مقالات
حوزه های تخصصی:
با ظهور انقلاب اسلامی در ایران ادبیات سیاسی جدیدی در اواخر قرن بیستم با عنوان ورود اسلام سیاسی به عرصه عمومی به وجود آمد. بازنمایی انقلاب اسلامی با رویدادهایی چون گروگان گیری در سفارت آمریکا، جنگ هشت ساله، حمایت ایران از حزب الله و حماس، طرفداری از جنبش های اسلامی، نفی اسرائیل، نقد غرب و سرمایه داری، ضدیت با رژیم های استبدادی عربی، تلاش برای ناکام گذاشتن آمریکا و ناتو در خاورمیانه، نفوذ داشتن در عراق، افغانستان، لبنان، سوریه و فلسطین، حمایت از انقلاب در یمن و بحرین و ... چهره ای خشونت طلب، جنگجو و تروریست از ایران در اذهان منطقه و جهان شکل داده است. این پژوهش سعی دارد با تعلیق آگاهی، شکاکیت و فرا رفتن از قصدیت های قدرت در منطقه و جهان به تفسیر و تحلیل جهان زیست اندیشه انقلاب اسلامی که ریشه در سنت ایرانی اسلامی دارد، بپردازد و نشان دهد که رگه های صلح طلبی، آبادانی، مشارکت مردم و گرایش به امنیت و ثبات در سازه ها و ساختار سیاست ایرانیان بعد از انقلاب وجود دارد. برای این منظور با استفاده از روش کیفی پدیدارشناسی و با ارجاع به متن قانون اساسی و درآوردن پدیدارهای اسلامی، شیعی، انقلابی، ملی و انسانی به واکاوی صلح خواهی ایرانی خواهیم پرداخت.
راهکار امام خمینی(ره) برای ایجاد صلح و جهان عاری از خشونت
حوزه های تخصصی:
این مقاله راجع به راهکاریی بر اساس چهارچوب نظری متخذ از حدیث نبوی که از جانب امام خمینی ( ره )شرح شده است، با روش توصیفی تحلیلی ارائه می شود. بر اساس تفسیر انسان شناسانه حضرت امام از این حدیث، انسان دارای سه بعد بینشی و عقلی، گرایشی و ارزشی، کنشی و رفتاری می باشد. به همین دلیل راهکار امام برای ایجاد صلح و جهان عاری از خشونت دارای سه بعد است که عبارتند از: در بعد اول، معطوف به این نکته است که آتش خشونت و غضب، قادر است که اعتقاد و ایمان انسان را پوچ و به خاکستر تبدیل کند. در نتیجه هر چه ایمان و اعتقاد انسان فزونی گیرد، آتش خشم و غضب نیز فروکش کرده و جهان از صلح و امنیت بیشتری برخوردار می شود. در بعد دوم، معطوف به تقویت جنود عقل در انسان، جامعه و دولت، از جمله رأفت، رحمت، اخوت، محبت، شجاعت و پرهیز از جنود جهل شامل قساوت، خشم، خشونت، ترس، ضعف نفس، حب نفس و حب دنیاست. بنابراین هر مقدار جنود عقل در انسان، جامعه و دولت تقویت و جنود جهل تضعیف شود، جهان امن تری خواهیم داشت. در بعد سوم، امام دو راهکار ارائه می کند؛ راهکار علمی و راهکار عملی. راهکار علمی امام، تفکر در آفات و مفاسد اعتقادی، اخلاقی و عملی خشونت است؛ چون ایشان استعاره آتش را برای غضب و خشونت به کار می برد. به عنوان راهکار عملی می فرماید قبل از آنکه آتش غضب و خشونت شدت گیرد، مکانی که اسباب غضب و خشونت در آنجا تدارک شده را ترک کند، در غیر این صورت تغیر وضعیت بدهد. از آنجا که نگاه اسلام به فرد انسان یک نگاه مکمل و منسجم است، این سه بعد، دارای انعکاس مستقیم در سطوح و ابعاد مختلف جامعه است. به این ترتیب امام با نکته سنجی دقیق و مبتنی بر معارف فلسفی، اخلاقی و فقهی، بحران خشونت، ریشه های بحران، وضع مطلوب، و روش گذار از وضع نامطلوب به وضع مطلوب را در ساحات گوناگون حیات بشری تبیین می کند. نمونه عینی این تفکر، در انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، دفاع مقدس و پس از آن پیش چشم جهانیان است.
