مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال نهم پاییز و زمستان 1400 شماره 17 (مقاله ترویجی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در نظام اخلاقی، فقهی قرآن کریم عفاف و حجاب از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از جمله روش های عفاف و حجاب در قرآن کریم با محوریت «غض بصر» در آیه 30 و 31 سوره نور مطرح شده است. این عبارت که در دو آیه از آیات الاحکام قرآن کریم مطرح شده، جایگاه ویژه ای در فهم دیدگاه قرآن در ارتباط با نحوه ارتباط زنان و مردان در جامعه دارد و از جمله مستندات فقهی برای فتوا در این زمینه است. همچنین روش عفت ورزیدن در حیطه نگاه به نامحرم را برای مؤمنین روشن می کند. مفسران فریقین از دیرباز تاکنون در معنای این عبارت و متعلق آن اختلاف نظر داشته و تفسیرهای گوناگونی ارائه داده اند. برخی معنای لغوی آن را برگزیده و برخی با قرائن عقلی آن را عبارتی کنایی دانسته اند. از طرفی متعلق غض بصر در آیه حذف شده که خود بر اجمال معنا افزوده و آراء را متشتت نموده و درنتیجه عده ای متعلق غض بصر را جنس مخالف دانسته، برخی نگاه به هر آنچه در شرع نهی شده و گروهی دیگر نگاه به عورت جنس مخالف یا موافق یا هر دو را ذکر نموده اند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی انتقادی در صدد است ضمن روشن نمودن مقصود سوره و شأن نزول آن، غض بصر و متعلق آن را به کمک سیاق و قرائن منفصله عقلی و نقلی، روشن سازد، سایر عناصر مهم در آیه 30 و 31 که مرتبط با غض بصر است را تبیین نماید و در این میان آرای مفسران فریقین پیرامون این مسأله را تحلیل و بررسی کند.
مطالعه تطبیقی شخصیت اجتماعی رسول خدا (ص) از منظر تفسیر جامع البیان و مجمع البیان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اسلام مبنای خود را بر پایه اجتماع قرار داده و رسالت اصلی انبیا : نیز حضور در متن جامعه جهت تربیت انسان است. کامل ترین جلوه این تربیت هم در قرآن و گفتار و رفتار رسول خداj قابل شناسایی است. پژوهش حاضر براساس آیات قرآن به بررسی شخصیت اجتماعی رسول خداj می پردازد و با توجه به این که برخی آیات در مورد پیامبر قابل برداشت ها و تفسیرهای متفاوت اند این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی به مقایسه دیدگاه های طبری؛ از مفسران اهل سنت و نویسنده جامع البیان با دیدگاه های طبرسی؛ از مفسران شیعه و نویسنده مجمع البیان پرداخته است و به این پرسش پاسخ می دهد که «دو مفسر یادشده چه تبیینی از شخصیت اجتماعی رسول خداj داشته اند». برای رسیدن به پاسخ، ابعاد شخصیت اجتماعی رسول خداj از منظرِ رفتار با خانواده، رفتار با عموم مردم، رفتار با مؤمنان، رفتار با منافقان، رفتار با اهل کتاب و رفتار با کفار و مشرکان مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه پژوهش تشابه دیدگاه دو مفسر، در تبیین شخصیت اجتماعی رسول خداj بوده است. به این معنی که رسول خداj با توجه به شرایط فکری، اعتقادی و اجتماعی برای هر یک از گروه های مذکور، شیوه های مناسب و مؤثری را مورد استفاده قرار می دادند و ضمن رعایت نکات اخلاقی و تاثیرگذاری معنوی، در برخی موارد از جمله مسایل اصولی، نرمش نشان نداده و با قاطعیت و سازش ناپذیری عمل می کردند.
کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه با رویکرد تطبیقی در فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از منابع مهم تفسیر قرآن کریم، روایاتی است که مفسران در تفاسیر روایی و حتّی گونه های دیگر تفسیری از آن ها بهره جسته اند. روایات موجود در انواع تفاسیر فریقین، بعضاً آمیخته با روایات ضعیف، جعلی و اسرائیلی اند که به نوبه خود، مورد توجه و تحقیق تفسیرپژوهان قرار گرفته اند. صرف وجود روایات ضعیف در تفاسیر، موجب تضعیف تفاسیر نیست؛ چه این که مفسران راه کارهایی جهت تقویت احادیث ضعیف در اختیار دارند؛ لیکن تفسیر آیات با استناد به روایات جعلی و آن دسته از اسرائیلیاتی که مخالف با عقل و شرع است جایز نیست و مورد اعتنا قرار نمی گیرد. یکی از گونه های تفسیری که از جعلیات و اسرائیلیات بهره ای فراوان برده، با عنوان «تفسیر واعظانه» شناخته می شود که خود، در تفسیرپژوهی مغفول و ناشناخته مانده است. کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه با گونه های دیگر تفسیری تفاوت هایی دارد که شناخت آن تفاوت ها با رویکردی تطبیقی در تفاسیر فریقین، در خور تحقیق بوده لیکن تا کنون از نگاه محققان، پوشیده مانده است. ازاین رو، پژوهش حاضر، با روشی توصیفی-تحلیلی به واکاوی کارکرد جعلیات و اسرائیلیات در تفاسیر واعظانه پرداخته و با روشی تطبیقی، تفاسیر واعظانه فریقین را در کاربست این روایات مقایسه کرده است. یافته های تحقیق پیش رو حاکی از آن است که مفسران تفاسیر واعظانه فریقین، در راستای جذب حداکثری مخاطبان و ایراد پند و اندرز به ایشان، از جعلیات و اسرائیلیات استفاده کرده اند؛ هرچند به دلایلی همچون کتابت حدیث پس از رسول خدا، بهره برداری از مواهب اهل بیت، عقل گرایی و تخطئه اسرائیلیات، سهم تفاسیر واعظانه شیعی از چنین روایاتی، نسبت به آثار مشابه در جهان اهل سنت، کمتر است.
بررسی تطبیقی عصمت پیامبر اکرم (ص) از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخر رازی (با محوریت آیات 105تا 107 سوره نساء)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عصمت به معنای پاکی از هرگونه گناه و نیز مصونیت از خطا در دریافت و ابلاغ وحی از امتیازات و ویژگی های خاص پیامبران و لازمه رسالت آنان می باشد که به دلیل اهمیت بالایی که دارد مورد بحث و توجه بسیاری از علما و اندیشمندان قرار گرفته است. عصمت پیامبر اکرم j یکی از مباحث مطرح در آیات 105 الی 107 سوره نساء است. این مقاله که با هدف بررسی مقایسه ای آراء تفسیری آیت الله جوادی آملی از مفسرین شیعی معاصر و فخر رازی از مفسران کلامی و اجتهادی اهل سنت در باب مسأله عصمت پیامبر گرامی اسلامj به شیوه توصیفی- تحلیلی نگاشته شده به بررسی دیدگاه های آنان ذیل این آیات می پردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دو مفسر ذیل آیات مرتبط با عصمت پیامبر اکرمj دیدگاه های متفاوتی ارائه کرده اند. در تبیین تفسیری آیت الله جوادی آملی شواهدی مبنی بر عدم عصمت رسول گرامی اسلامj مشاهده نشد و نظرات تفسیری وی ذیل این عبارات درصدد اثبات عصمت پیامبرj بوده است. اما در دیدگاه های تفسیری فخر رازی وجوهی ناسازگار با مقام عصمت پیامبر اکرمj مشهود است که در نوشتار حاضر تلاش شده است به نقد و بررسی این آراء پرداخته شود.
بررسی تطبیقی تفسیر آیات 90 و 91 از سوره آل عمران در تفاسیر مجمع البیان، المیزان و تسنیم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیات 90 و 91 سوره آل عمران مضمون آیه 86 همین سوره را تعلیل می کنند. این آیات در مورد شرایط پذیرش توبه و فدیه از دوگروه بحث می کنند: 1. افرادی که کافرند و پیوسته در حال افزایش کفر خود هستند؛ 2. افرادی که در حال کفر می میرند. جستار پیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است که «تفاسیر مجمع البیان، المیزان و تسنیم چه اشتراکات و اختلافاتی پیرامون آیات 90 و 91 دارند و محاسن و معایب نظرات هریک از مفسران چیست». روش جمع آوری مطالب در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده و پردازش آن ها به صورت تطبیقی می باشد. طبق استنتاج مقاله، توبه گروه اول از کافران براساس نظر علامه و شیخ طبرسی تحت هیچ شرایطی پذیرفته نیست ولی براساس نظر آیت الله جوادی آملی توبه این گروه به احتمال زیاد مورد پذیرش خداوند است. همچنین براساس دیدگاه هر سه مفسر هیچ گونه فدیه و بدلی از گروه دوم در آخرت پذیرفته نخواهد شد.
بررسی تطبیقی شهادت زنان با استناد به آیه282بقره از دیدگاه مؤلفان لیدن و تسنیم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسأله شهادت زنان از جمله مسائل مهم در حوزه مطالعات زنان است که بررسی دقیق آن گام مهمی در جهت اعتلای مفاهیم متعالی اسلام، کرامت بخشی به زنان و زدودن شبهه نابرابری حقوق زنان و مردان است. به جهت اهمیت موضوع، این مسأله از دیرباز مورد توجه پژوهشگران مسلمان و غیرمسلمان قرار گرفته است. از این رو محقق سعی نموده به بررسی تطبیقی شهادت زنان با استناد به آیه 282 بقره از دیدگاه مؤلفان لیدن و تسنیم بپردازد. مؤلفان لیدن، شبهاتی به مسأله شهادت زنان وارد نموده و عدم تساوی عدد زنان با مردان در شهادت دادن را یک تبعیض حقوقی و نقصان در عقل زنان شمرده اند و احکام فقهی اسلام را با تلمود مقایسه کرده اند. این نوشتار با روش توصیفی– تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای درصدد تحلیل و پاسخگویی به شبهات برآمده و به این نتایج دست یافته که در اسلام، زن و مرد دارای تکالیف و حقوقی هستند که مدقانه، حکیمانه و به صورت تساوی و براساس مصالح جعل شده و مسأله شهادت زنان، از جمله تکالیف موضوعه ایشان و کاملاً اختیاری است که اختلاف در عدد با مردان، سبب نقصان عقل زنان و تبعیض حقوق نیست؛ کما این که در مواردی نیز فقط زنان از حق ادای شهادت برخوردارند. یک سونگری در استفاده از منابع، تکیه نمودن بر منابع اهل سنت، ارائه تحلیل سطحی و حدسی، قیاس نادرست قرآن و تلمود و خلط در مسائل حقوقی از سوی مستشرقان، منجر به دیدگاه ناصواب ایشان در شهادت زنان شده است.