فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۴۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
با اجرای طرح هدفمند شدن یارانه ها به نظر می رسد که به دلیل نبودن بازار رقابتی، ایجاد تمرکز توسط واحدهای تولیدی و بالا بودن قیمت در بازارهای داخلی کشور نسبت به قیمت جهانی، نوسانات و انحرافات قیمتی منجر به انتقال قیمت نامتقارن می شود. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی اثر هدفمند کردن یارانه ها بر انتقال قیمت بازار گوشت گوسفند ایران بین عمده فروشی و خرده فروشی با استفاده از داده های هفتگی از هفته اول تیرماه 1388 تا هفته آخر آبان ماه 1390 است. با توجه به اجرای این طرح در هفته آخر آذر ماه 1389، الگوهای انتقال قیمت مربوط به قبل و بعد از طرح هدفمندی یارانه ها برآورد شده و با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد که مقادیر عددی کشش های کوتاه مدت مربوط به الگوی انتقال قیمت بعد از هدفمندی یارانه ها بزرگ تر از کشش های مربوط به الگوی انتقال قیمت قبل از هدفمندی یارانه ها است. به عبارت دیگر، بعد از هدفمندی یارانه ها شدت اثر افزایش ها و کاهش های قیمت عمده فروشی روی تغییرات قیمت خرده فروشی بیشتر است. مقایسه کشش های بلندمدت نیز این گفته را تایید می کند. مقایسه آزمون های تقارن انتقال قیمت نشان داد که هدفمندی یارانه ها موجب نامتقارنی کوتاه مدت در انتقال قیمت هفتگی بازار گوشت گوسفند ایران شده است. در مجموع هدفمندی یارانه ها نامتقارنی انتقال قیمت را به همراه داشته است، بنابراین اقداماتی نظیر برنامه ریزی و سیاست گذاری برای افزایش تولید و تاسیس زیرساخت های لازم برای فرآوری، نگهداری و عرضه این محصولات و افزایش نظارت دولت بر کیفیت و استانداردهای مربوط به تولید، فرآوری و توزیع می تواند از انتقال نامتقارن قیمت در بازار گوشت گوسفند ایران جلوگیری نماید.
آزمون تجمیع کالاهای خوراکی پروتئینی در مناطق شهری ایران: مقایسه آزمون های مختلف کالای مرکب تعمیم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه قیمت همه کالاهای مصرفی در فرایند تصمیم گیری مصرف کنندگان نقش دارند اما تعداد زیاد کالاها و قیمتها مشکلات بسیاری را در تجزیه و تحلیل انتخاب مصرف کنندگان بوجود می آورد. لذا برای بررسی رفتار مصرف کنندگان از داده های تجمیع شده بسیار استفاده می شود. در همین راستا تئوری های مختلف از جمله تئوری کالای مرکب تعمیم یافته لوبل، و روشهای آماری بن فرونی، سیمز، هولم و هاچبرگ برای تأیید تجمیع سازگار کالاها معرفی شده است. مطالعه حاضر به دنبال آن است که امکان تجمیع سازگار انواع گوشت و فراورده های آن انواع لبنیات و تخم مرغ ماشینی و قرار دادن آنها در یک گروه تحت عنوان گروه پروتئین های حیوانی و تجمیع سازگار انواع حبوبات و قرار دادن آن در یک گروه تحت عنوان گروه پروتئین های گیاهی را که در سال های 91-1369 مصرف شده اند با استفاده از تئوری کالای مرکب تعمیم یافته به روش لوبل و روشهای پیشنهادی دیگر آزمون و باهم مقایسه نماید. نتایج آزمون ها نشان می دهد که بر اساس روش لوبل تجمیع سازگار همه کالاهای خوراکی یاد شده به استثنای دوغ، کشک و تخم مرغ ماشینی در گروه پروتئین حیوانی امکان پذیر است. همچنین لپه، لوبیا و انواع عدس را می توان در یک گروه به نام پروتئین گیاهی قرار داد. این در حالی است که بر طبق روش های بن فرونی، سیمز، هولم و هاچبرگ تمامی کالاهای مورد بررسی را می توان در دو گروه پروتئین حیوانی و گیاهی قرار داد. بنابراین، روشهای اخیر اجازه می دهد تا دامنه وسیع تری از کالاها در یک گروه کالایی قرار گیرند. از این نتیجه استنباط می شود که در نظر نگرفتن روش مناسب برای آزمون تجمیع سازگار می تواند به بروز خطا در بررسی رفتار مصرفی مصرف کنندگان گردد.
