پژوهش های نوین ادبی

پژوهش های نوین ادبی

پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول تابستان 1401 شماره 2

مقالات

۱.

پیری و جوانی در شاهنامه فردوسی

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی پیری جوانی شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۷۰
پیری و جوانی از جمله مفاهیم دارای اهمیت در فرهنگ و ادبیات هر قومی بوده و مطالب فراوانی در مورد آن ها نگاشته شده است. در شاهنامه نیز شخصیت پردازی در ارتباط با جوانان و پیران و ویژگی های شخصیتی آ ن ها به خوبی قابل مشاهده است. تحقیق حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای انجام گرفته به دیدگاه فردوسی نسبت به شخصیت های مثبت و منفی، اعم از پیر و جوان در شاهنامه و تغییر و یا عدم تغییر این دیدگاه و ایستایی یا پویایی شخصیت های مثبت و منفی در شاهنامه پرداخته است. بر اساس نتایج تحقیق دیدگاه فردوسی نسبت به شخصیت های داستان اعم از پیر و جوان ثابت نیست و در طول داستان تغییر می کند. شخصیت هایی که به دلیل ابعاد مثبت و منفی، باورپذیرتر و جذاب ترند. به طورکلی می توان گفت که فردوسی ویژگی هایی هم چون میهن دوستی، دلاوری و بزرگی را بیشتر به جوانان نسبت می دهد و از سوی دیگر ویژگی هایی هم چون دانایی و خردمندی را بیشتر به پیران نسبت داده است.
۲.

نقد عمیق گرایی در غزل اعتدال ( مبتنی بر آثار سیدرضا محمدی)

نویسنده:

کلید واژه ها: غزل اعتدال نقد عمیق گرا زبان فرم محمدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۷۰
در مواجه با نوآوری هایی که در غزل پسا سیمینی صورت گرفت. برخی شاعران نیز درصدد برآمدند تا بین کفه ترازوی نوآوری و سنت گرایی اعتدال را رعایت کنند. درواقع هم از پتانسیل ها و زبان و ساختار غزل کلاسیک بهره می بردند و هم از نوآوری های فرمی و زبانی غزل مدرن استفاده می کردند. از جمله این غزل سرایان می توان سیدرضا محمدی را نام برد که از لحاظ زبان و خنیای آن زبانی فاخر را برگزیده که همچون زبان خراسانی دارای جملات سالم کوتاه است اما بسامد لغات در غزل محمدی امروزین است. از لحاظ فرم نیز غزل محمدی در دهه هفتاد همچون هم عصرانش دارای نوآوری فرمی است اما پس از دهه هفتاد غزلش به سمت نئوکلاسیک گرایش پیدا کرد. هدف این نوشتار علاوه بر بررسی اشعار سیدرضا محمدی، پرداختن به این موضوع است که آیا محمدی را می توان جزء غزل سرایان نوآور یا جریان ساز معرفی کرد یا خیر؟ و آیا محمدی توانسته است در غزلش به هم افزایی سنت و مدرنیته دست یابد؟ نتیجه آن که در غزلیات محمدی کفه ترازوی مدرنیته از لحاظ نوآوری در فرم سنگین تر است اما بسامد این نوآوری ها آن چنان زیاد نیست که بتوان او را شاعری جریان ساز نامید بلکه می توان گفت ایشان به سبک شخصی خویش در نوشتار دست یافته است. محمدی با ایجاد اعتدال بین زبان فاخر و نوآوری های زبانی، توانسته است جنس سومی از زبان فاخر خراسانی و زبان شیء محور را به وجود آورد و دلیل به جنس سوم رسیدن قلم سیدرضا محمدی در یک دست بودگی و هم افزایی این دو شیوه زبانی در نگارش است.
۳.

تحلیل و تطبیق شخصیت های صحابه و مشایخ در روایات مثنوی و مآخذ آن بر اساس نظریه ریمون کنان

نویسنده:

