فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲۴۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه تعیین عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت قیمت اضافی جهت مصرف محصولات سالم از جمله خیار ارگانیک در شهر ارومیه با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و مدل لاجیت ترتیبی می باشد. آمار و داده های لازم از راه تکمیل 245 پرسش نامه طراحی شده با مراجعه حضوری به خانوارهای شهر ارومیه در سال 1393 گرد آوری شد. بر اساس نتایج 43 درصد افراد تمایل دارند که حدود 16 تا 25 درصد مبلغ بیش تری صرف خرید میوه و سبزیجات ارگانیک نسبت به محصولات غیرارگانیک نمایند. نتایج نشان دادند که متغیرهای توضیحی سطح تحصیلات، درآمد، اندازه خانوار، وجود افراد با شرایط خاص، متغیر گرایش به خرید محصولات سالم، شاخص آگاهی از خطر مصرف برخی غذاها، شاخص سطح آگاهی از مزایای مصرف محصولات سالم، شاخص تمایل به داشتن زندگی سالم، شاخص خرید سالم میوه و سبزیجات و شاخص سطح آگاهی از مضرات سموم شیمیایی اثری مثبت و معنادار بر تمایل به پرداخت خانوارها برای مصرف محصولات سالم دارند. نداشتن تبلیغات مناسب و عدم وجود برچسب تضمینی مهم ترین مشکلات موجود در خرید محصولات سالم از دیدگاه خانوارهای مورد مطالعه می باشد. با استفاده از افزایش سطح آگاهی مصرف کنندگان نسبت به مزایای محصولات سالم می توان دانش مصرف کنندگان را نسبت به ویژگی های محصولات سالم بالا برد. با توجه به قیمت بالای محصولات سالم، حذف تدریجی یارانه های نهاده های شیمیایی و در مقابل پرداخت یارانه برای محصولات سالم می تواند برای توسعه مصرف این محصولات مفید واقع شود.
مقایسه الگوهای خطی و غیرخطی در ارزیابی عبور قیمت جهانی به قیمت داخلی مواد غذایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه گذشته، بحران قیمت جهانی مواد غذایی و عبور آن به قیمت های داخلی مواد غذایی مورد توجه خاص پژوهشگران و سیاستگذاران کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است. در این مطالعه، با استفاده از داده های سری زمانی فصلی در دوره 1391:4-1369:1 الگوهای خودتوضیح برداری و خودتوضیح برداری مارکوف سوئیچینگ برآرود شده و سپس توابع عکس العمل آنی مربوط به هر الگو به منظور اندازه گیری میزان عبور قیمت های جهانی مواد غذایی به قیمت داخلی مواد غذایی در ایران مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به نتایج آزمون های تشخیصی، الگوی MSIAH(2)-VAR(1) نسبت به الگوی خطی VAR برازش مناسبی برای داده ها ارائه می کند. نتایج نشان داد که مقدار عبور قیمت های جهانی مواد غذایی به شاخص قیمت مواد غذایی در ایران در رژیم های اول و دوم بعد از چهار فصل به ترتیب برابر 15/0 و 40/0 است. بنابراین میزان عبور قیمت های جهانی مواد غذایی به شاخص قیمت داخلی مواد غذایی بعد از بحران جهانی قیمت مواد غذایی نسبت به قبل از آن بیشتر بوده است. این یافته ها حاکی از این است که باید توجه زیادی به مقدار عبور قیمت های جهانی مواد غذایی در طراحی سیاست ها صورت گیرد. سیاستگذاران می توانند اثر عبور قیمت های جهانی مواد غذایی به قیمت های داخلی را با به کارگیری سیاست های مهار تورم و افزایش ارزش پول ملی کاهش دهند.
