آتوسا اعظم کثیری

آتوسا اعظم کثیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تقابل طبیعت و فرهنگ در نگاره «زال و سیمرغ» (تحلیل نشانه شناختی تصویری از شاهنامه طهماسبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴۰ تعداد دانلود : ۱۴۱۶
این مقاله تحلیلی نشانه‏شناختی است بر یک اثر نگارگری از شاهنامه طهماسبی شاهکار نگارگری ایران در مکتب تبریز صفوی که به‏دست خواجه عبدالعزیزنقش گردیده است. ابتدا روش ساختگرایانه‏ی فرهنگی (مکتب مسکو-تارتوکه واضع آن یوری لوتمان می‏باشد) و شیوه‏ی ساختگرایانه در تحلیل و بررسی نظام تصویری را، که بر بنیاد تقابل انسان و طبیعت و دو محور جانشینی و همنشینی و دلالت‏های صریح و ضمنی قرار دارد، شرح می‏دهد. آنگاه می‏کوشد با برخورداری از این روش، مطالعه‏ای تحلیلی بر نگاره‏ِی «زال و سیمرغ» را ارائه دهد. نتیجه این بررسی، در قالب نظام طبیعت و فرهنگ، تقابلی فضایی و کلی را میان بیان واقع گرا و اسطوره‏ای نشان می دهد. در انطباق نشانه‏های تصویری درنگاره‏‏ی عبدالعزیز و نشانه‏های کلامی شعر فردوسی، نیز آشکار می‏گردد که بنابر ماهیت ساختار تصویر نحو زمانی روایت به نحو مکانی تبدیل می‏یابد و نشانه‏های زبانی و صنایع بدیعی شعر به نشانه‏های تصویری سادهِ‏ی حالتی ترجمه می‏شود و نگارگر در حرکت از اثر ادبی به متن تصویری به شیوه‏ای تقلیل گرا دست می‏یازد. در آخر چنین عیان می‏گردد که گویا قهرمان صحنه‏ی نگاره و کنشگر اصلی روایت، یعنی زال، حلقه‏ی اتصال وجوه متضاد طبیعت و فرهنگ قرار گرفته و دو فضا را به هم پیوسته است.
۲.

مطالعه تطبیقی مؤلفه های تصویری در پنج نگاره معراج حضرت رسول (ص)

کلید واژه ها: معراج نامه نگارگری دینی فرهنگ تصویری نگارگران ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۱۲۲۵
معراج نامه ها روایت های منظوم یا منثورند که به سفر معنوی و روحانی حضرت رسول (ص) و شرح مشاهدات و مراحل سلوک آن حضرت در این سیر الهی می پردازد. همچنان که مصنفان و شاعران ایرانی به نقل و توصیف و شرح این روایت پرداخته اند، نگارگران ایران اسلامی نیز بنابر فرهنگ دینی و اعتقادی خویشتن و جامعه مسلمان ایرانی در دوره های مختلف به تصویرسازی و تجسم بخشی این روایت عظیم دست یازیده و نسخه های متعددی از معراج نامه های مصوَّر و منقوش فراهم آورده اند. هر یک از این نسخه ها با توجّه به ویژگی های فرهنگی زمان نگارگر، اختصاصات بصری منحصربه فرد و متفاوتی را در کنار مشابهت های روایی- تصویری نشان می دهد. این مقاله بر آن است که با مقایسه ویژگی های تصویری پنج نگاره با مضمون معراج که در دوره های مختلف تاریخی مصوَّر گردیده اند،ویژگی های تصویری هر یک از این نسخه های تصویری را مبیَّن سازد و به این واسطه نشان دهد که نمادها و نشانه ها و مؤلفه هایتصویرگریِ مذهبی ایران در زمان های مختلف چه بوده و دست خوش چه تغییراتی شده است. روش تحقیق در این پژوهش، کیفی و توصیفی- تحلیلی به شیوه تطبیقی است و نمونه های موردمطالعه (جامعه آماری) شامل پنج نگاره از پنج معراج نامه مربوط به ادوار مختلف است و مشتمل بر این نسخه ها است: معراج نامه احمد موسیو نگاره معراج از جامع التواریخ رشیدی مربوط به دوره ایلخانان مغول، معراج نامه شاهرخی از عصر تیموریان، نگاره معراج درخمسه طهماسبی مربوط به عهد صفوی و تابلوی معراج، اثر استاد فرشچیان، مرتبط با دهه اخیر.نتایج به دست آمدهمبیّن می سازد که قواعد مشابه و متفاوتی در مؤلفه ای بصری این ادوار وجود دارد.در شیوه تجسّم شمایل مقدس (واقع نمایی یا انتزاع)، کاربرد مضامینِ جانبی، رنگ و ترکیب بندی های افقی کتیبه وار، و عمودی، زاویه دید ودیگر تمهیدات روایت بصری.
۳.