شناسایی حباب قیمتی در بازار گوشت مرغ و گاو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه فریدمن در خصوص بازارهای کارا با رفتار عقلایی، قیمت یک دارایی منعکس کننده اصول بازار است. از این رو تغییر قیمت می-تواند برآیندی از نیروهای عرضه و تقاضای بازار باشد و یا از رفتار انفجاری (حباب ها) در قیمت ها ناشی شده باشد. در تحقیق حاضر، با استفاده از آزمون دیکی فولر افزایشی تعمیم یافته با کوچکترین کران بالا (GSADF)، رفتار حبابی در مورد قیمت گوشت مرغ و گوشت گاو مورد بررسی قرار گرفت که در این راستا از اطلاعات سری زمانی ماهانه بین سال های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۲ استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که قیمت مواد غذایی مورد مطالعه در برخی بازه های زمانی (کوتاه مدت) رفتار حبابی داشته است. از این رو با توجه به اهمیت و تأثیرگذاری عوامل خارجی بر نوسانات قیمت کالاهای کشاورزی، راهکارهایی برای کاهش جهش ها و نوسانات قیمت این کالاها و در نتیجه کاهش رفتار حبابی ارائه شده است که سیاست های مناسب در خصوص مدیریت عرضه و تقاضای بازار از جمله این سیاست ها می باشند. پیشنهاد می گردد قیمت روزانه و ماهانه محصولات مهم بخش کشاورزی از جمله گوشت، توسط یکی از مراکز مسئول در دستگاه های اجرایی، به طور منظم بررسی و پایش گردد و مشخص گردد چه بخشی از افزایش قیمت مربوط به نوسانات بازار و شرایط عرضه و تقاضا است و چه بخشی از افزایش قیمت، مربوط به حباب قیمت می باشد. در ادامه سیاست های مناسب برای مواجهه با تغییرات قیمت ارائه گردد.
تغییرات امنیت غذایی ناشی از سیاست حذف یارانه انرژی در بازار گوشت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ی انرژی، بخش دام و طیور را که سهم زیادی از مصرف انرژی در بخش کشاورزی ایران را به خود اختصاص داده است تحت تأثیر قرار خواهد داد. در این مطالعه به بررسی اثرات سیاست افزایش تدریجی قیمت حامل های انرژی، بر امنیت غذایی خانوارها پرداخته شد. سناریوهای مختلف افزایش قیمت حامل های انرژی در بازارهای عمودی و افقی گوشت با استفاده از مدل چندبازاری جابجایی تعادل (EDM) شبیه سازی شد. نتایج نشان داد که تغییر قیمت گوشت مرغ و سپس گوشت گاو و گوساله ناشی از واقعی شدن قیمت انرژی به ترتیب بیشترین اثر را در دریافت پروتئین حیوانی خانوارها بخود اختصاص خواهند داد. با پرداخت نقدی و افزایش تقاضای مصرف کنندگان، سهم گوشت قرمز در کاهش عناصر دریافتی خانوارها بیشتر شد اما پرداخت نقدی کاهش کالری و پروئتین حیوانی دریافتی خانوارها، را جبران نخواهد نمود.
برآورد ساختار تلاطم قیمت در بازار گوشت قرمز کشور (کاربرد مدل های عمومی GARCH)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر الگوسازی تلاطم قیمت در بازار گوشت قرمز کشور با استفاده از مدل های مختلف گروه GARCH در دوره ی زمانی فروردین 1371 تا اسفند 1392 می باشد. بدین منظور، بر اساس توابع زیان پیش بینی مختلف، از بین مدل های متفاوت برآورد شده برای بررسی رفتار تلاطم قیمت ها در بازارهای علوفه، گوساله ی زنده، گوسفند زنده، خرده فروشی گوشت گوسفند و خرده فروشی گوشت گوساله ی کشور، به ترتیب مدل -SAGARCH(1,1) با توزیع t و مدل های NGARCH(1,1)، TGARCH(1,1)، SAGARCH(1,1) و EGARCH(1,1) با توزیع گوسین به عنوان مدل نهایی انتخاب شدند. نتایج حاصل از تخمین این مدل ها همگی بیانگر علائمی از واریانس ناهمسانی نامتقارن در بازارهای مرتبط با گوشت قرمز کشور می باشند، بطوری که بجز بازار علوفه که در آن شوک های منفی، تلاطم را بیشتر از شوک های مثبت با همان اندازه افزایش می دهند، در بقیه بازارها این شوک های مثبت هستند که تلاطم را بیشتر افزایش می دهند. همچنین یافته های تحقیق مؤید آن است که پایداری شوک های وارد شده بر تلاطم شرطی در بازارهای تحت بررسی نسبتاً زیاد بوده و لذا شوک های قیمتی وارده خیلی به آرامی و تدریجی از بین می روند. همچنین میزان حساسیت تلاطم قیمت ها به اخبار جدید بازار در کالاهای گوساله ی زنده و گوشت گوساله بیشتر از سایر کالاها می باشد.
