۱.
تدوین و ارائه مراقبت معنوی برای خانواده هایی که بیمار سرطانی دارند می تواند نقش مهمی در آرامش آنها داشته باشد. هدف این پژوهش آن است که ابتدا عوامل تهدیدکننده آرامش و معنویت در خانواده بیماران سرطانی را شناسایی کند؛ سپس با تدوین یک بسته آموزشی مراقبت معنوی بر اساس آموزه های اسلامی، این خانواده ها را در تنش های به وجود آمده یاری و حمایت نماید تا فشارهای روحی، احساسات منفی و مشکلات اعتقادی آنها به حداقل برسد. به منظور تدوین مشکلات خانواده بیماران سرطانی، از روش کیفی استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده ها از رویکرد نظریه زمینه ای استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، بیست خانواده بیماران سرطانی در مرکز شیمی درمانی بیمارستان شهید آیت الله دکتر بهشتی قم، بودند. انتخاب شرکت کنندگان به شیوه نمونه گیری هدفمند بود. سپس آیات و روایات مرتبط با هر مشکل جمع آوری و با رویکردی که در روش پژوهش آمده است تحلیل شد و بر آن اساس اهداف و تکنیک های جلسات بسته آموزشی تدوین شد. یافته های پژوهش نشان داد که مشکلات خانوادهٔ بیماران سرطانی شامل احساس پوچی ناشی از بی معنا شدن زندگی، از دست دادن امید، اختلال در انگیزه و آسیب دیدن باورهای بنیادین مذهبی بود. سپس بسته آموزشی مراقبت معنوی مبتنی بر آموزه های اسلامی برای خانواده بیماران سرطانی، شامل اهداف، تکنیک ها و تکالیف خانگی هر جلسه، تدوین شد. این بسته شامل ده جلسه، 75 دقیقه ای است. اهداف و تکنیک های این بسته براساس آیات و روایات تدوین شد. بسته آموزشی بسته آموزشی مراقبت معنوی مبتنی بر آموزه های اسلامی برای خانواده بیماران سرطانی، دارای ابعاد مثبت معنوی و روان شناختی است که می تواند منجر به آرامش، امید و معنایابی آنها شود.
۲.
نگرش نسبت به خانواده در حیطه فرزندآوری و فرزندپروری در ایران، طی دهه های اخیر تغییرات فراوانی داشته است. تأثیرگذاری خانواده و ایفای مناسب نقش های آن، به ویژه انتقال ارزش ها و فرهنگ جامعه تحت تأثیر نگرش های اعضا قرار می گیرد. با توجه به اهمیت موضوع فرزندآوری و فرزندپروری و نگرش به آن، محقق درصدد است، مؤلفه های نگرش به فرزندآوری/پروری را از منابع دینی استخراج کرده و به تبیین و بررسی آنها بپردازد. رویکرد پژوهش، کیفی– کمی بوده، به این معنا که در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی، توصیفی از نوع پیمایشی است که برای سنجش روایی مؤلفه های نگرشی استفاده می شود. در این پژوهش ابتدا مفاهیم مرتبط با فرزندآوری/پروری و نگرش به آن مقوله بندی شده و از طریق روش کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) مؤلفه های مرتبط با نگرش به فرزندآوری/پروری استخراج گردید؛ سپس برای سنجش روایی محتوایی مؤلفه ها از نظر 8 تن از کارشناسان متخصص در حوزه علوم دینی و روان شناسی، بهره گرفته شده است. پس از ارزیابی مؤلفه ها توسط کارشناسان، تعداد 10 مؤلفه مورد تأیید قرار گرفته است
۳.
