قرآن کریم به عنوان آخرین کتاب آسمانی، رسالت هدایت نسل های بشر را به عهده دارد و اهل بیت(ع) مخاطبان اصلی آن، مفسر و مبین آن هستند. تفسیر معصومین(ع) به دلیل گستره و عمق معانی و ارتباط و اتصال آموزه های این خاندان به وحی، ویژه ایشان است به گونه ای که دیگران توانایی چنین فهم و تفسیری را ندارند و از ورود به این وادی ناتوانند. معرفت و تفسیر ویژه اهل بیت(ع) شامل: درک مراد اصلی آیات، فهم دقیق و غیر قابل خطا از بطون قرآن، تأویل صحیح آیات متشابه، بیان مصادیق باطنی برای آیات و بیان امور غیبی است که تنها در انحصار معصومین است و دیگر مفسران به فراخور سطح علمی خود، به مراتبی از تفسیر دست یافته و از بیانات تفسیری اهل بیت برخوردارند. این مقاله با استناد به روایات تفسیری اهل بیت(ع) و بیان نمونه هایی از آن، در صدد اثبات معرفت خاص اهل بیت(ع) نسبت به قرآن و انحصار فهم کامل قرآن به ایشان است.
خاستگاه لایه های معنایی آیات و بطن قرآن، روایات معصومان(ع) است. در این روایات، مصادیق متنوعی تحت عنوان بطن معرفی شده است. مصادیقی که به نظر می رسد تفاوت های زیرساختی با یکدیگر دارند. علامه طباطبایی از نخستین قرآن پژوهانی است که به طور گسترده به تحقیق در معارف این روایات پرداخته تا با توجه به اهمیتی که مسأله بطن قرآن در تفسیر کتاب آسمانی دارد، بتواند تعریف جامعی را در این باره ارائه کند. مصادیق موجود در روایات، بیانگر دو نوع بطن است که با عناوین ""بطن معنایی"" و ""بطن مصداقی"" از هم متمایز می شوند.
علامه طباطبایی نوع اول را با عنوان بطن بیان کرده و بطن مصداقی را با عنوان ""جری"" معرفی می کند و برای هرکدام، تعریف مستقلی ارائه نموده و قائل به تمایز میان این دو است. با وجود این تمایز در تعاریف، (در مواردی) در تمییز جری از بطندچار تردید شده است. برآیند این تردید، در غالب موارد، بازگشت عملی علامه در تعریف باطن قرآن، به ""بطن مصداقی"" است، هرچند که در تعریف خود از بطن، جایی برای این معنا باز نکرده است.
آیه تطهیر در میان مفسرین مذاهب اسلامی از اهمیّت ویژه ای برخوردار بوده و همواره مورد بحث و بررسی های مختلفی قرار گرفته است. تبیین نوع اراده موجود در این آیه، یکی از مهمترین مسائل تفسیری آن بشمار می رود. شیعه معتقد است مراد از اراده در این آیه، اراده تکوینی است و خداوند از ابتدای خلقت با اراده تکوینی خود، طهارت اهل بیت از هر گونه پلیدی و زشتی را اراده کرده است و عصمت و طهارت آنها بدون درنگ حاصل شده است. در این مقاله ضمن طرح دیدگاه جناب آلوسی مبنی بر تکوینی بودن اراده در این آیه و نیز مشروط بودن آن به انجام اوامر و ترک نواهی الهی، به نقد و ارزیابی آن می پردازیم. آلوسی آثار تکوینی اعمال نیک بر نفس انسان را مختصّ به اعمال اهل بیت دانسته و اعمال دیگران را فاقد چنین آثار قطعی می داند. این ادعای جناب آلوسی از نظر آیات قرآن و روایات پیامبر(ص) و مبانی حکمت اسلامی مردود و بی اساس است و در نتیجه نمی توان چنین شرطی را برای اراده تکوینی در آیه تطهیر در نظر گرفت.