انتقال قیمت در سطوح مختلف بازار مرکبات ایران؛ رهیافتی از داده های ماهانه قیمتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی رفتار انتقال قیمت بازار مرکبات در سطوح مختلف تولیدکننده، عمده فروش و خرده فروش با استفاده از رهیافت الگوی تصحیح خطا (ECM) بر مبنای داده های ماهانه فیلتر شده می پردازد. باتوجه به ماهانه بودن داده ها، ابتدا به بررسی ریشه های فصلی و تعدیل آن پرداخته شد، سپس بر اساس مشاهداتی که روند فصلی در آن ها تعدیل شده، الگوی انتقال قیمت بازار داخلی برای محصولات مورد نظر برآورد گردید. نتایج به دست آمده از برآورد الگوی انتقال قیمت، عدم تقارن در انتقال قیمت بازار مرکبات در سطوح مختلف انواع مرکبات را نشان می دهد. تنها در مورد پرتقال در بلندمدت انتقال متقارن قیمت بین سطوح عمده فروشی- تولیدکننده مشاهده شد. همچنین در مورد محصول نارنگی انتقال متقارن بین سطوح خرده فروش- عمده فروش و عمده فروش- تولیدکننده در کوتاه مدت ملاحظه شد. در ضمن بر اساس این نتایج، اندازه و سرعت انتقال قیمت در سطوح بازاری محصولات مورد نظر متفاوت است. با توجه به اهمیت مبحث انتقال قیمت و ارتباط آن با حاشیه بازار، پیشنهاد می شود در مورد محصولاتی که با انتقال نامتقارن در سایر سطوح مواجه بوده اند، سیاست های کنترل و تنظیم بازار با هدف برقراری ساختار متقارن در بازار صورت گیرد. طبقه بندی JEL: L11، L22، M31
نوسان قیمت نهاده ها و عرضه دام سبک (کاربرد الگوی فضای حالت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرورش دام سبک یکی از مهم ترین منابع تأمین گوشت قرمز می باشد. در کشور ما نرخ رشد سالیانه تولید دام سبک در سال ۱۳۹۳ نسبت به سال ۱۳۸۳، ۴/۶ کاهش یافته است. از طرف دیگر قیمت نهاده های مورد نیاز برای تولید دام سبک دارای نوساناتی است که بر تصمیم تولیدکنندگان جهت افزایش تولید، تأثیر زیادی دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر نوسانات قیمت نهاده ها بر عرضه ی دام سبک در سطح استانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش استان های عرضه کننده دام سبک در سطح کشور می باشد که سه استان آذربایجان شرقی، اصفهان و قم از میان آن ها بر اساس میزان سهم در عرضه انتخاب شده است. تحلیل نوسان قیمت ها و ریسک قیمتی بر اساس فرآیند GARCH و واکنش عرضه دام سبک با استفاده از الگوی فضای حالت انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در استان های آذربایجان شرقی، اصفهان و قم متغیر قیمت انتظاری دام سبک بر میزان عرضه دام سبک تأثیر مثبت و معنی دار داشته، در حالی که واریانس قیمتی دام سبک بر میزان عرضه آن تأثیر منفی و معنی دار دارد. همچنین، متغیر قیمت انتظاری نهاده های لازم برای عرضه دام سبک و واریانس آن تأثیر منفی و معنی دار بر میزان عرضه آن دارد. نوسانات فصلی مربوط به فصول تابستان، پاییز و زمستان در استان آذربایجان شرقی تأثیر منفی و معنی دار بر عرضه دام سبک داشته است. نوسانات فصلی مربوط به فصول تابستان و پاییز در استان اصفهان تأثیر منفی و معنی دار بر عرضه دام سبک داشته، در حالی که نوسانات فصلی مربوط به زمستان تأثیر مثبت و معنی دار بر عرضه دام سبک داشته است. متغیرهای موهومی مربوط به فصول تابستان و پاییز در استان قم تأثیر منفی و معنی دار و فصل زمستان تأثیر مثبت و معنی دار بر عرضه دام سبک داشته اند. با بررسی نوسانات سیکلی و روند در هر سه استان مشخص می شود که در میزان عرضه دام سبک نوسانات سیکلی و روند معنی دار و مثبت با ضرایب تصادفی در هر سال وجود داشته است. عرضه دام سبک نسبت به تغییرات قیمت نهاده ها و دام سبک کم کشش است و تأثیر ریسک قیمتی دام سبک بزرگتر از ریسک قیمتی نهاده ها می باشد