عوامل مؤثر بر میزان مصرف آتی محصولات دامی ارگانیک توسط خانوارهای شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید محصولات ارگانیک پاسخی به تولید محصولات مرسوم تجاری در جهت بهبود کیفیت و سلامت انسانی و زیست محیطی است. باتوجه به تولید اندک محصولات ارگانیک نسبت به تولید تجاری، هدف این پژوهش بررسی میزان تمایل مصرف کنندگان به مصرف محصولات ارگانیک دامی و بررسی عوامل مؤثر بر آن جهت ترغیب تولیدکنندگان به تولید این محصولات است. در این پژوهش با استفاده از رگرسیون به ظاهرنامرتبط و داده های مقطع زمانی سال 1391 مربوط به 200 خانوار مشهدی، عوامل مؤثر بر مصرف آتی محصولات دامی ارگانیک شامل گوشت سفید، لبنیات، گوشت قرمز و ماهی بررسی شد. نتایج نشان داد که خانوارهای مشهدی تمایل دارند به طور میانگین به ترتیب، 53 درصد ازگوشت سفید، 51 درصد از لبنیات، 5/49 درصد از گوشت قرمز و 7/45 درصد از ماهی مصرفی خود را به نوع ارگانیک آنها اختصاص دهند. همچنین تحلیل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای تحصیلات و جنسیت افراد مورد مطالعه، تمایل به پرداخت تفاوت قیمت محصولات دامی ارگانیک نسبت به غیرارگانیک، ارزش غذایی، برچسب ارگانیک و متغیر دلنگرانی های سلامت انسانی ناشی از مصرف محصولات دامی غیرارگانیک تأثیر مثبت و متغیر ظاهر محصولات دامی مذکور تأثیر منفی در تمایل به مصرف آتی محصولات دامی ارگانیک داشته اند. با توجه به یافته های مطالعه، کمک به افزایش آگاهی مردم نسبت به مواد غذایی مصرفی، طراحی سازوکاری برای الزام به استفاده از برچسب محصولات دامی ارگانیک و نیز کمک دولت به منظور جبران بخشی از تفاوت قیمت موجود به تولیدکننده پیشنهاد شد. طبقه بندی JEL: Q10, Q12, Q50
برآورد شبه پارامتریک تابع تولید کشاورزی مبتنی بر مدل سازی پویایی های بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله ی انتخاب و مشکلات ناشی شوک های بهره وری مشاهده نشده در کنار مساله ی همزمانی که از ارتباط میان بهره وری و تقاضای نهاده ها به هنگام تعیین سطح بهینه ی نهاده ها توسط بنگاه ها ناشی می شود، می توانند تاثیر قابل توجهی بر برآورد ضرایب متغیرهای توضیحی تابع تولید داشته باشند. وجود این دو مساله باعث می شود که برآوردگرهای سنتی از قبیل حداقل مربعات معمولی، نتایج تورش داری در مورد ضرایب متغیرهای تابع تولید ارائه کنند. در این پژوهش، ضمن پیشنهاد برآوردگر شبه پارامتریک سه مرحله ای اولی و پاکس(1996) به منظور کنترل تورش ناشی از دو مساله ی انتخاب و همزمانی، از این روش برای برآورد تابع عملکرد گوجه فرنگی، براساس داده های 14 استان ایران در طول سال های زراعی 1378-1379 تا 1386-1387 استفاده می شود. نتایج روش شبه پارامتریک(برخلاف روش های سنتی) رابطه ی مثبت میان سرمایه ی فیزیکی، نیروی کار، مقدار آب، بذر، سم و کود مصرفی با تولید را نشان می دهد که در این میان، ضرایب نیروی کار، مقدار آب، بذر و سم مصرفی از معنی داری لازم برخوردارند. از سوی دیگر، نتایج مدل های مختلف در مورد ضرایب برآورد شده برای نیروی کار و سرمایه فیزیکی با دلالت های اصلی روش اولی و پاکس(1996) همخوانی دارند و نشان می دهند که در روش های سنتی(برخلاف روش شبه پارمتریک)، نیروی کار با تورش به سمت بالا و سرمایه فیزیکی با تورش به سمت پایین برآورد شده است. بنابراین برای اینکه برآورد های بدون تورشی از ضرایب عوامل تولید به دست آید، لازم است در برآورد تابع تولید، پویایی های بهره وری، مورد توجه ویژه قرار گیرند. به علاوه لازم است درخصوص صنعتی شدن تولید گوجه فرنگی و استفاده ی بیشتر از ماشین آلات کشاورزی، تصمیمات سیاستی و مشوق های مالیاتی، تدوین و اجرا شوند تا سرمایه فیزیکی در تولید گوجه فرنگی در ایران، جایگاه مناسب خود را در به دست آورد و کشاورزی مکانیزه، جایگزین کشاورزی سنتی شود.