کلید واژه ها: شخصیت ریمون کنان بینامتنیت مولوی مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۶۶
در بررسی عناصر داستان، شخصیت عنصری است که تأثیر بسیاری بر سایر عناصر دارد. پژوهش حاضر«تحلیل و تطبیق شخصیت های صحابه و مشایخ در روایات مثنوی و مآخذ آن بر اساس نظریه ریمون کنان» می باشد که با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است. مولوی در بعد شخصیت، انواع شخصیت های صحابه و مشایخ را به تناسب نوع قصه و پیام آن به کار می گیرد و شخصیت ها مطابق با تعاریف امروزی در مثنوی مجال حضور می یابند. هدف از این پژوهش، شناساندن توانایی های مولوی در شخصیت پردازی داستان های مربوط به مشایخ و صحابه با توجه به تکنیک های نوین شخصیت پردازی و داستان نویسی است. مولوی در شخصیت پردازی داستان های مشایخ و صحابه و بیان جزئیات حکایات چندان به مآخذ وفادار نیست و به تناسب بافت کلام و تبیین مقاصد ذهنی خود، در روایات زیرمتن تغییراتی داده است. راوی روایت های مثنوی از ابزارهای شخصیت پردازی به بهترین شکل در قالب گفتگو، توصیف و کنش برای بازتاب ویژگی های شخصیت های عرفا و صحابه استفاده کرده و معمولاً در این امر، از هر سه شیوه مستقیم و غیرمستقیم و تلفیقی بهره برده است. که شیوه غیرمستقیم و به ویژه عنصر گفتار و کنش اعم از عادتی و غیرعادتی کاربرد بیشتری دارد.
۴.

عناصر داستانی در روایت «انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان»، بر اساس نظریه بدخوانی خلاق هرولد بلوم

نویسنده:

کلید واژه ها: مولوی بینامتنیت هرولد بلوم بدخوانی خلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
بدخوانی خلاق نظریه ای است که هَرولد بلوم آن را بر اساس روابط دوسویه میان متون ادبی مطرح کرده است. این نظریه مبتنی بر روابط بینامتنی می باشد و بر اساس آن رابطه ای جدلی میان مؤلف جدید با مؤلفان گذشته وجود دارد. مؤلف جدید به منظور دریافت هویتی غیروابسته در ادبیات و برای رهایی از اضطرابِ تأثیرپذیری متونِ گذشته با حرکتی تدافعی اقتدار شاعر متقدم را می کاهد و با بدخوانی خلاق به خلق آثار جدید دست می زند. شگردهای بدخوانی خلّاق متن جدید را از دلهره تأثیرپذیریِ متون ماقبل رهایی می بخشد. هدف از نگارش این مقاله بررسی ترفندهایی است که مولوی برای رهایی از دلهره تأثیرپذیریِ آثار گذشته در داستان«موسی و شبان» به کار برده است. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی شیوه پرداختن به موضوع بر اساس نظریه بدخوانی خلّاق بلوم در داستان «موسی و شبان» در مثنوی می پردازد و به این نتیجه می رسد که مولوی موضوع غالب در روایت را از روایات زیرمتن انتخاب کرده ولی برای رهایی از دلهره اضطرابِ قرارگرفتن در سایه روایات مأخذ، با شگردهایی خلّاقانه به آفرینش های نوینی در خلق حکایت جدید می پردازد. وی با تغییر در عناصر داستان برای کاهش دلهره تأثیرپذیری بهره برده است تا به برتری جویی کلامی برسد.
۵.

تقابل اکوفمینیسم و فرافمینیسم در ادبیات طبیعت

کلید واژه ها: ادبیات طبیعتگرا زمینسوژگی انسانسوژگی فمینیسم اکوفمینیسم فرافمینیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۰۰
در بررسی رویکردهای ادبی و خلق سیستم های نگرشی و نگارشی، با چهار انگاره سیستم های کاهشی- افزایشی، سیستم های التقاطی، سیستم نماها، سیستم افزایشی- انضمامی رو به رو هستیم. آرش آذرپیک ضمن ارائه این تقسیم بندی، عامل آن را کشف و ارائه افقی، پراگماتیک و همچنین پروبلماتیک توسط این انگاره می داند؛ لذا در این مقاله با بیان و بررسی این چهار سیستم بیان خواهیم کرد که رویکرد اکوفمینیسم رویکردی التقاطیست که همواره در تلاش است زن و زمین را پدیدارهایی ستمدیده در سیستم های مردسالارانه قلمداد کند. رویکرد انتقادی فرافمینیسم با عنایت به سیستم افزایشی- انضمامی فراتر از تمام چهارچوبه های بسته زن محورانه و مردمحورانه در پی ارائه تقسیم بندی انواع سوژه از دیدگاه آذرپیک بوده و معتقد است اکوفمینیسم تنها با تغییر سوژه مرد به سوژه زن، در تلاش است در ساحتی دیگر و با دیدی زنانه محورانه تمام هستی مندان –از جمله زمین- را در رویکردی سلسله مراتبی فصل بندی کند. در ادبیات طبیعت گرا با توجه به دو رکن بنیادین «عدم هرگونه ثنویت گرایی» و «عدم هرگونه صفت دهی»، اصل و بنیان زمین سوژگی در عریانیسم مطرح میشود. زمین سوژگی رویکردیست انتقادی به تمام انگاره هایی که در آن انسان به عنوان سوژه فاعل شناسا –که همواره در پی ارزش گذاری است- شناخته می شود. در این مقاله که به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاد از منابع کتاب خانه ای انجام گرفته؛ ادبیات طبیعت گرا با عنایت به رویکرد جنس سوم و بیان نگره های زنانه نگرِ انسان محورانه و مردانه نگرِ انسان محورانه بررسی می شود.
۶.

