جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف این خدمات در حوزه ها ی برنامه ریزی و اجرایی در راستای ارائه پیشنهادات است. این پژوهش تطبیقی در قالب توصیفی- مروری و بر اساس روش جرج بردی انجام شده است. مهم ترین منابع و ابزارهای اطلاعاتی برای این پژوهش کتب، اسناد و منابع علمی که به موضوع پژوهش مربوط می شوند را شامل می شود. برای شناخت خدمات مشاوره و راهنمایی در آموزش و پرورش هر دو کشور، محتوای خدمات فعلی، استانداردها و شایستگی های مورد نیاز و اهداف سازمان برای آینده ی حرفه ی مشاوره و راهنمایی در مدارس مورد بررسی قرار گرفت و داده های مورد نیاز از منابع موجود، انتخاب، سازماندهی و سپس شباهتها و تفاوت های آنها مشخص و با یکدیگر مقایسه و تفسیر شدند. بر اساس یافته ها، در محتوای خدماتی، استانداردهای مدون برای مشاوران و اهداف آینده، کشور آمریکا در مواردی با ایران شباهت دارد، ولی از مهم ترین تفاوت ها و خلع های شناسایی شده می توان به علل ناکارآمدی نظام مشاوره و راهنمایی آموزش و پرورش، عدم تنظیم محتوای خدمات مشاوره ای مدون از سوی وزارتخانه، بی اعتنایی و عدم آگاهی از استانداردها و شایستگی های مشاور مدرسه و کمبود نیروی مشاوره جهت تحقق اهداف سند تحول بنیادین اشاره کرد و در آخر با توجه به نقصان های شناسایی شده، پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
ارائه یک مدل مفهومی برای اجرای دوره کارورزی به صورت مجازی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی چالش های اجرای دوره کارورزی دانشگاه فرهنگیان در فضای مجازی و بیان راهکارها و پیشنهاد یک مدل مناسب و عملی برای اجرای آن است. این پژوهش بر اساس روش پژوهش کیفی داده بنیاد ﺻﻮرت می-گیرد. برای این منظور بر اساس نمونه گیری هدفمند ۲۱ دانشجومعلم، ۱۷ معلم راهنما و ۱۵ استاد راهنما که تجربه کارورزی به صورت حضوری و مجازی را داشتند دراین پژوهش مشارکت کردند. ﺑﺮای ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت، از مصاحبه ژرف نگر به صورت هدایت کلیات و نیمه ساختاریافته استفاده شد و روایی سوالات مصاحبه، توسط متخصصین علوم تربیتی تأیید شد. ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﻪدﺳﺖ آﻣﺪه، بهبود زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری بسترهای آنلاین و بهبود سرورها می توانند راهکارهایی برای غلبه بر محدودیت های زیرساختی فضای آنلاین، بهبود ارزشیابی، و تعامل بهتر بین استاد راهنما و معلم-راهنما به منظور برنامه ریزی و اجرای بهتر تدریس دانشجومعلمان در فعالیت های آموزشی باشند. به علاوه، کاهش تعداد فعالیت ها، عدم تاکید بر روش تدریس E5 و استفاده از سایر روش های ساخت گرایی دارای تطابق بیشتر با آموزش آنلاین، آشناکردن دانشجومعلمان با راهبردهای مناسب تدریس، طراحی واحد یادگیری، و تولید محتوای مناسب برای فضای مجازی از مواردی بودند که برای بهبود اجرای فعالیت های آموزشی در فرایند اقدام پژوهی و درس پژوهی پیشنهاد داده شد.
مقایسه، تطبیق و تلفیق الگو های پیش سازمان دهنده و کاوشگری علمی با نگاه کاربردی در آموزش ابتدایی
حوزه های تخصصی:
الگوهای تدریس، گروه بندی و تنوع فراوانی دارد که یک معلم می تواند بر اساس شرایط، موقعیت، سطوح سنی، توانمندی های فراگیران و موضوع تدریس، یکی از الگوها و یا تلفیقی از الگوهای گوناگون را برای انتخاب روش تدریس خود استفاده نماید. هدف این مقاله ارائه یک روش تلفیقی با استفاده از الگوهای پیش سازمان دهنده و کاوشگری برای دانش آموزان دوره ابتدایی می باشد که با روش پژوهش اسنادی و با استفاده از ابزار فیش برداری و چک لیست، اطلاعات لازم جمع آوری، جمع بندی و سنتز پژوهی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از تلفیق الگوی کاوشگری -که اثر بخش ترین الگو بوده و کمتر مورد توجه قرار گرفته- و الگوی پیش سازمان دهنده -که به عنوان الگوی قابل توجه در نظام آمورشی مراکز تربیت معلم در نظر گرفته شده است- الگویی بدست می آید که می تواند با بهره گیری مناسب از امواج بتا و گاما در شرایط سنی و سطح دانش فراگیران، علاوه بر دانش افزایی، به افزایش مهارت پژوهشگری دانش آموزان نیز منجر شود. در نتیجه ی تلفیق دو الگوی پیش سازمان دهنده و کاوشگری، الگویی به دست آمده است که در پیشرفت تحصیلی و توسعه ی علمی و فردی دانش آموزان می تواند مؤثر باشد.