تعیین تابع تولید انرژی گندم آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین تابع تولید انرژی گندم آبی و بررسی نقش هر یک از نهاده های کشاورزی از جمله آب در انرژی تولیدی، در دشت مهیار شهرستان شهرضا انجام شد. به این منظور تمامی نهاده های مصرفی و ستاند ه های تولیدی این محصول، از طریق جمع آوری اطلاعات زراعی 70 کشاورز دشت مهیار که به صورت تصادفی انتخاب شدند، گردآوری گردید. در قدم بعدی، معادل انرژی نهاده ها و ستانده ها محاسبه شد و از طریق تحلیل رگرسیون و با روش کمترین مربعات، در نرم افزار EViews 5 ، ضرایب دو معادله انرژی کاب – داگلاس و ترانسندنتال، به دست آمد. به وسیله این دو معادله می توان با داشتن انرژی نهاده های مصرفی، انرژی ستانده را که نمایان گر عملکرد تولید محصول است به دست آورد. مقایسه های آماری نشان داد که معادله ترانسندنتال نسبت به معادله انرژی کاب – داگلاس از برازش بهتری در تعیین تابع تولید انرژی گندم، برخوردار است. براساس نتایج تعیین کشش نهاده ها در توابع به دست آمده، مؤثرترین نهاده ها در تولید انرژی دانه گندم به ترتیب سطح زیر کشت، انرژی کود شیمیایی، ماشین آلات و آب مصرفی است. انرژی آب با کشش 05/0- نشان داد که این نهاده بیش از اندازه مصرف می شود.
عوامل مؤثر بر میزان مصرف آتی محصولات دامی ارگانیک توسط خانوارهای شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید محصولات ارگانیک پاسخی به تولید محصولات مرسوم تجاری در جهت بهبود کیفیت و سلامت انسانی و زیست محیطی است. باتوجه به تولید اندک محصولات ارگانیک نسبت به تولید تجاری، هدف این پژوهش بررسی میزان تمایل مصرف کنندگان به مصرف محصولات ارگانیک دامی و بررسی عوامل مؤثر بر آن جهت ترغیب تولیدکنندگان به تولید این محصولات است. در این پژوهش با استفاده از رگرسیون به ظاهرنامرتبط و داده های مقطع زمانی سال 1391 مربوط به 200 خانوار مشهدی، عوامل مؤثر بر مصرف آتی محصولات دامی ارگانیک شامل گوشت سفید، لبنیات، گوشت قرمز و ماهی بررسی شد. نتایج نشان داد که خانوارهای مشهدی تمایل دارند به طور میانگین به ترتیب، 53 درصد ازگوشت سفید، 51 درصد از لبنیات، 5/49 درصد از گوشت قرمز و 7/45 درصد از ماهی مصرفی خود را به نوع ارگانیک آنها اختصاص دهند. همچنین تحلیل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای تحصیلات و جنسیت افراد مورد مطالعه، تمایل به پرداخت تفاوت قیمت محصولات دامی ارگانیک نسبت به غیرارگانیک، ارزش غذایی، برچسب ارگانیک و متغیر دلنگرانی های سلامت انسانی ناشی از مصرف محصولات دامی غیرارگانیک تأثیر مثبت و متغیر ظاهر محصولات دامی مذکور تأثیر منفی در تمایل به مصرف آتی محصولات دامی ارگانیک داشته اند. با توجه به یافته های مطالعه، کمک به افزایش آگاهی مردم نسبت به مواد غذایی مصرفی، طراحی سازوکاری برای الزام به استفاده از برچسب محصولات دامی ارگانیک و نیز کمک دولت به منظور جبران بخشی از تفاوت قیمت موجود به تولیدکننده پیشنهاد شد. طبقه بندی JEL: Q10, Q12, Q50
بررسی آثار تغییر قیمت گوشت قرمز بر رفاه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضروری بودن انواع گوشت در سبد مصرفی و از سوی دیگر، کاهش مخارج (درآمد) واقعی خانوار
که به دلیل افزایش شدید شاخص قیمت می باشد؛ لزوم توجه خاص به صنعت دامپروری و توسعه
آن را مشخص میکند. بنابراین، لازم است که دولت با شناخت عوامل مؤثر بر توابع اصلی بازار
گوشت و اتخاذ سیاستهای مناسب تنظیم بازار از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان حمایت کند.