آثار رفاهی افزایش قیمت برنج داخلی در میان خانوارهای استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری تغییرات رفاه اقتصادی همواره به عنوان یکی از کاربردی ترین مباحث اقتصادی مطرح بوده است. مطالعه حاضر با هدف محاسبه تغییرات رفاهی ناشی از افزایش قیمت برنج در استان مازندران انجام شد. بدین منظور معیار تغییرات جبرانی (CV) و اطلاعات درآمد و هزینه خانوار استان مازندران در سال ۱۳۹۳ مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده، با افزایش قیمت برنج، رفاه خانوارهای استان مازندران کاهش یافته است. خانوارهای روستایی بیشتر از خانوارهای شهری با کاهش رفاه مواجه شده اند. همچنین مقایسه کاهش رفاه خانوارها در گروه های مختلف درآمدی نشان می دهد که با افزایش سطح درآمد، رفاه خانوارها کمتر کاهش یافته است. لذا لازم است جهت حفظ رفاه خانوارهای استان به دنبال افزایش قیمت برنج، سیاست های حمایتی مناسب اتخاذ گردد.
تعیین تابع تولید انرژی گندم آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین تابع تولید انرژی گندم آبی و بررسی نقش هر یک از نهاده های کشاورزی از جمله آب در انرژی تولیدی، در دشت مهیار شهرستان شهرضا انجام شد. به این منظور تمامی نهاده های مصرفی و ستاند ه های تولیدی این محصول، از طریق جمع آوری اطلاعات زراعی 70 کشاورز دشت مهیار که به صورت تصادفی انتخاب شدند، گردآوری گردید. در قدم بعدی، معادل انرژی نهاده ها و ستانده ها محاسبه شد و از طریق تحلیل رگرسیون و با روش کمترین مربعات، در نرم افزار EViews 5 ، ضرایب دو معادله انرژی کاب – داگلاس و ترانسندنتال، به دست آمد. به وسیله این دو معادله می توان با داشتن انرژی نهاده های مصرفی، انرژی ستانده را که نمایان گر عملکرد تولید محصول است به دست آورد. مقایسه های آماری نشان داد که معادله ترانسندنتال نسبت به معادله انرژی کاب – داگلاس از برازش بهتری در تعیین تابع تولید انرژی گندم، برخوردار است. براساس نتایج تعیین کشش نهاده ها در توابع به دست آمده، مؤثرترین نهاده ها در تولید انرژی دانه گندم به ترتیب سطح زیر کشت، انرژی کود شیمیایی، ماشین آلات و آب مصرفی است. انرژی آب با کشش 05/0- نشان داد که این نهاده بیش از اندازه مصرف می شود.
مقایسه تأثیر نقدینگی و اعتبارات بر ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین امنیت غذایی، خلق فرصت های شغلی و بازاری برای محصولات تولیدی و عوامل تولید سایر بخش های اقتصادی، ایجاد درآمد ارزی و ملاحظات زیست محیطی، از جمله دلایل اهمیت بخش کشاورزی بشمار می روند. بالا بودن درجه ریسک های اقتصادی و غیر اقتصادی و بازدهی نسبتاً بیش تر برخی فعالیت های اقتصادی، سرمایه گذاری و تأمین مالی در این بخش را با چالش هایی روبه رو کرده و بر اهمیت آن ها می افزاید. هدف از انجام پژوهش، مقایسه تأثیر نقدینگی و اعتبارات بر ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران (1390-1357) است. برای این منظور، از روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) استفاده شد. آمار و داده های مورد نیاز از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران استخراج شدند. نتایج نشان دادند که نقدینگی و اعتبارات، هر دو، تأثیری مثبت و معنی دار بر ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران دارند، اما کشش پذیری ارزش افزوده نسبت به اعتبارات، به مراتب بیش تر از نقدینگی است. بنابراین، می توان گفت استفاده از سیاست پولی می تواند ارزش افزوده بخش کشاورزی را افزایش دهد و در این میان، اعتبارات به گونه نسبی، ابزار سیاستی مناسب تری به نظر می رسد. هم چنین، ارزش افزوده با یک دوره وقفه، سرمایه گذاری های دولتی و بخش خصوصی و جمعیت شاغلین بخش کشاورزی، تأثیر مثبت و موجودی سرمایه در این بخش، تأثیری منفی و معنی دار بر ارزش افزوده دارد.
بررسی اثرات اجرای سیاست هدفمندی یارانه ها بر خودکفایی جو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی کارشناسان اقتصادی معتقدند که، پس از اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها، به دلیل تغییر قیمت حامل های انرژی، به طور مستقیم هزینة تولید در بخش کشاورزی افزایش یافته و با تغییر قیمت نسبی نهاده ها، ترکیب عوامل تولید در بخش به نوعی دگرگون شده است، و در مورد برخی محصولات، وابستگی به واردات به منظور تامین تقاضای داخل افزایش یافته است(مقیمی و شاهنوشی، 1389). با توجه به اهمیت و جایگاه محصول جو به عنوان کالای واسطه ای در تولیدات بخش دام کشور، در مطالعة حاضر اثر افزایش قیمت سوخت در پی اجرای سیاست هدفمندی یارانه ها بر خودکفائی محصول جو از طریق بررسی شکاف بین میزان تولید داخل و واردات بررسی شد. نتایج مطالعه نشان داد که با اجرای سیاست هدفمندی یارانه ها، در اثر یک درصد افزایش قیمت سوخت، مقدار واردات جو 099/0 درصد افزایش و مقدار تولید 183/0 کاهش یافته است. این موضوع نشان می-دهد که اجرای سیاست آزادسازی قیمت ان
بررسی و مقایسه تأثیر نامتقارن تکانه های قیمت نفت بر قیمت مواد غذایی در کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر سعی دارد، تأثیر نامتقارن تکانه های قیمت نفت را بر شاخص قیمت مواد غذایی در کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت طی دوره زمانی ۲۰۱۴-۱۹۹۵ بررسی و مقایسه کند. به این منظور، نخست تکانه های مثبت و منفی قیمت نفت به کمک روش گرنجر و یون (۲۰۰۲) استخراج شده اند. سپس، با استفاده از آزمون های هم انباشتگی پانلی، وجود رابطه تعادلی بلندمدت نامتقارن تأیید شده است؛ در آخر، از رهیافت میانگین گروهی تلفیقی (PMG) غیرخطی، به منظور اندازه گیری این اثرات نامتقارن استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که تکانه های مثبت (منفی) قیمت نفت، شاخص قیمت مواد غذایی را در هر دو گروه از کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت، افزایش (کاهش) داده و تأثیر تکانه های مثبت بیش تر از تکانه های منفی است (تأیید تأثیر نامتقارن). هم چنین، تأثیر تکانه های مثبت (منفی) در کشورهای صادرکننده نفت نسبت به کشورهای واردکننده نفت، بیش تر (کم تر) است. بر اساس سایر نتایج تحقیق، سیاست های پولی در کشورهای صادرکننده نفت و سیاست های ارزی در کشورهای واردکننده نفت، بیش ترین اثرگذاری را بر شاخص قیمت مواد غذایی داشته اند.
