مسئله تکثر و تنوع فرهنگی، از مسائلی است که اکثر کشورهای جهان با آن مواجه هستند و تلاش می کنند در عرصه سیاست گذاری اجتماعی، الگوهایی را در پیش گیرند که به انسجام و همبستگی اجتماعی منجر شود. بررسی این مسئله در حکومت شیعی آل بویه، که در قرن چهارم و پنجم هجری، به بخش بزرگی از جغرافیای جهان اسلام را در تسلط داشتند و بیش از یک قرن حکومت کردند و توانستند «رنسانس اسلامی» را ایجاد کنند، دارای اهمیت خاصی برای بهره گیری از تراث اسلامی در راستای تمدن سازی اسلامی است. اطلاعات مورد نیاز، با استفاده از روش تحلیل مضمون، کدگذاری اولیه، سازمان دهنده، فراگیر و کانونی از داده ها صورت گرفت. سپس، با ترسیم نمودار قالب مضامین و شبکه مضامین و تحلیل آنها، الگوی مورد نظر از سیاست گذاری حکومت آل بویه در برخورد با تنوع فرهنگی (اقوام، ادیان و مذاهب) استنباط و ترسیم گردید. الگوی ترسیم شده، بر اساس «وحدت در کثرت» بود.
یکی از عرصه های مهم کنش که مسأله عمده آن، بی صداقتی و عدم توافق بر سر هنجار صداقت است، عرصه ارتباط شهروندان با دولت در ارائه اطلاعات درآمدی است. هدف نوشتار حاضر، برآورد میزان وفاق هنجاری صداقت با دولت در مشهد و شناسایی ساختار این توافق با دو مؤلفه موقعیت مندی و قطبیت است. نتایج پیمایش عاملی در نمونه ای تصادفی به تعداد 160 نفر از ساکنان مناطق مختلف شهر مشهد نشان می دهد که ساختار هنجار صداقت با دولت دارای قطبیت مثبت است و اکثریت پاسخگویان (65%) هنجار صداقت با دولت را به طور قوی یا ضعیف پذیرفته اند. در حالی که قطبیت منفی در این ساختار بسیار ضعیف است و تنها 5% پاسخگویان در موضع بی صداقتی کامل با دولت قرار گرفته اند. همچنین در ساختار هنجار صداقت با دولت، نوعی حالت دو قطبی دیده می شود. ساختار هنجار صداقت با دولت تقریباً به طور کامل، مشروط و موقعیت مند است و در آن وقفه هنجاری وجود ندارد در نهایت در بین چهار وضعیت دوگانه ای که پایبندی به هنجار صداقت با دولت را تحت تأثیر قرار می دهند (مجازات، افشا، منفعت و همنوایی)، تأثیر مجازات (جریمه شدن) بیش از سایر خصوصیات وضعیتی است.