1360 با استفاده از الگوی - در این مطالعه توابع عرضه و تقاضا گوشت قرمز برای دوره زمانی 1390
خود توزیعی با وقفههای گسترده برآورد شد و مقدار تغییرات رفاه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان
1380 مورد ارزیابی قرار گرفت. - 10 % و 20 % برای دوره زمانی 1390 ، % در اثر افزایش قیمت 5
نتایج نشان دادند که بر اثر افزایش 5% قیمت، رفاه مصرف کننده و تولید کننده در سال 1380 به
ترتیب 444247 و 503305 میلیون ریال کاهش یافته که این مقدار در سال 1390 به 2826653
و 3056330 میلیون ریال رسیده است. بنابراین، پیشنهاد میشود با تخصیص یارانه نهادههای
تولیدی بویژه یارانه خوراک دام برای دامداران از افزایش بیش از اندازه قیمت گوشت قرمز
جلوگیری کرد.
بررسی تلاطم و همبستگی تلاطم قیمت در سطوح عمودی بازار دام و طیور کشور: کاربرد مدل های همبستگی شرطی ثابت و پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تلاطم قیمت ها و نیز ارتباطات قیمتی بین سطوح عمودی بازار دام و طیور کشور، با بهره گیری از مدل های چندمتغیره ی تلاطم شامل مدل های همبستگی شرطی ثابت (CCC) و پویا (DCC و VCC) می باشد. بدین منظور از سری های زمانی قیمت ماهانه ی دان مرغ، مرغ زنده، گوشت مرغ، علوفه، گوسفند زنده، گوساله ی زنده، گوشت گوسفند و گوشت گوساله در طی دوره زمانی 92-1376 استفاده شد. تخمین مدل های همبستگی شرطی نشان داد که ثابت بودن همبستگی های شرطی در طول زمان فرض بسیار محدود کننده ای برای متغیرهای تحت بررسی می باشد. به استثنای رابطه ی قیمتی بین مرغ زنده ی درب مرغداری و گوشت مرغ آماده ی طبخ که همبستگی های آن در طول زمان ثابت است در بقیه ی موارد همبستگی های شرطی پویای برآورد شده تفاوت فاحشی با همبستگی های شرطی ثابت دارد، بطوریکه همبستگی های شرطی پویا نوسانات شدیدی را در تمامی موارد تجربه کرده است. نتایج بدست آمده مبین آن است که در بازار دام و طیور کشور اطلاعات قیمتی بیشتر از سمت سطح نهاده ها به سمت دو سطح دیگر یعنی خرده فروشی و تولیدکننده جریان می یابد که بایستی در سیاست گذاری های مربوط به این بخش کاملاً مدنظر قرار گیرد. در سطوح عمودی هر سه بازار گوشت مرغ، گوشت گوسفند و گوشت گوساله، همبستگی بین سطوح خرده فروشی- تولیدکننده بازارها بزرگتر از همبستگی بین سطوح خرده فروشی- نهاده و تولیدکننده- نهاده می باشد که مبین قوی تر بودن ارتباط بازارها بین این دو سطح است. نتایج مدل های تلاطم برآورد شده بیانگر آن است که شوک ها و اخبار جدید نسبت به تلاطم های قبلی حادث شده، اثر قوی تری بر تلاطم قیمت جاری بازار دام و طیور کشور دارند و این مسئله لزوم مدیریت اخبار را نشان می دهد.
عوامل موثر بر پایداری نظام های زراعی دشت مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نظام های زراعی در معرض بهره برداری خارج از توان طبیعی خود قرار دارند که ریشه آن را می توان در بهره برداری نادرست و مدیریت ناصحیح جستجو نمود. بهره برداری پایدار از منابع تولید نظام های زراعی نیاز به الگوها و مدل هایی دارد تا ضمن رعایت دستورالعمل های این مدل ها، بهره برداری پایدار را مدنظر قرار دهد. در این مطالعه با بهره گیری از فن پیمایش و روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای 200 نفر از بهره برداران منطقه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود که تعدادی شاخص پایداری انتخاب شدند.ابتدا روایی پرسشنامه از سوی استادان و کارشناسان مربوط تایید شد و یک مطالعه راهنما با انتخاب 30 نفر از بهره برداران، خارج از محدوده تحقیق، برای بررسی پایای ابزار سنجش انجام گرفت. ضریب آلفای به دست آمده برای مقیاس های سنجش بین 80/0 تا 95/0 تعیین شد. به منظور تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. شاخص پایداری بعد از رفع اختلاف مقیاس شاخص ها، از طریق تحلیل مولفه های اصلی محاسبه گردید. یافته های پژوهش نشان داد که نواحی 1و 4 وضعیت بهتری از نظر پایداری داشته و ناحیه 6 ناپایدار می باشد. همچنین نتایج حاکی از آن است که متغیرهای سن، مشارکت در اجرای طرح های پایداری، آموزش و نگرش پایداری مهمترین عوامل تاثیرگذار بر شاخص پایداری است. بنابراین توصیه می گردد تا زمینه حضور بهره برداران در فعالیت های مرتبط با پایداری فراهم گردد و همچنین برنامه های آموزشی ارائه شده حتما دستیابی به مقوله پایداری را در اولویت قرار دهند و بر آن متمرکز گردند.
