هدف: بیکرز اسم قصبه ای در منطقه ماهور- میلاتی در استان فارس است. این منطقه در نقشه ها و آثار جغرافیایی ایران چندان از شهرت برخوردار نیست؛ اما گزارش های سالانه اسناد اداری انگلستان “Administration Report of Persian Gulf”، در دوره رضاشاه، اطلاعات پی درپی و مهمی را زیر عنوان بیکرز و درموردِ مسائل سیاسی و اقتصادی آن به ویژه مسائل مربوط به اکتشافات نفت دارد. هدف این پژوهش بررسی چرایی گزارش های این اسناد زیر عنوان بیکرز است که حدود جغرافیایی آن نیز یکسان در نظر گرفته نمی شده است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای اجراشده است.
یافته ها و نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد که نماینده انگلستان گزارش های خود را بر مبنای اهمیت جغرافیایی مناطق برای حفاری چاه های نفت تنظیم می کرده است بنابراین سیر جغرافیایی گزارش ها از سمت جنوب منطقه بیکرز به سمت شمال آن بوده است. همچنین روند گزارش ها نشان می دهد که از یک سو با قدرت گیری دولت رضاشاه از نقش فعال طوایف محلی کاسته شده است و از سوی دیگر شرکت نفت در تحولات اقتصادی و اجتماعی منطقه بسیار مؤثر بوده است.
سال های 1329-1332ش/1950-1953م با محوریت نفت، دوره مهمی از تاریخ معاصر ایران است. در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت هر گروه و قشری از نقاط مختلف ایران، نسبت به آن واکنش نشان دادند. تحقیقاتی که به این دوران می پردازند، تحولات تهران را به عنوان پایتخت بررسی کرده و به تحلیل عملکرد نیروهای سیاسی فعال در این شهر پرداخته اند. در نتیجه، تحولات دیگر مناطق ایران مورد بی توجهی قرار گرفته به طوری که بررسی و تحلیل نیروهای سیاسی آن مغفول و یا ناقص مانده است. به دلیل گستردگی رویدادها و واکنش هایی که منتهی به ملی شدن صنعت نفت گردید، این مقاله سعی دارد به طور موردی به واکنش مناطقی بپردازد که در سه بخش نفت خیز، عشایری و مذهبی ایران قرار می گیرند و اقشار اجتماعی کارگران، عشایر و روحانیون را شامل می شوند. سوال مقاله این است که واکنش مردم این سه منطقه و برداشت آنها از سیاست ها و تصمیمات دکترمصدق در زمینه اختیارات فوق العاده چگونه بوده است؟ مقاله حاضر براساس روش توصیفی تحلیلی رویکرد اجتماعی در توصیف و تبیین اختیارات مصدق را مورد توجه قرار داده است.