فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۸ مورد.
برپایی جنگ و قدرت دولتی در خاورمیانه معاصر
منبع:
گفتگو بهمن ۱۳۸۴ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
- حوزههای تخصصی تاریخ تاریخ جهان آسیا خاورمیانه
- حوزههای تخصصی تاریخ تاریخ جهان تاریخ جنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی جنگ
تحلیل جامعه شناختى جنگ ایران و عراق در قالب نظریه پارسونز
حوزه های تخصصی:
" این مقاله مى کوشد تا جنگ عراق علیه ایران را در چارچوب خرده نظام هاى پارسونز تحلیل کند. پرسش اصلى این است که این جنگ داراى چه کارکردهاى مثبت و منفى اجتماعى بوده است؟
بررسى ها نشان مى دهند که جنگ در ابتدا خرده نظام زیستى را دچار آسیب نمود، به طورى که این خرده نظام نتوانست کارکردهاى خود را محقق سازد. آن گاه، نابسامانى هاى ایجادشده به خرده نظام شخصیتى منتقل شد. جنگ باعث شد تا بیش تر اهداف برنامه اول توسعه، به جز توسعه کمى و کیفى صنایع دفاعى، که توسط خرده نظام زیستى تدوین شده بودند، با ناکامى روبه رو گردند.
خرده نظام اجتماعى بسته به ضرورت هاى خاص زمان جنگ در جهت ایجاد یکپارچگى و انسجام در جامعه، قوانینى را که بیش تر بعد اقتصادى و حمایتى داشتند، تصویب نمود که البته چندان موفق نبود. و عاقبت، خرده نظام فرهنگى نیز تحت تاثیر جنگ توانست در برهه هاى مختلف جنگ ارزش هاى مختلفى را احیا کند و در سطح جامعه گسترش دهد و دستورات لازم را به سایر خرده نظام هاى جامعه براى مقابله با معضلات ناشى از جنگ صادر نماید. این خرده نظام نیز در اواخر جنگ کارایى خود را به صورت نسبى از دست داد.
"
منش سیاسی جامعه مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام های سیاسی اقتدارطلب (توتالیتر) در کشورهای سوسیالیستی اروپای شرقی جامعه مدنی موجود در آن کشورها را تحت فشار قرار دادند و نابود کردند. سنت اقتدارطلبانه زیر نفوذ ایدئولوژی احزاب کمونیست و سیاست حاکم بر این کشورها شکل گرفت، به گونه ای که منش سیاسی سیاستمداران بر رفتار سیاسی شهروندان مسلط بود. شکست سوسیالیسم واقعا موجود و تلاش های ناموفق آن برای به نتیجه رساندن سریع نوسازی لیبرال در این جوامع، علاوه بر اخلاق عمومی، ارزش های اجتماعی را نیز دچار آشوب کرد. بحران اخلاقی ریشه دار شد، بی هنجاری افزایش یافت. به علاوه، جامعه به خشونت و جرم گرایید. این امر شکل گیری چارچوب فرهنگی جامعه مدنی و ارزش های اخلاقی آن را مشکل کرد. آزادی و توسعه منش سیاسی جامعه مدنی به عنوان عناصر فرهنگ سیاسی دموکراتیک مستلزم تغییر ساختارها و ذهنیت های موجود در این جوامع است. این امر متضمن این است که قالب های ارزشی سنتی و جوامع سیاسی مبتنی بر نظام اشتراکی، قبیله گرایی، اقتدارطلبی، برابری خواهی، قوم مداری، اتاتیسم (دخالت دولت در کلیه شئون جامعه) و افسانه پردازی گذشته منسوخ شوند. تحقق آزادی و توسعه مستلزم به کارگیری نیروی بالقوه فعال شهروندان، همبستگی و آمادگی آن ها برای انجام دادن تعهدات سیاسی، ابتکار فردی، احترام به منافع عمومی و دفاع جسورانه از آزادی و حقوق اجتماعی است.
تشکل هاى خودجوش زنان روستایى براى پشتیبانى از جبهه هاى جنگ تحمیلى
حوزه های تخصصی:
"در سال هاى 1359 تا 1367 که جوانان روستایى همراه دیگر اقشار جامعه به جبهه هاى جنگ مى رفتند، اداره امور روستا عمدتآ به عهده زنان و سالخوردگان بود.
مشاهدات نشان مى دهد که زنان روستایى علاوه بر همکارى در اداره امور روستا، به صورت خودجوش، تشکل هایى را ایجاد کرده بودند که براى پشتیبانى از جبهه ها و تامین بخشى از مایحتاج فرزندان، برادران و همسرانشان در جنگ، به تهیه و تدارک مواد غذایى و پوشاک مى پرداختند و بدون چشم داشت و با علاقه مندى بسیار، وقت و ثروت خود را براى پشتیبانى از جبهه هاى جنگ ارایه مى کردند.
نوع مشارکت زنان روستایى در این دوره؛ از نوع مشارکت هاى خودجوش و فعال بود که مى توان آن را تجربه اى جدید در مجموعه مشارکت هاى مردمى کشور دانست، چیزى که احتمالا در طول تاریخ ایران در مورد زنان روستایى با این کیفیت مشاهده یا ثبت نشده است.
دلایل این جوشش داوطلبانه و مشارکت فعال زنان روستایى نتیجه کدام تغییر ساختارى در فرهنگ کشور ما بوده است نیازمند انجام تحقیقات بسیار است. شواهد نشان مى دهد که مسئولان و پژوهشگران کشور از کنار این واقعه مهم فرهنگى ـ اجتماعى با کم توجهى گذشته و به آن عنایت بایسته نکردند.
عدم توجه به این حرکت ارزشمند که خلاقیت و استعدادهاى فرهنگى زنان روستایى کشورمان را در به وجود آوردن مشارکت هاى مردمى به نمایش گذاشت، امکان دارد در آینده فراموش شده و آیندگان از شناخت آن محروم گردند.
در ماه هاى پایانى سال 1379 انجام یک طرح تحقیقاتى با هدف شناخت و بررسى تشکل هاى خودجوش زنان روستایى در فاصله سال هاى 1359 تا 1367 در دانشگاه علامه طباطبایى به تصویب رسید که امکاناتى را هر چند محدود در اختیار محقق قرار مى داد تا در مورد زنان مشارکت جو در چند روستاى کشور یک مطالعه مقدماتى را به انجام برساند. این طرح در قالب یک پژوهش توصیفى در طول سال 1380 در 10 روستاى منطقه گرمسار اجرا شد و مقاله حاضر حاوى نتایج و دست آوردهاى آن تحقیق است که امید مى رود به عنوان مقدمه اى براى انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه تلقى گردد."