مؤلفه های دراماتیک افسانه های عامیانه در قالب فیلمنامه ی تلویزیونی کودک (با مطالعه ی افسانه هزار و یک شب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
201 - 223
امروزه سینما و تلویزیون موثرترین وسیله بیان تصویری است که بیش از سایر هنرها توانسته است تخیل مخاطب کودک را در دست گیرد .همچنین بازآفرینیِ منابع فولکلوریک که از لحاظ ساختاری و محتوایی با ویژگی های کودکان مطابق هستند، رشد «ادبیات عامیانه» و «ادبیات دراماتیک» را همزمان تأمین می کند. فیلمنامه نویسی که از افسانه ها سود می برد؛ ظرفیت های نمایشی فیلم را بررسی می کند و با «تشخیص» این ظرفیت ها، عناصری را «حذف»، «اضافه» و «تلفیق» می کند تا انتقال از ادبیات به درام صورت پذیرد. می دانیم که ادبیات نمایشی نوعی از هنر است که در آن هنرمند با استفاده از حرکات و اجرای خود به بیان آن می پردازد و از آن به عنوان دیالوگ در اجرا بهره می گیرد. این نوع از ادبیات در واقع از زمان یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت که به تدریج گسترش پیدا کرد . این مقاله، می کوشد که با معرفی این عناصر در فیلمنامه و تطابق چارچوب افسانه های عامیانه (با تأکید بر افسانه ی هزار و یک شب) با ساختار فیلمنامه، به چگونگی پرداختِ اثری نمایشی با مخاطب کودک بپردازد. در این رابطه، نظریه ها ی دِرام ارسطویی و ساختارشناسی پِراپ مورد مطالعه قرار گرفته و با تحلیلِ ارتباط بین افسانه ، فیلمنامه و مخاطب، و با ارائه ی نمونه ی موردیِ افسانه ی هزار و یک شب، تلاش شده تا الگویی منطقی از روندِ فیلمنامه ی کودک ارائه شود.