برآورد تابع تقاضای موادغذایی خانوارهای شهری استان سیستان و بلوچستان با استفاده از دو سیستم NNDS و QUAIDS QUAIDS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، به بررسی تقاضای مواد غذایی خانوارهای شهری استان سیستان و بلوچستان از راه داده های خام درآمد و هزینه ی خانوار 1390 و با استفاده دو سیستم تقاضای شبکه عصبی و سیستم تقاضای تقریبا ایده آل درجه دوم پرداخته و مقدار دقت این دو سیستم بررسی شد. برای برآورد تقاضا براساس طبقه بندی COICOP موادغذایی به نه گروه اصلی طبقه بندی شدند. نتایج NNDS که با استفاده از یک شبکه پیش خور و پرسپترون چندلایه برآورد زده شدند، نشان دادند که خطای همه گروهها با این روش مساوی و کوچک تر از روش QUAIDS است. نتایج بدست آمده از رسم منحنی انگل نشان دادند که منحنی انگل اکثر گروهها برای سیستم تقاضای شبکه عصبی به دلیل غیرخطی بودن به منحنی واقعی نزدیک تر بوده و نتایج بهتری دارند. با توجه به نتایج هر دو سیستم کشش درآمدی گروه کالاهای «نان وغلات»، «شیر و تخم پرندگان»، «حبوبات و سبزی ها»، «قند و شکر»، « نوشیدنی ها» و «چاشنی ها» کم تر از یک بوده و این کالاها ضروری هستند و گروه کالاهای «گوشت»، «روغن ها و چربی ها» و «میوه ها و خشکبار» کالای لوکس بشمار می آیند.
سنجش میزان پایداری کشاورزی استان آذربایجان شرقی با رهیافت برنامه ریزی توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی دهه های اخیر افزایش تولید محصولات کشاورزی گرچه بخشی از نیازهای جمعیت رو به رشد را برطرف نموده است، اما امروزه مشخص شده است که استفاده از روش های کشاورزی مرسوم به دلیل استفاده بی رویه از منابع، منجر به تخریب محیط زیست شده است. لذا کشاورزی پایدار به عنوان کلید رهایی از مشکلات به وجود آمده، مطرح شده است. در این مطالعه با استفاده از روش برنامه ریزی توافقی اقدام به ارزیابی میزان پایداری کشاورزی شهرستان های استان آذربایجان شرقی گردید. وزن شاخص ها از طریق نظرسنجی مستقیم از کارشناسان کشاورزی تعیین شد و سایر اطلاعات لازم از منابع ثانویه نظیر سازمان جهاد کشاورزی، سازمان آب منطقه ای و سالنامه های آماری استان آذربایجان شرقی در سال ۱۳۹۴ جمع آوری گردید. نتایج نظرسنجی نشان داد که در بعد اقتصادی راندمان آبیاری، عملکرد، خاک ورزی حفاظتی و شاخص بیمه، در بعد اجتماعی شاخص باسوادی، تعداد کارشناس کشاورزی، شاخص بهداشت و درصد اشتغال کشاورزی و در بعد زیست محیطی شاخص سطح تراز آب زیرزمینی، مصرف آب کشاورزی، سیستم های کارآمد آبیاری، شوری و غلظت نیترات مهم ترین شاخص ها شناخته شده اند. با اجرای برنامه ریزی توافقی مشخص شد که در بعد اقتصادی، عجب شیر در بعد اجتماعی، جلفا، در بعد زیست محیطی و نیز در کل، کلیبر پایدارترین شهرستان ها بوده اند. نتایج مطالعه نشان می دهد که با توجه به بحران خشکسالی در منطقه، پایداری منابع آب از دغدغه های اصلی پایداری کشاورزی و منابع طبیعی استان محسوب می شود. همچنین توزیع عادلانه-تر امکانات و زیرساخت های توسعه کشاورزی نظیر صنایع تبدیلی، مدارس روستایی، خانه های بهداشت و اماکن رفاهی می تواند به توسعه اقتصادی–اجتماعی شهرستان های محروم استان بیانجامد.