تحلیل ساختار بصری در نگاره "نبرد شبانه کی خسرو و افراسیاب" شاهنامه طهماسبی با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی اجتماعی بازنمود تصویری نگارگری شاهنامه شاهنامه طهماسبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۷۲
شاهنامه فردوسی از برجسته ترین آثار ادب فارسی است که طی قرن ها تاریخ هنر ایران، همواره مرجع خلق آثار تصویری قرارگرفته است. نگارگری ایرانی نیز از غنی ترین منابع بصری نشانه شناختی است که در بافت فرهنگی- اجتماعی خاص زمانه خود آفریده شده و گاه از طریق برخی تمهیدات ساختاری و بیانی، میان شخصیت های حماسی و اسطوره ای شاهنامه و حامیان هنرمند نگارگر- قدرقدرتان زمانه- هم ارزسازی هایی را نیز به نمایش گذارده است. این تحقیق بر آن است که با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی و از طریق مطالعه یکی از نگاره های شاهنامه طهماسبی- نسخه کم نظیر روزگار شاه اسماعیل صفوی- ضمن تحلیل ساختار روایی، تعاملی و متنی نگاره و تطبیق آن با متن کلامی، به این پرسش کلی پاسخ دهد که نگاره نبرد شبانه به محوریت کنشگر اصلی -کیخسرو اساطیری- از طریق کدام ویژگی های ساختار روایی و تعاملی و متنی به بازنمود روایت و همانندسازی شاه حماسه شاهنامه با سلطان صفوی پرداخته است. روش تحقیق در این مقاله شیوه تحلیلی- توصیفی بر مبنای رویکرد نشانه شناسی اجتماعی تصویر است. ضمن این که کوشش شده میان ساختار تصویر و شعر نیز تطبیقی انجام شود. هدف اصلی در این مطالعه تبیین ویژگی های ساختار بازنمودی یک نگاره از نگارستان شاهنامه طهماسبی- در جایگاه نمونه ای از کل این اثر- است که به قصد تصویرسازی حماسه فردوسی جهت بازروایی داستان برای مخاطب زمانه خود و در جهت بزرگداشت شاه صفوی، انجام گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بازنمود این اثر، توأمان از ساختار روایی و مفهومی و نمادسازی استفاده شده (نقش اندیشگانی) که به بیان کنش های اشخاص روایت متنی و برجسته سازی کنش و کنشگران اصلی- شاه حماسه کیخسرو- پرداخته و در نقش تعاملی خود با مخاطب از وجه نمایی بالاتری نسبت به متن کلامی برخوردار است، ضمن این که از طریق ساختار ترکیب بندی و قراردهی شاه کیخسرو در موقعیت واقعی تصویر، به هم ارزسازی هویت او با شاه زمان خود مبارت نموده است.
۴.

پدیدار شناسی تصویر هنری در نقاشی معاصر( شناخت نقاشی معاصر بر مبنای نظریه تصویر شعری گاستون باشلار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی تصویر هنری تصویر شعری نقاشی معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۷
این تحقیق به مطالعه پدیدارشناسی تصویر هنری در نقاشی معاصر بر اساس نظریه تصویر شعری گاستون باشلار می پردازد. هدف آن تبیین پدیدارشناسی تصویر هنری معاصر در آفرینش، وجود و تعالی آن است و مبتنی بر سه محور می باشد؛ نخست به آفرینش تصویر هنری، به عنوان ترکیبی از عینیت و ذاتیت، می پردازد. سپس تصویر هنری را کوششی برای هستی شناسی مستقیم می پندارد، سپس به بررسی وجود آن به عنوان کوششی برای پدیدارشناسی روح می پردازد. نتایج بحث چنین است: 1. پیدایش تصویر هنری حاصل تبادل وظائف بین ماده و اندیشه (عینیت و ذاتیت) است؛ یعنی پدیدارگرایی و تصویر هنری معاصر، هم ذات پنداری بین تعبیر و معنا است. 2. تصویر هنری معاصر، اتفاق لحظه ای و اوج آگاهی و کوشش در جهت هستی شناسی مستقیم است؛ مستقل از قانون علیت؛ ارتباط بین تصویر هنری جدید و صورت مثالی ناخودآگاه آن، علّی نیست؛ نه جای گزین ساده ای برای واقعیت عینی است و نه نماد آن؛ تصویر هنری تبیین می کند، زیرا بدون تاریخ است؛ اما نمادگرایی تأکید می کند، زیرا مملو از تاریخ است. 3. نقاشی معاصر بیش تر بر پدیدارگرایی روح تمرکز می کند تا برپدیدارگرایی عقل؛ زیرا ناخودآگاه، منشأ آگاهی و مقدم بر آگاهی و نیز دارای ماهیتی پدیدارشناختی است؛ یعنی ماده اثر هنری در آن واحد همان علت مادی و صوری است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان