فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۴۹ مورد.
۴۳.

نظریه علامه طباطبایی درباره چگونگی پیدایش کثیر از واحد (نظام فیض)

نویسنده:

کلید واژه ها: نظام فیض مثال ماده عالم عقول

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
تعداد بازدید : ۲۷۲۲ تعداد دانلود : ۹۸۳
نظریه علامه طباطبایی درباره نظام فیض با نظریه حکیمان مشایی از جهت اعتقاد به وجود سلسله طولی در میان موجودات و پذیرش سه حلقه، مشابهت دارد و از جهت عدم انحصار عقول طولی به ده عقل، و اعتقاد به عالم مثال و قطع پیوند نظام فیض با طبیعیات قدیم متفاوت است. نظریه علامه با حکیمان اشراقی نیز از جهت تبیین پیدایش کثرت بر مبنای سلسله طولی، پذیرش عقول طولی و عرضی، عدم انحصار عقولی طولی به ده عقل و اعتقاد به عالم مثال و عالم ماده تشابه دارد، اما از جهت قطع پیوند نظام فیض با طبیعات قدیم و پذیرش اصالت وجود متمایز می گردد و نظریه علامه طباطبایی با نظریه ابوالبراکات بغدادی از حیث قطع پیوند نظام فیض با طبیعیات قدیم تشابه و از جهت پذیرش سلسله طولی در میان موجودات تفاوت دارد و با عطف توجه به مباحث مختلف در ترسیم نهایی نظریه علامه می توان به شش ویژگی اشاره کرد که عبارتنداز: قطع پیوند نظام فیض با هیات قدیم، پذیرش نظریه عقول و عالم مثال، طرح بحث بر مبنای اصالت وجود و تشکیکی بودن مراتب وجود، عدم پذیرش وجود منبسط به عنوان صادر اول، چگونگی پیدایش کثرت در عقول.
۴۶.

کم‌، یک‌ عرض(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خط کم‌ متصل کم‌ منفصل‌ سطح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۱
در این مقاله از میان‌ تعاریف‌ مختلف‌ کم‌، تعریف‌ دوم‌ و سوم‌ مورد مداقّه‌ بیشتر است, زیرا اثبات‌ می¬شود‌ که‌ عدد از معقولات‌ ثانی‌ فلسفی‌ نیست‌. همچنین‌ از سنخ‌ وجود نیست, بلکه‌ در خارج‌ به‌ وجود معدود خود موجود و از معقولات‌ اولی است. استدلال‌ می‌گردد که‌ عدد از سنخ‌ ماهیت‌ است‌ و آنچه‌ که‌ بالفعل‌ منقسم‌ است‌، معدود است‌ نه‌ عدد. از این رو, عدد یک‌ امر وحدانی‌ است, گرچه‌ قابل‌ انقسام‌ است (مختار نویسنده‌). همچنین‌ به‌ این‌ بحث‌ پرداخته‌ می‌شود که‌ اعداد مختلف‌، انواع‌ عدد و نه‌ افراد آن‌ هستند. دلیل‌ اقامه‌ می¬شود‌ که‌ تفاوت‌ کم‌ منفصل‌ و متصل‌ در انقسام‌ بالفعل‌ و عدم‌ آن‌ نیست‌, بلکه‌ در جزء مشترک‌ داشتن‌ است‌. همچنین‌ به‌ نقد استدلالی پرداخته می¬شود که‌ خطوط‌ مستقیم‌ و قوس¬ها را انواع‌ خط‌ و نه‌ افراد آن‌ می‌داند.
۴۷.

نقش مبانی صدرا در تبیین رابطه نفس و قوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکت جوهری ذومراتب بودن نفس نقش نفس و قوا در فاعلیت رابطة وجودی نفس و قوا اتحاد نفس و بدن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
تعداد بازدید : ۱۹۴۶
اصول بنیادین حکمت متعالیه در حوزه¬های گوناگون فلسفی, آثار عمیقی به جا گذاشته است. از میان این اصول در حوزة نفس، حرکت جوهری و تشکیک و اشتداد در وجود نمود بیشتری دارد و در بین مباحث نفس، رابطة نفس و قوا در اثر پیوند با این اصول، دچار تحول عمیق¬تری شده است. از دو محور عمده این بحث, یعنی فاعلیت نفس و قوا و وحدت یا تعدد وجود آنها، محور اول کمتر محلّ اختلاف است و شیخ¬الرئیس و صدرالمتألهین با تفاوتی اندک، نفس را فاعل جمیع افعال اعم از ادراکی و تحریکی و مدرک تمام ادراکات اعم از جزیی و کلی می¬دانند, اما در بخش دوم تفاوت مبنایی دو فیلسوف آشکار می¬شود و صدرا بر خلاف شیخ که به تعدّد وجود نفس و قوا معتقد است با تأیید نقش قوا، نظریة اتحاد وجودی نفس و قوا را ارائه می¬کند. شیخ و صدرا مبانی و تئوری خود را دربارة رابطة نفس و قوا, عیناً به رابطة نفس‌ و بدن ‌نیز تسری می¬دهند. لذا همان اختلافات در این مورد هم ظاهر می¬شود.
۴۸.