اسلام سیاسی انقلاب اسلامی و جهان عاری از خشونت
حوزه های تخصصی:
امام خمینی ( ره )با تأکید بر اصل «پیوستگی دین و سیاست»، توانست انقلابی را در ایران رهبری نماید و به ثمر رساند که نه تنها بساط استبداد و ستم رژیم شاهنشاهی را درهم پیچید، بلکه برای خود، نمادی از مقاومت هویتی و فرهنگی نیز برجای گذاشت. از آنجا که مهم ترین ویژگی اسلام موردنظر بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران «سیاسی بودن» آن است، بنابراین اسلام مطلوب انقلاب اسلامی که در عمل به کارگرفته شده و به حاکمیت دست یافته است، «اسلام سیاسی» است. با وجود این، رویکرد سیاسی به اسلام منحصر به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران نیست. در دهه های اخیر ما شاهد انواع متفاوتی از اسلام سیاسی هستیم: «اس لام سیاس ی لیب رال ترکی ه»، «اس لام سیاس ی محافظه کار عربستان سعودی» (وهابی)، «اسلام سیاسی بنیادگرای پاکستان و افغانستان» (طالبانی)، «اسلام سیاس ی اقتصادی مالزی» و «اسلام سیاسی وحشت آفرین داعش». به رغم صفت مشترک «سیاسی» در تمام انواع اسلام برشمرده، سیره ی نظری و عملی اسلام سیاسی انقلاب اسلامی در مقایسه با انواع دیگر اسلام سیاسی، کاملاً متفاوت است. از میان انواع تفاوت ها، مقوله ی «خشونت» از برجستگی و اهمیّت بیشتری برخوردار است. در حالی که در اسلام سیاسی سلفی - وهابی، طالبانی و بویژه داعشی، انواع خشونت پنهان و آشکار و حتی «وحشت» دیده می شود، اسلام سیاسی انقلاب اسلامی مبتنی بر مؤلفه ها و شاخصه هایی است که دامنش را از خشونت پاک نگه می دارد. با توجه به ملاحظات بالا، مدّعای اصلی این مقاله آن است که «اسلام سیاسی انقلاب اسلامی به سبب بهره مندی از عناصر و مؤلفه های فرهنگی و کلامی چون منطق گرایی و عقلانیت و خردورزی، «کرامت پروری و شرافت دوستی» و «تساهل و تسامح» نه تنها خشونت نامعقول و روش های غیرانسانی خشن را برنمی تابد و آن را نفی می کند، بلکه حتی برای دستیابی به جهان عاری از خشونت نیز می کوشد.» برای ارزیابی این مدّعا، تلاش شده است با استفاده از روش کتابخانه ای و بهره گیری از منابع معتبر، داده های مناسب جمع آوری و سپس توصیف و تحلیل شوند. از این رو، پژوهش حاضر از نوع «توصیفی- تحلیلی» با رویکرد اسنادی و مقایسه ای است. روش کار نیز بدین ترتیب خواهد بود که پس از بیان مقدمه و تعریف خشونت و انواع آن، دیدگاه های نظری مربوط به ریشه های خشونت بررسی شده، عوامل بازدارنده ی آن در اسلام سیاسی انقلاب اسلامی مشخص و ارزیابی می گردد و در انتها نیز نقش اسلام مذکور در زمینه و بسترسازی جهان عاری از خشونت تشریح می شود.
آموزه های دیپلماسی اسلامی برای جهان عاری از خشونت
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه این مقاله، در دیپلماسی اسلامی آنگونه که از آیات و روایات و نیز سیره پیامبر اکرم (ص)بر می آید، اصالت نه با جنگ است و نه با صلح، زیرا هر دو پدیده ریشه در طبیعت انسان و جوامع بشری دارد و از آنها گریزی نیست اما با توجه به هدف و آرمان نهایی اسلام که همانا سعادت همه جوامع بشری در جهانی آکنده از صلح و عدالت است، صلح طلبی به قاعده اصلی دیپلماسی اسلامی تبدیل شده و جنگ و خشونت حالتی استثنایی و از باب ضرورت به خود می گیرد. به گواهی اسناد و مدارک تاریخی و به اذعان عده زیادی از مستشرقان و نویسندگان مسلمان، دولت اسلامی از بدو تولد، دیپلماسی صلح آمیز را جایگزین جنگ کرد و برای تنفیذ و اجرای سیاست خارجی و تعقیب اهداف خویش شیوه های مسالمت جویانه و انسانی برگزید. با نگاهی به اصول، هدف ها و روش های دیپلماسی اسلامی، آموزهای صلح طلبانه دیپلماسی اسلامی در هر سه سطح قابل شناسایی و بررسی است، آموزه هایی که می تواند نه تنها برای دولتهای اسلامی بلکه برای تمامی جوامع، دستاوردهای قابل توجهی به منظور نیل به جهانی عاری از خشونت داشته باشد. روش تحقیق این مقاله، کتابخانه ای است و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت توصیفی - تحلیلی با رویکردی تاریخی و با استناد به آیات و روایات اسلامی خواهد بود.