بررسی رابطه ی طبقه اجتماعی با اخلاق زنان در حکایات کلیله و دمنه و مرزبان نامه

کلید واژه ها: کلیله و دمنه مرزبان نامه طبقه اجتماعی زنان اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۸
کلیله و دمنه و مرزبان نامه از متون کلاسیک زبان فارسی می باشند. این دو که با نثری فنی و مزین به رشته ی تحریر درآمده اند به شیوه ی حکایت در حکایت نگاشته شده حاوی حکایات متعددی هستند. با توجه به این که رویکرد جامعه شناختی یکی از روش های تحلیل متون است. در این مقاله سعی شده است از این دیدگاه به این آثار نگریسته شود و رابطه ی بین طبقه ی اجتماعی و اخلاق زنان بررسی شود. در این مقاله نشان داده می شود که بین طبقه ی اجتماعی و فساد یا عصمت زنان رابطه ای مستقیم وجود دارد. زیرا در حکایات این کتب، اکثرا زنان از طبقه ی اجتماعی فرو دست و پایین، دارای اخلاقی پست هستند و به شوهران خویش خیانت می کنند. در مقابل زنان طبقه ی بالای جامعه که شوهرانشان از قدرت، ثروت و نفوذ اجتماعی بالایی بر خوردار هستند علاوه بر پاکیزگی صورت، از نیکویی سیرت و عصمت اخلاقی نیز برخوردار می باشند. به همین دلیل در این آثار اکثرا زنان افرادی همچون کفشگر، قصاب، جولاهه، نجار و... فاسد هستند. نمود این جهت گیری در متون قدیم می تواند نشأت گرفته از همان قدرت، ثروت و نفوذ اجتماعی طبقه بالا باشد. در واقع گقتمان قدرتمندان از جهات گوناگون بر ادبیات تاثیر گذاشته است و آنچه وفق مراد قدرتمندان بوده است بیان کرده و نمایش داده است.
۷.

فردوسی و شاهنامه در متون منثور عرفانی

نویسنده:

کلید واژه ها: فردوسی شاهنامه متون منثور عرفانی عرفان حماسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
داستان های اساطیری و ملی، در متون ادبی و غیرادبی و عرفانی و جز آن، از وجوه متعددی مورد توجه بوده است. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای انجام گرفته؛ به بررسی چند موضوع اساسی خواهیم پرداخت: ارزیابی وثاقت ستایش و بزرگداشت فردوسی و شاهنامه از سوی عرفا در روایات موجود در متون عرفانی و غیرعرفانی؛ تأثیر جریان های فکری حاکم بر عصر در ایجاد نگاه مثبت یا منفی در میراث عرفانی نسبت به شاهنامه و داستان های شاهنامه ای؛ بررسی دلایل ورود برخی ابیات شاهنامه یا منسوب به شاهنامه به متون عرفانی. بررسی انجام شده نشان می دهد که به دلیل اشتهار و رواج برخی ابیات شاهنامه در متون مختلف، این ابیات به احتمال و بر اساس شواهد به جا مانده در متون، از نیمه سده پنجم به بعد به منابع عرفانی راه یافته باشد. جز چند روایت، از خلال برخی آثار عرفانی که گواهی بر تمجید و تعظیم صریح عرفایی معدود از فردوسی و اثر سترگ اوست، می توان به جایگاه حماسه ملی نزد صوفیه و عرفا پی برد.
۸.