الگو سازی رفتار فصلی تولید ناخالص داخلی بخش های اقتصاد ایران با تأکید بر بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر الگوسازی رفتار تولید ناخالص داخلی بخش های اقتصادی شامل کشاورزی، خدمات و صنعت و معدن، با استفاده از الگوهای خود توضیحی دوره ای (PAR) و انباشته فصلی (SI)، و با بکارگیری داده های فصلی سال های 89-1367می باشد. مطابق نتایج به دست آمده، تولید ناخالص داخلی بخش کشاورزی رفتار منظم و دوره ای داشته و کاربرد الگوی PAR برای بیان رفتار آن می تواند بسیار مؤثر باشد. نتایج حاصل از آزمون ریشه واحد فصلی هیلبرگ و همکاران (1990) حاکی از وجود رفتار فصلی در بخش خدمات و صنعت و معدن بوده که پس از استفاده از فیلترهای مناسب و ایستا سازی داده ها، مدل انباشته فصلی برای الگوسازی رفتار تولید ناخالص داخلی این بخش ها برآورد گردید. در ادامه با استفاده از الگوهای به دست آمده، تولید ناخالص داخلی هر بخش برای سه سال آینده پیش بینی شد. به این ترتیب به دلیل ماهیت متفاوت رفتار بخش-های گوناگون اقتصادی الگوسازی رفتار آنها به صورت مستقل در مطالعات توصیه می گردد.
تحلیل رشد بهره وری کل عوامل تولید در زیربخش زراعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه رشد بهره وری کل عوامل تولید زیربخش زراعت ایران با استفاده از روش ناپارامتریک مالم کوئیست طی سال های زراعی 69-1368 تا 87-1386 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این راستا مقادیر مصرف نهاده های بذر، کود حیوانی، کود شیمیایی، علف کش، سم، نیروی کار، آب مصرفی و سطح زیرکشت و مقدار ستانده زیربخش زراعت ایران مدنظر قرار گرفت. نتایج نشان داد که تولید چغندر قند از بیشترین و تولید جو دیم و نخود آبی از کمترین رشد بهره وری در دوره زمانی مورد مطالعه برخوردار می باشند. بررسی تغییرات سالانه بهره وری و اجزای آن نشان داد که بالاترین رشد بهره وری عوامل کل تولید محصولات عمده زراعی ایران در سال زراعی 80-1379 رخ داده است. در کل دوره مشتمل بر سال های 1387-1368، متوسط رشد بهره وری کل عوامل تولید محصولات عمده زراعی ایران به میزان 6/2 درصد در سال می باشد. پیشنهاد می شود که در تدوین الگوی کشت منطقه ای، به محصولات زراعی دارای رشد بهره وری بیشتر در تخصیص منابع و گسترش سطح زیر کشت اولویت داده شود.