ریشه یابی تفسیرهای غیر مسالمت آمیز از اسلام
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز دو تعریف از اسلام ارائه می شود یا به عبارت دقیق تر، دو تفسیر اصلی در دو سر طیف وجود دارد. در یک سر طیف، چهره ای کاملاً مسالمت آمیز و صلح جویانه و در سر دیگر، تفسیری خشونت آمیز از اسلام مطرح می شود و گروههای خشونت طلب و افراطی که دست به انفجار، کشتار و ترور می زنند یا در صورت ضرورت خشونت را تجویز می کنند، در این دسته قرار می گیرند. در بین دو سر طیف، دیدگاههای مختلفی وجود دارد و به نظر می رسد تعداد اندکی از مسلمان ها به دیدگاه دوم اعتقاد دارند ولی تأثیرگذاری آنها زیاد است. مقالات متعددی با استناد به قرآن و سنت، مسالمت آمیز بودن اسلام را نشان می دهند و با تحلیل آیات جهاد در قرآن و تحلیل جنگ های پیامبر، به ابهامات و پرسش های موجود نیز پاسخ می دهند. در این مقاله به این پرسش پاسخ خواهیم داد که اگر اسلام دین مسالمت است و قرآن اجازه آغاز هیچ گونه جنگ و خشونتی را نمی دهد و جنگ های پیامبر اسلام صرفاً دفاع بوده، پس چرا تفسیرهای غیرمسالمت آمیز یا خشونت آمیز از اسلام ارائه می شود و علل و ریشه های این گونه تفسیرها و افراطی گرها در جهان اسلام کجاست؟ یافته های نگارنده نشان می دهد ریشه تفسیرهای غیرمسالمت آمیز یا خشونت آمیز در اسلام به جاهلیت عربی پیش از اسلام بازمی گردد. ابتدا به اجمال به تبیین جهالت و خشونت در دوره مقارن ظهور اسلام در جامعه جاهلی می پردازیم و در ادامه تلاش می کنیم در حد توان و مقدورات یک مقاله، تداوم این روحیه خشونت آمیز را در دوره های بعدی تاریخ اسلام بیان کنیم.
اصلاح طلبی اسلامی مبنایی برای ساخت جهان عاری از خشونت از منظر استاد شهید مرتضی مطهری
حوزه های تخصصی:
پرداختن به اندیشه ناب اسلامی مستلزم داشتن افق دید بلندی است. آگاهی از جنبه های عرفانی، اعتقادی، کلامی، فقهی و روایی اسلام منجر به ارایه ساختاری قابل تامل در حوزه نظر و عمل می شود. استاد مطهری با توجه به آگاهی توامان نسبت به علم مدرن و فلسفه غرب از یک سو و اندیشه های اسلامی از سوی دیگر، چهارچوب مناسبی را برای بهزیستی بشر تحت لوای قرائت دمکراتیک و مردم سالارانه از دین ارائه می دهد. اندیشه مطهری مبتنی بر برداشت خاص از مفاهیم اسلامی و حفظ چهارچوب شریعت است به طوری که در منطقه الفراق مباحث دینی به ارائه قرائت متساهل از اندیشه اسلامی می پردازد تا نشان دهد دین الهی اسلام نه تنها دین شمشیر نیست بلکه با قلوب انسان ها ارتباط برقرار می کند و با متقاعد ساختن آنان بر اساس عقل و منطق و با تکیه بر صلح و اصلاح به دنبال تربیت انسان هاست و از اعمال زور دوری کرده و با خشونت و استبداد مخالف است. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است و با استفاده از روش گفتمان به دنبال بررسی عدم خشونت در اسلام به عنوان دال مرکزی است و مدلول هایی چون مخالفت با استبداد، تاکید بر آزادی های فردی، جنگ دفاعی و... را بررسی می کند.