پژوهش حاضر با هدف بررسی مفهوم خودمراقبتی و مراقبه بر اساس منابع اسلامی انجام شد. روش این پژوهش کیفی، به شیوه توصیفی- تحلیلی بود. در بخش توصیفی مفاهیم مرتبط با خودمراقبتی بر اساس منابع اسلامی توصیف و در بخش تحلیلی مفاهیم به دست آمده تحلیل گردید. بر اساس یافته های پژوهش حاضر مراقبه از مفاهیم دینی است، که تأکید فراوانی نسبت به آن وجود دارد. در منابع دینی مراقبه همراه مفاهیم نفس و الله به کار رفته است که البته همراه واژه الله استعمال بیشتری دارد. در منابع دینی با دو مفهوم مراقبت از نفس که بیشتر از مفاهیم رصد، حراست و نظارت استفاده می شود، و مراقبت نسبت به حضور خدواند مواجه هستیم. مراقبه با مفاهیم متعددی به صورت ترادف و تضاد معنایی در ارتباط است. تنظیم رفتار نیازمند مراقبت بیرونی و دورنی است. مراقبت به وسیله عوامل بیرونی به تنهایی کافی نیست و خود مراقبتی ضروری است. خودمراقبتی در منابع دینی شامل مراقبت از نفس، بدن و مراقبت معنوی است. مراقبت معنوی از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف از خود مراقبتی در منابع دینی در کنار آرامش روانی و جسمی، رسیدن به کمالات وجودی است.
۴.
یکی از ابعاد روابط همسران بعد رفتار می باشد. پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش عنصر رفتار در روابط همسران نگاهی آسیب شناسانه به این مقوله مهم در عرصه خانواده داشته و با روش توصیفی – تحلیلی منابع اسلامی و متون روان شناسی را مورد تحلیل روان شناختی قرار داده است. به منظور حل و درمان مشکل رفتاری همسران طی فرایندی سه مرحله ای، ابتدا به آسیب شناسی عنصر رفتار پرداخته، سپس از زاویه نگاه درمانگر و به هدف تهیه برنامه ( پروتکل ) درمان به سنجش رفتار اقدام نموده است. در مرحله پایانی، برنامه درمانی سه مرحله ای مورد نظر ارائه شده است. نتایج حاکی از آن است که رفتارهای منفی همسران چالش مهمی فرا روی آنها بوده و در پدیدآیی روابط آسیب زا بین همسران و به تبع، تضعیف ارکان خانواده و استحکام آن دخالت جدی دارد. یافته ها نشان داد که برای درمان مشکلات رفتاری زوج ها می توان برنامه درمانگری سه مرحله ای را به کار برد؛ ابتدا تهیه چک لیست آسیب های رفتاری زوجین، دوم تعیین اهداف درمانگری و سوم مداخله های درمانی.
۵.
این پژوهش با هدف ارائه یک الگوی مناسب جهت ارتباط زوجین با خویشاوندان با روش «کیفی تحلیل محتوا» انجام گرفت. این تحقیق در چند مرحله انجام گرفت: در مرحله توصیفی به کاوش واژگان و مفاهیم مرتبط با تعامل و ارتباط با خویشاوندان در منابع اسلامی پرداخته شد. در مرحله دوم آیات و روایات به دست آمده که بالغ بر 300 آیه و روایت بود، مورد بررسی دوباره واقع شد و موارد تکراری از آن حذف گردید. در مرحله سوم آیات و روایات طبقه بندی شده و با روش تحلیل محتوای متون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در مرحله چهارم 7 مؤلفهٔ زیارت خویشاوندان، تکریم خویشاوندان، انفاق به خویشاوندان، عدم آزار و اذیت خویشاوندان، حمایت اجتماعی از خویشاوندان، ارشاد خویشاوندان و پرداخت حقوق خویشاوندان، به عنوان مؤلفه های اصلی تشکیل دهنده الگو به دست آمد. در مرحله پایانی روایی محتوایی مؤلفه ها با روش cvi-cvr با کمک 10 نفر از کارشناسان روان شناسی اسلامی مورد بررسی قرار گرفت. در پایان مدل ارتباطی زوجین با خویشاوندان بر اساس منابع اسلامی به دست آمد
۶.
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سبک های هویت دختران نوجوان براساس عزّت نفس و خودپنداره آنها انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری را دختران 15سال به بالای شهر قم تشکیل می دادند. از میان جامعه آماری تعداد 130 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های خودپنداره راجرز(1957)، عزّت نفس کوپر اسمیت (1967) و سبک های هویت یابی ISI-G6 (واﯾﺖ، واﻣﭙﻠﺮ و وﯾﻦ، 1998) استفاده شد. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی از نوع میانگین، انحراف معیار، فراوانی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج رگرسیون نشان داد که عزّت نفس ۲ درصد و خودپنداره ۱۲ درصد سبک های هویت دختران نوجوان را پیش بینی می کنند.