سرریز نوسان قیمت در بازار دام و طیور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است که چرخش رژیم و سرریز تلاطم قیمت در سطوح عمودی بازار دام و طیور کشور با کاربرد مدل چندمتغیره ی مارکف سوئیچینگ GARCH الگوسازی شود. برای این منظور از سری های قیمت ماهانه ی دان مرغ، مرغ زنده، گوشت مرغ (سطوح عمودی بازار مرغ)، علوفه، گوسفند زنده، گوشت گوسفند (سطوح عمودی بازار گوسفند)، علوفه، گوساله ی زنده و گوشت گوساله (سطوح عمودی بازار گوساله) در دوره زمانی ۹۲-۱۳۷۶ استفاده شد. نتایج بدست آمده مبین وجود دو رژیم تلاطمی در سطوح عمودی هر سه بازار مرغ، گوسفند و گوساله و چرخش های پی در پی رژیم تلاطم قیمت بویژه بازار گوشت قرمز کشور می باشند که ریسک و عدم حتمیت زیادی را به بازار دام و طیور کشور تحمیل می نماید. در سطوح عمودی هر سه بازار هر چند دوره ی دوام رژیم پرتلاطم کمتر از رژیم کم تلاطم می باشد ولی تعداد و طول دوره های زمانی همراه با تلاطم بالای قیمت بسیار زیاد می باشد. بر اساس نتایج سرریز تلاطم قیمت، سرریزهای مختلف شوک ها و نیز تلاطم قیمت ها بین سطوح مختلف هر سه بازار و در هر دو رژیم تلاطم قیمت رخ داده است؛ هرچند سرریزها در رژیم پرتلاطم در هر سه بازار شدیدتر و یا بیشتر از رژیم کم تلاطم بوده است. بر این اساس، می توان بیان نمود که سطوح عمودی بازار دام و طیور کشور ارتباطات قیمتی متقابل و قوی باهم دارند که بایستی در سیاستگذاری های مربوط به بخش کاملاً مدنظر قرار گیرد. از سوی دیگر، به علت چرخش های پی در پی رژیم تلاطم قیمت بویژه در بازار گوشت قرمز، عدم حتمیت و به تبع آن، عدم قابلیت پیش بینی شرایط آینده، ویژگی بارز این بازارها می باشد. این ویژگی شرایط نامطمئنی را برای سرمایه گذاران و تولیدکنندگان در این بخش بوجود آورده و از سوی دیگر رفاه مصرف کنندگان نیز پی در پی دچار تغییر می شود. لذا باید برای تشویق سرمایه گذاری تلاش هایی در جهت توسعه ی ابزارهای مدیریت ریسک از قبیل بیمه و نیز کاهش تلاطم قیمت و چرخش پی در پی آن در بازار دام و طیور کشور صورت گیرد.
الگو سازی رفتار فصلی تولید ناخالص داخلی بخش های اقتصاد ایران با تأکید بر بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر الگوسازی رفتار تولید ناخالص داخلی بخش های اقتصادی شامل کشاورزی، خدمات و صنعت و معدن، با استفاده از الگوهای خود توضیحی دوره ای (PAR) و انباشته فصلی (SI)، و با بکارگیری داده های فصلی سال های 89-1367می باشد. مطابق نتایج به دست آمده، تولید ناخالص داخلی بخش کشاورزی رفتار منظم و دوره ای داشته و کاربرد الگوی PAR برای بیان رفتار آن می تواند بسیار مؤثر باشد. نتایج حاصل از آزمون ریشه واحد فصلی هیلبرگ و همکاران (1990) حاکی از وجود رفتار فصلی در بخش خدمات و صنعت و معدن بوده که پس از استفاده از فیلترهای مناسب و ایستا سازی داده ها، مدل انباشته فصلی برای الگوسازی رفتار تولید ناخالص داخلی این بخش ها برآورد گردید. در ادامه با استفاده از الگوهای به دست آمده، تولید ناخالص داخلی هر بخش برای سه سال آینده پیش بینی شد. به این ترتیب به دلیل ماهیت متفاوت رفتار بخش-های گوناگون اقتصادی الگوسازی رفتار آنها به صورت مستقل در مطالعات توصیه می گردد.
ارزیابی شوک های قیمت نفت و نرخ ارز بر قیمت مواد غذایی در مناطق شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش قیمت مواد غذایی یکی از مهم ترین دغدغهها در کشورهای در حال توسعه هم چون ایران
است. به گونه ای که شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن یکی از مسایل مهم پیش روی دولتها در این
کشورهاست. بر این اساس، این مطالعه با هدف شناسایی ارتباط بین شوک های قیمت نفت، نرخ ارز
1381 انجام گرفت. بدین منظور، از الگوی خود - و قیمت مواد غذایی در ایران در بازه زمانی 1393
(GMM) با استفاده از روش گشتاور تعمیم یافته (PANEL VAR) رگرسیون برداری داده های پانل
استفاده شد. نتایج بدست آمده از برآورد الگو و بررسی روابط متقابل EGARCH ، و هم چنین
متغیرهای پژوهش در چارچوب توابع واکنش، تجزیه واریانس، علیت گرنجر پانل بیانگر این است که
در دوره زمانی مورد بررسی، شوک های قیمت نفت در کوتاه مدت اثری معنی دار بر قیمت مواد
غذایی نداشته است. این در حالی است که نوسان های قیمت مواد غذایی 74 درصد و نوسان های
نرخ ارز 24 درصد از نوسان های قیمت مواد غذایی را توضیح میدهند؛ بنابراین، با مدیریت نرخ ارز
میتوان از اثرگذاری نوسان های آن بر قیمت مواد غذایی جلوگیری کرد.