بررسی فراشعر به عنوان ژانر مادر در مکتب اصالت کلمه (عریانیسم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فراشعر مکتب اصالت کلمه سیستم انضمامی فراروی جنس سوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۸۵
با آغاز دهه ی ۸۰ در ایران آرش آذرپیک در کتاب «جنس سوم» برای نخستین بار تمام محدودیت های شعرانگارانه و داستان انگارانه را با معرفی ژانر «فراشعر» درهم شکست. وجود سیستم انضمامی ، تغییر مسیر طریقت ادبی به حقیقت ادبی با اتخاذ ارتباط بی واسطه ، فراروی و رسیدن به جنس سوم و کلمه – کاراکتر مولفه هایی هستند که کشف جدیدی را در حوزه ادبیات ایران و جهان به مطرح میکند. فرا شعر با ایجاد فضای نوین و هم افزایی ساحتهای نگرش و نگارشی قادر است که تمام قالب ها و سیستمهای شعری چون آزاد، سپید، کلاسیک و... را در کنارهم به نگرگاهی صلح آمیز دعوت کند همچنین فراشعر بدون نفی یا تحقیر ظرفیت های ادبی دیگر همچون نمایش نامه ، فیلم نامه و دیالوگ و مونولوگ … را با آغوشی باز بدون قید و شرط درخود می پذیرد و جلوه ای از وجود بی پایان کلمه را برای خواننده عیان می سازد. «فراشعر» به عنوان یک ژانر مادر آنچنان منعطف و قدرتمند است که شاعر میتواند بدون غل و زنجیر یک اثر بدیع و بکر خلق نماید. «فراشعر» با رها کردن خود از ابزارگونگی کلمه بر خلاف دیگر سبک ها و مکاتب از تمام سیستمهای شعر محورانه و داستان محورانه عبور می کند و در جهان شعر به سوی کلمه محوری یعنی مقام جامع وجودی کلمه (لوگوس) حرکت میکند و در یک قلم و هنر متعالی در دنیای ادبیات و هنر تجلی می یابد.
۹.

نقش محوری شخصیت مجنون در داستان غنایی لیلی و مجنون

کلید واژه ها: خمسه نظامی مجنون داستان پردازی شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
مجنون از شاخص ترین چهره های این داستان غنایی است که نقش،کنش،گری دارد یا به تعبیر گریماس کنش گر در این داستان باز یابی شده است که عبارتند از 1_ فرستنده، 2_ پذیرنده 3_ فاعل 4_ هدف 5_ یاری گر 6_ باز دارنده بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق در داستان لیلی،و مجنون فرستنده عشق است که مفهومی انتزاعی دارد نه یک شخصیت عینی پذیرنده لیلی و مجنون و فاعل مجنون می باشد هدف، رسیدن لیلی و مجنون به یکدیگر است و یاری،گر خویشان و اطرافیان و پدر مجنون می باشد و کنش،گر و مانع و باز دارنده پدر لیلی است و سپس ابن سلام که در داستان نقش رقیب را ایفا می کند بیش از هر کس و هر چیز مجنون فاعلیت دارد و.نقشی برجسته و کنش گر او عاشق است و از جان نمی هراسد و آن چنان در محبوب خویش غرق می گردد که سر به بیابان می گذارد و همدم حیوانات و وحوش می گردد مجنون فاعل لست و.نقشی کلیدی دارد و.کنش های او در طول داستان مبین نقش پر رنگ و اساسی او در این داستان است در این جستار به اجمال سعی شده است به بیان روابط لیلی و مجنون و شخصیت داستان "" مجنون "" پرداخته شود که محوری ترین بحث عشق را در این منظومه به تصویر می کشد مجنون خواهان خود لیلی ست فارغ از ظاهر و چهره ی او اگر چه دیگران مجنون را از این خواستن منع می کنند
۱۰.

بررسی مفهوم و ماهیت عشق در اشعار فروغ فرخزاد

نویسنده:

کلید واژه ها: عشق عاشق معشوق عقل و محبت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۱۶۶
یکی از موضوعات پربسامد در مجموعه دیوان شاعران معاصر البته با رنگ و بوی خاص و تازه؛ عشق و متعلَقات آن است که بررسی زوایا و ابعاد آن با عنایت به مباحث هستی شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی و... در شعر معاصر نیازمند پژوهشی کلان و فراگیر است. از این نظر، فروغ فرخزاد یکی از شاعران برجسته و تاثیرگذار بر جریان شعر معاصر فارسی است که در حوزه ی یاد شده با رویکردی تازه در زمینه های ماهیت شناسی، وجود شناسی، غایت شناسی و وظیفه شناسی در حوزه ی عشق؛ چه از نظر کمیت و یا کیفیت، اشعار بسیاری سروده است. در این مقاله که به روش تحلیلی_توصیفی انجام گرفته، نویسنده، مجموعه اشعار این شاعر را در چهار بخش یاد شده، طبقه بندی و تحلیل و بررسی کرده است. با نگاه فراگیر به موضوع عشق و رویکرد این شاعر، چنین بر می آید که در حوزه ی علل پیدایش و ظهورعشق وی در دوره ی اول، آفرینش شیطان و رانده شدن آن از بهشت برین و در دوره ی دوم، آشنایی با عرفان و مفاهیم وحیانی را مهم ترین عامل ظهور عشق در بحث وجودشناسی عشق معرفی می کند.
۱۱.

