فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲۳۵ مورد.
نقد حدیث از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اعتبار سندی ............... زیارت های ناحیه مقدَّسه
حوزه های تخصصی:
نقد متنی روایات تفسیر نورالثقلین بر اساس مستندات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید روایات مسند و صحیح یکی از گنیجینه های ارزشمند در تبیین آیات و رمزگشایی از آنها و تأویل متشابهات است. دستیابی به روایاتی که هم به لحاظ سندی و هم به لحاظ متنی بتواند چنین نقشی را در فهم آیات قرآن کریم ایفا کند، همواره وجهه همّت قرآن پژوهان به ویژه در تفاسیر اثری بوده است؛ امّا مشکل اساسی موجود در نوع تفاسیر اثری یعنی «حذف اسانید روایات» موجب گردیده که احراز نسبت روایات به معصوم دستخوش تردید جدّی گردد؛ توجه به جنبه فقه الحدیثی و متنی روایات هر چه بیشتر ضرورت می یابد.
در این راستا از آنجا که در بسیاری از تفاسیر مأثور گردآوری روایات به منظور حفظ آنها از نابودی مورد اهتمام مفسران بوده، روایات صحیح و سقیم با هم آمیخته شده و گاه روایات ضعیف و حتی موضوع و مجعول در تفاسیر اثری جای گرفته است، به گونه ای که برخی از تفاسیر روایی سنّی و شیعی را با آسیب اساسی مواجه ساخته است.
از آنجا که بر اساس روایات معصومین (علیهم السلام) یکی از معیارهای اساسی در صحت و سقم روایات، عرضه ی آن به قرآن کریم است، در این پژوهش، روایات تفسیر نورالثقلین حویزی ذیل برخی از آیات با توجه به این معیار فقه الحدیثی مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی بیانگر آن است که برخی از این روایات علاوه بر تعارض و عدم مطابقت با مسلّمات عقلی و مسلّمات علمی و مانند آن، با آیات محکم قرآن کریم نیز سازگاری ندارند.
پاسخی به کتاب «حدیث های خیالی»
حوزه های تخصصی:
معیار نقد حدیث
حوزه های تخصصی:
نقش آشنایى با تاریخ در ارزیابى حدیث
حوزه های تخصصی:
آشنایى با طبقات راویان و آگاهى از عصر و زمانى که ایشان در آن مى زیسته اند و به طور کلى، وقوف بر هرگونه قراین و شواهد تاریخى مرتبط به آنان، تاثیر بسزایى در ارزیابى احادیث و چگونگى نقد و بررسى آنها دارد و مى توان بدین وسیله، به آگاهى از وجود ارسال و تدلیس در اسناد آنها و نیز تمییز راویان مورد وثوق از غیر آنان و همچنین فواید دیگر نایل آمد.
نقد محتوایی حدیث
حوزه های تخصصی:
بررسی روش های نقد حدیث در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن ابی الحدید به عنوان یکی از شارحان نهج البلاغه در شرح خود کوشیده از جمله اصول مهم فقه الحدیث یعنی نقد حدیث را مد نظر قرار دهد. نگارنده پس از بررسی رویکرد نقدی شارح در تألیفات و نیز اجتهاد محوری وی در برخورد با احادیث، به بررسی روش ها و ملاک های نقد حدیث اعم از نقد سند و متن می پردازد. از جمله ملاکهای نقد متن در نزد شارح می توان به نقد بر اساس آیات قرآن و عدم تعارض آن با قرآن، نقد حدیث بر اساس سنت و دیگر روایات، تاریخ مسلّم، عقل و عرف و سیاق روایت اشاره داشت. یکی از مهم ترین معیارهای شارح در پذیرش شخصیت و أخذ حدیث از راوی ضمن بررسی سند، عدم بغض و کینه نسبت به امام علی(ع) است. چنانچه راوی فاقد این خصوصیت مهم باشد، روایات وارده از سوی او قابل پذیرش نیست. ابن ابی الحدید روایات اختلافی و متعارض را بیان و بنا به دلایل خاص خود، نسبت به روایات اختلاف به تباین، موضعی و نیز نسبت به روایات متفاوت موضعی دیگر گرفته است. عرضه روایت بر شیوخ معتمد شیعی و سنی خویش و استفسار از آنها، یکی از معیارهایی است که چون در بن بست قرار می گیرد، از آن بهره جسته است.
اعتبارسنجی و روش شناسی اولین مستدرک نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید، نهج البلاغه پس از قرآن کریم، گرانقدرترین و ارزشمندترین میراث فرهنگی اسلام است که از همان قرن چهارم تاکنون در دوره های مختلف اسلامی، مورد توجه شیفتگان به آن قرار گرفته است. تکمله نویسی یا مستدرک نویسی نیز از جمله تلاش هایی بود که نسبت به این کتاب، در دوره های مختلف صورت پذیرفته است. اگرچه نمونه هایی این نوع آثار قدمت دیرینی را دنبال می کند، عنوان مستدرک نهج البلاغه را برای اولین بار، شیخ هادی بن عباس کاشف الغطا در کتابی تحت عنوان مستدرک نهج البلاغه؛ مجموع مختار من کلام مولانا امیرالمؤمنین علی(ع) مروی فی غیر النهج، جار علی منواله، مرتب علی ابواب الثلاثه و ضمیمه: مدارک نهج البلاغه و دفع الشبهات عنه، در یک مجلد تدوین و منتشر کرد. وی در این اثر کوشیده است تا از کیان نهج البلاغه در مقابل شبهات عصر خویش مبنی بر عدم صحت انتساب آن به امام علی(ع) و گردآورنده آن یعنی سیدرضی دفاع کند. مؤلف درصدد اثبات این حقیقت است که قبل از سید رضی نیز می توان ردپای نهج البلاغه را حتی با سند کامل در این آثار پی جویی کرد و این بهترین و محکم ترین دلیل برای نفی عقیده عدم صحت انتساب نهج البلاغه به حضرت امیر(ع) است. جستار پیش رو سعی نموده پدیده مستدرک نویسی را بازخوانی کند تا از رهیافت آن به سنجشی از کتاب مستدرک نهج البلاغه کاشف الغطا دست یابد و در ادامه، با تمرکز در روش شناسی اثر، مزیت های آن از جمله «دقت های فقه الحدیثی»، «گونه های استناد و ارجاع» و «تأملی در منابع و ماخذ»، کتاب مستدرک نهج البلاغه را مورد کاوش قرار دهد.