عوامل مؤثر بر مقدار مصرف برنج در سبد غذایی خانوارهای شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنج، به عنوان یکی از اساسی ترین نیازهای روزانه کشور کالایی ضروری، در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی جایگاه ویژه ای دارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر تعداد دفعات مصرف برنج در سبد غذایی خانوارهای شهرستان رشت با استفاده از مدل لاجیت بود. نتایج برآورد مدل لاجیت نشان داد که متغیرهای نوع شغل، درآمد، خرید محصول به صورت باز (بسته بندی نشده)، سهم محصول برنج در سبد غذایی خانوار و شاخص ترجیحات کیفی (خصوصیات کیفی برنج) اثر مثبت و معناداری روی مصرف برنج دارند و متغیر سن دارای اثر منفی است. همچنین متغیر شاخص ترجیحات کیفی بیشتر از سایر متغیرها برای مصرف کنندگان اهمیت دارد. طبقه بندی JEL: D12,C25,B21
اثر بی ثباتی درآمدهای نفتی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرگونه تغییر در شاخص های بازار نفت خام نظیر قیمت یا بی ثباتی، تقریباً تمامی کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت را متأثر می سازد. بی ثباتی درآمدهای نفتی بر بخش های مختلف اقتصاد ایران از جمله بخش کشاورزی به دلیل حجم وسیع درآمدهای صادراتی و بودجه سالیانه دولت از صادرات نفت، دارای اهمیت زیادی می باشد. بنابراین در این مطالعه اثر بی ثباتی درآمدهای نفتی بر روی ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران در دوره 86-1350 با استفاده از الگوی های GARCH وARDL مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تأثیر موجودی سرمایه و نیروی کار بر ارزش افزوده بخش کشاورزی در بلندمدت و کوتاه مدت مثبت و معنادار است در حالی که متغیر بی ثباتی درآمدهای نفتی در کوتاه مدت روی ارزش افزوده بخش کشاورزی اثر منفی می گذارد و در بلندمدت روی تولید بخش کشاورزی اثری ندارد. ضریب تصحیح خطا برآورد شده دارای علامت مورد انتظار بوده و از لحاظ مقداری (0/45) نیز بیانگر سرعت نسبتاً بالای فرآیند تعدیل شوک های وارده در کوتاه مدت است. آزمون های ثبات پایداری نیز نشان داد که پارامترهای برآورد شده از ثبات برخوردارند. در نهایت تقویت صادرات بخش کشاورزی و به کارگیری تمهیدات و سیاست های مناسب می تواند از شدت اثر بی ثباتی درآمدهای نفتی بر بخش کشاورزی بکاهد.
اثر بی ثباتی درآمدهای نفتی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرگونه تغییر در شاخص های بازار نفت خام نظیر قیمت یا بی ثباتی، تقریباً تمامی کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت را متأثر می سازد. بی ثباتی درآمدهای نفتی بر بخش های مختلف اقتصاد ایران از جمله بخش کشاورزی به دلیل حجم وسیع درآمدهای صادراتی و بودجه سالیانه دولت از صادرات نفت، دارای اهمیت زیادی می باشد. بنابراین در این مطالعه اثر بی ثباتی درآمدهای نفتی بر روی ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران در دوره 86-1350 با استفاده از الگوی های GARCH وARDL مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تأثیر موجودی سرمایه و نیروی کار بر ارزش افزوده بخش کشاورزی در بلندمدت و کوتاه مدت مثبت و معنادار است در حالی که متغیر بی ثباتی درآمدهای نفتی در کوتاه مدت روی ارزش افزوده بخش کشاورزی اثر منفی می گذارد و در بلندمدت روی تولید بخش کشاورزی اثری ندارد. ضریب تصحیح خطا برآورد شده دارای علامت مورد انتظار بوده و از لحاظ مقداری (0/45) نیز بیانگر سرعت نسبتاً بالای فرآیند تعدیل شوک های وارده در کوتاه مدت است. آزمون های ثبات پایداری نیز نشان داد که پارامترهای برآورد شده از ثبات برخوردارند. در نهایت تقویت صادرات بخش کشاورزی و به کارگیری تمهیدات و سیاست های مناسب می تواند از شدت اثر بی ثباتی درآمدهای نفتی بر بخش کشاورزی بکاهد.