تحلیل مولفه های غزل ماکسی مال

نویسنده:

کلید واژه ها: غزل نوآوری تبارشناسی غزل معاصر غزل ماکسی مال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۵۴
غزل معاصر خصوصاً غزل پسا سیمین دچار تحولات فراوانی در دهه ی هفتاد شد . و پس از آن نیز با غزل پست مدرن در دهه ی هشتاد ادامه یافت . تا اینکه در دهه ی نود با ظهور جریان های متعدد غزل با غزل مرکب حرکت که نوعی ترکیب قالب ها است و در نهایت با غزل ماکسی مال( مطول) که توسط آرش آذرپیک که از شاگردان سیمین بهبهانی است _و در دهه ی هفتاد نیز با غزل مینیمال و گفتار یکی از پیشقراولان غزل محسوب می شود_سمت و سویی فراهنجارگریزانه پذیرفت. زیرا غزل کلاسیک با تعداد ابیات و موضوع مشخص برای قرن ها یک قالب نوشتاری پر طرفدار به حساب مس امد . انقلاب نیما اولین نگرش های نوآورانه را در روح شعر و خصوصا بعد ها غزل دمید که سیمین بهبهانی این نوآورها را آغاز و بعدها توسط شاگردانش بنا به زمان و مکان مناسب ادامه یافت. غزل ماکسی مال با ارتباط بی واسطه با روح غزل از آن قالب سنتی به سمت نگره ها و بستاره های نوینی فراروی کرده است. غزل کلاسیک که محمل تغزل و گفتمان های عاشقانه بین عاشق و معشوق بود. با انقلاب نیما سمت و سوی اجتماعی پذیرفت و با غزل ماکسی مال دریچه های گونانگونی به سمت محتواهای تازه، عواطف تازه تر، و در نهایت تحول در فرم و ساختار قالبیک گشوده است. در این نوشتار بر آن هستیم تا ضمن معرفی این ژانر مولفه های غزل ماکسی مال (مطول) را بر شمریم و آن را مورد بررسی قرار دهیم.
۱۲.

نوآوری، تجزیه و ترکیب اوزان در غزل معاصر با تکیه بر اشعار آرش آذرپیک

نویسنده:

کلید واژه ها: وزن اوزان جدید اوزان سیمینی آرش آذرپیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۴۴
موسیقی و وزن یکی از ساحت های کلمه است که با تأکید بر جوهره ی گفتاری، نوشتاری و معنایی نمود و بروز یافته است هر چند تأکید اصلی بر جوهره آوایی_گفتاری است. وزن و موسیقی تا انقلاب نیما به تبعیت از غزل کلاسیک سروده می شد. اما با انقلاب نیما و جنبش سیمین بهبهانی در غزل معاصر، وزن عروضی و موسیقی غزل نیز دستخوش تغییراتی شد. مقاله ی حاضر، با هدف کلی بررسی میزان نوآوری، تجذیه و ترکیب اوزان عروضی در غزل معاصر با تکیه بر موسیقی شعر آرش آذرپیک گردآوری و تدوین شده است. با توجه به اینکه هیچ یک از شاعران پسا سیمینی در وزن عروضی و موسیقی نوآوری نداشته اند؛ و اغلب از اوزان جویباری بهره برده اند، آرش آذرپیک یکی از ادامه دهندگان راه سیمین است. که در اوزان ابداعی وی با بسامد فراوان غزل سروده و دست به نوآوری نیز زده است. در این مقاله اوزان پرکاربرد، نوآور و کلاسیک که مشخص گردیده و ذکر خواهد شد؛ مورد تحلیل واقع شده است. در پایان نیز با توجه به شواهد، به این نتیجه دست می یابیم که آذرپیک جزء معدود غزل سرایان پساسیمینی است که در ساحت وزن و موسیقیِ غزل مبدع و نوآور است.