بررسی آثار رفاهی ناشی از تغيير قيمت مواد پروتئينی مصرفی خانوارهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکيده باتوجه به اينکه بيشتر سياست های دولت از طريق ساز و کار تغيير قيمت های نسبی انجام می پذيرد، لذا لازم است آثار اين تغييرات قيمت بر رفاه اقتصادی مورد سنجش قرار گيرد. اين مقاله نيز به بررسی آثار رفاهی ناشی از تغيير قيمت مواد پروتئينی مصرفی خانوارهای شهری پرداخته است. برای اين منظور با استفاده از اطلاعات درآمد - هزينه خانوار شهری، برآوردهای سيستم تقاضای تقريباً ايده آل درجه دو انجام شد. يافته های محاسبه کشش مخارج خانوارهای شهری نشان داد که گوشت دام، گوشت پرندگان، ماهی و ميگو و فراورده های آن و شير و فراورده های آن کشش نا پذيرند. همچنين نتايج کشش خودقيمتی جبرانی نشان داد که خانوار های شهری نسبت به تغيير قيمت گوشت دام و ماهی و ميگو و فراورده های آن در مقايسه با ساير مواد پروتئينی، با ثابت بودن ساير شرايط، واکنش بيشتری از خود نشان می دهند و در صورتي که قيمت مواد پروتئينی دو برابر گردد رفاه تغذيه ای خانوارهای شهری حدوداً 48 درصد کاهش مي يابد. طبقه بندی JEL: D19، I38، Q11
تعیین رتبه کارایی استانهای کشور در تولید پیاز با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، برای تعیین رتبهی استانهای گوناگون از لحاظ کارایی تولید پیاز، از روش
تحلیل پوششی دادهها، استفاده شد. نتایج نشان دادند که در رویکرد نهادهگرا و با فرض بازده ثابت
نسبت به مقیاس از 25 استان مورد مطالعه، این رهیافت با تقسیم واحدهای نمونه به استانهای به
گونه نسبی ناکارآمد (آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، خراسان رضوی، خوزستان، فارس،
کهگیلویه و بویراحمد و مرکزی) و استانهای کارا (سایر استانها)، توانایی محدودی در رتبهبندی از
خود نشان میدهند. با همین رویکرد و فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس، توانایی مدل در
رتبه بندی و ایجاد تمایز میان واحدهای مورد مطالعه به کمینه ممکن کاهش یافته و همه واحدهای
مورد مطالعه در گروه واحدهای کارا قرار میگیرند. رویکرد محصولگرا در شرایط بازده ثابت نسبت
به مقیاس، نتایجی مشابه با وضعیت نهادهگرا ارایه کرده و در شرایط بازده متغیر نسبت به مقیاس تا
حدی توانایی رتبهبندی از خود نشان میدهد. در نتیجه، بمنظور ایجاد یک رتبهبندی کامل در
و چیاو پینگ و (A-P) میان استانهای تولیدکننده پیاز از ترکیب روشهای اندرسن و پیترسن
همکاران استفاده شد. بررسی میانگین کارایی در الگوهای گوناگون و رتبهبندی آنها نشان داد که
استانهای ایلام، خراسان جنوبی، گلستان و سیستان و بلوچستان بهترتیب بیش ترین کارایی و در
نتیجه رتبههای نخست تا چهارم و استانهای خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان و فارس
21 و 20 کم ترین کارایی را داشتند. مقایسه نتایج بدست آمده از رتبهبندی بر ،22 ، با رتبههای 23
اساس کارایی با رتبهبندی عملکرد، نشان داد که تنها جنوب استان کرمان، همدان، کرمانشاه،
زنجان و کهگیلویه و بویراحمد در گروهبندی مشابهی قرار گرفتهاند.
C02, M11 :JEL طبقهبندی