نقد روش‌ شناختی‌ ادله‌ اثبات‌ هیولی‌(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جسم فعل هیولی اتّصال‌ و انفصال‌ تخلخل و تکاثف قوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۱
اصطلاح‌ ماده‌ و هیولی‌ تا حدّی در مباحث‌ فلسفی‌ رایج‌ است‌ که‌ به‌ یک‌ پیش¬فرض‌ مسلّم‌ تبدیل‌ شده‌ و کمتر به‌ ادلّه اثبات‌ آن‌ توجه‌ می‌شود, اما نگاه‌ منتقدانه‌ به‌ آرای گذشتگان، چند اشکال‌ جدّی را‌ در ادلّه‌ اثبات‌ هیولی‌ آشکار می‌کند. به‌ گونه¬ای که, قائلان‌ به‌ هیولی،‌ در مجموع‌ سه‌ برهانی‌ که‌ برای‌ اثبات‌ آن‌ ذکر می‌کنند (برهان ‌فصل‌ و وصل، تخلخل‌ و تکاثف‌ و برهان‌ قوّه‌ و فعل) به یک‌ اشکال‌ جدّی‌ روش‌¬شناختی‌ دچار هستند که عبارت است از این که‌ با اعتماد به‌ حواس ظاهری‌ به‌ مشاهده‌ عالم‌ طبیعت‌ پرداخته، پا را از حریم‌ متافیزیک‌ بیرون‌ نهاده‌ و به‌ سادگی، ‌مصادیق‌ مادّی‌ و تجربی‌ را پایه‌ قواعد فلسفی‌ قرار داده‌اند و با یک‌ تعریف‌ خاص‌ از حقیقت‌ "جسم‌"، به‌ تقریر ادلّه‌ای‌ پرداخته‌اند که‌ خالی‌ از اشکال‌ نیست‌. از این رو, با طرح‌ اشکالات‌ مشترک‌ هر سه‌ برهان‌ و نقدهایی‌ که‌ بر هر یک از آنها وارد است‌ باید‌ ادله اثبات‌ هیولی‌ را ناتمام‌ دانست‌ و درباره‌ هیولی‌ و همه مباحث پیرامون آن مثل‌ حرکت‌ جوهری, بازنگری‌ کرد.
۴۹.

مقایسه مسأله نفس و بدن در بینش فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس ملاصدرا رابطة نفس و بدن مجرد ترکیب نفس و بـدن لایبنیتس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
تعداد بازدید : ۲۱۴۱
مسأله "نفس ـ بدن" که امروزه به معضله "ذهن ـ جسم"1 معروف است، یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی است که از دیدگاههای مختلف یگانه‌انگار و دوگانه انگار (مکتب مونیزمو دوآلیزم) به آن توجه شده است. لایبنیتس و ملاصدرا از جمله فیلسوفانی هستند که ضمن نقد دیدگاه اسلاف خویش (دکارت و ابن‌سینا) در حل این معضل اندیشیده و راه حل‌های تقریباً مشابهی ارائه کرده¬اند. از جمله این که ملاصدرا نفس را موجودی در مرز عالم ماده و تجرد دانسته و لایبنیتس آن را منادی خاص که نه کاملاً مجرد و نه مادی تلقی کرده است. ملاصدرا ترکیب اتحادی نفس و بدن را نوع منحصر به فردی از انواع ترکیب دانسته و لایبنیتس نیز معتقد است که ترکیب مناد نفس با بدن همانند ترکیب‌های مادی نیست. در این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه دو فیلسوف و راه‌حل‌های آن‌ها در مورد این مسأله پرداخته ‌شده است.
۵۷.

تحلیلی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مساله حدوث نفس

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس قدم حدوث جسمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
تعداد بازدید : ۲۴۷۳ تعداد دانلود : ۹۷۰
در این نوشتار، با هدف بررسی دیدگاه ارسطویی افلاطونی ابن سینا در خصوص مسأله حدوث نفس انسانی و مقایسه آن با دیدگاه صدرالمتالهین، با بهره گیری از روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیلی معلوم شد که ابن سینا در اغلب آثار خود از دیدگاه ارسطویی حدوث نفس و روحانیه الحدوث بودن آن و ثنویت دفاع نموده و تنها در برخی آثار متأخر، از دیدگاه افلاطونی قدم نفس سخن گفته است. این امر، نظریه او و مفسرانش را با چالش هایی مواجه نمود. صدرالمتألهین با تکیه بر اصل حرکت جوهری، نفس را جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا دانسته، و با حذف ثنویت سینوی بسیاری از چالش ها را برطرف ساخته است. وی بر آن است که وجود پیشین نفوس انسانی، تنها به معنای وجود آنها در مبادیشان، در علم الهی، آن هم به لحاظ وجود مفارقی شان، پذیرفتنی است، نه به لحاظ وجود تعلقی. این نظریه علاوه بر رفع بسیاری از چالش ها، در تفسیر مسأله مرگ و معاد نیز طرحی نو درانداخت. البته ارائه نظریات جدید و منطقی در زمینه مسأله نفس، همواره نه تنها ممکن است، که مفید نیز خواهد بود.
۶۰.

حالات نفس

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان