علی امیرخانی

علی امیرخانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

امکان و قلمرو شناخت عقلی خدا از منظر جریان فکری محدث متکلمان مدرسه کوفه

نویسنده:

کلید واژه ها: شناخت عقلی خدا شناخت بین حدین مدرسه کوفه محدث - متکلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۰
هدف از این پژوهش، بررسی مسئله امکان و قلمرو شناخت عقلی خدا از نظرگاه جریان فکری محدث - متکلمان مدرسه کوفه براساس احادیث و گزارش های تاریخی به جامانده، با روش بررسی کلامی است. طبق شواهد روایی، بیشتر امامیه در مدرسه کلامی کوفه (طیف عظیم محدث - متکلمان) به امکان شناخت عقلی خارج از حدینی که مستلزم نفی تعطیل و تشبیه است، باورمند بودند. نقل پرتکرار اخباری که به نوعی دلالت بر امکان شناخت بین الحدینی خدا دارد، از مسلّم انگاری آن و عدم مخالفت در اصل امکان شناخت عقلی حکایت دارد. آنان در راستای تبیین نفی حد تشبیه، اتصافِ ذات باری تعالی به صفات ذاتی ایجابی همچون مستلزم حد بودن، به شماره درآمدن، نفی ازلیت و در یک کلام تشبیه آفریدگار به آفریده ها را به لحاظ وجودشناختی نفی می کردند. با این حال، به لحاظ معناشناختی به صفات ذاتی ازلی (به معنای سلبی) باورمند بودند و در واقع ذات کردگار را از ازل و پیش از آفرینش به نحو سلبی به صفات ذاتی همچون علم و قدرت متصف می دانستند. دیدگاه ایشان در گزارش های تاریخی اصحاب مقالات، ناقص و غیرمنسجم بازتاب داشته است. با این حال، طبق برخی از گزارش های روایی، برخی از اصحاب امامیه صفات ذاتی ازلی را منکر بودند؛ زیرا پنداشته بودند صفات ازلی ذاتی در هر صورت مستلزم تحقق اشیا از ازل است. اما انگاره آنان مورد مخالفت امامان و بیشتر امامیان قرار گرفت و هیچ گاه در میان بدنه اصلی امامیه رشد و نمو نیافت.
۲.

بازخوانی نظریه «معرفت اضطراری» در مدرسه کلامی کوفه

نویسنده:

کلید واژه ها: معرفت اضطراری معرفت ضروری معرفت فطری معرفت اکتسابی صُنع الله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
نظریه ی «معرفت اضطراری» ریشه در منابع اسلامی (آیات و روایات نبوی) دارد؛ از این رو بیشتر اندیشمندانِ نخستین نظریهٔ «معرفت اضطراری» ریشه در منابع اسلامی (آیات و روایات نبوی) دارد؛ از این رو بیشتر اندیشمندانِ نخستین امامی که عنایت ویژه ای به نصوص و متون اسلامی داشتند، همه معارف بشری - چه دینی و چه غیردینی- را اضطراری به معنای غیراختیاری، می دانستند و بر آن بودند تحقق معرفت در انسان ها فعل و صُنع خداست در نتیجه انسان فاعلِ شناسا، نیست؛ گرچه اراده انسان در مقدمات تحصیل معرفت (فرآیند معرفت) نقش دارد؛ با این حال برآیند معرفت، فعلِ انسان نیست. از این رو چون تحقق معرفت را خارج از حیطهٔ اختیار می دانستند، معرفت را تحت تکلیف نمی دانستند و به تعلق یا عدم تعلق آن به ثواب و عقاب استحقاقی باور نداشتند. باور به اضطراری بودن معارف در واقع، بر این مبتنی است که میان تحصیل معرفت از طریق نظر و فکر و حصول معرفت، رابطه سببیِ حتمی در کار نباشد تا از این رهگذر اراده مقدماتِ معرفت، بالملازمه اراده خود معرفت به شمار آید. بلکه بین فرآیند و برآیند معرفت دو فرضیه و احتمال بیشتر متصور نیست: یا رابطه سببی اما غیرحتمی بین تحصیل و حصول معرفت، برقرار باشد، به این معنا که تحصیل مقدمات معرفت، جزءالعله تحقق معرفت باشد؛ و یا بین آنها، رابطهٔ غیرسببی (تهیأی) باشد و تحصیل مقدمات معرفت تنها برای زمینه سازی و ظرفیت سازی افاضه و إعطای حکیمانه معرفت از جانب حق تعالی باشد
۳.

جریان شناسی اصحاب حدیث از ابتدای شکل گیری تا دوران اقتدار اشاعره(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: اهل اثر اصحاب حدیث حشویه تأویل تشبیه و تجسیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۳ تعداد دانلود : ۴۸۷
جریان فکری موسوم به اصحاب حدیث یکی از مهم ترین جریان های فکری در سده های نخستین و از رقیبان جدی امامیه بوده است. نوشتار حاضر دوره های مختلف اهل حدیث از شکل گیری تا اوج و سپس اضمحلال نسبی در دوران آل بویه که هم زمان با مدرسه کلامی امامیه در بغداد است و نیز تطورها و رویدادهای تاریخی آنان را با روش بررسی تاریخ اندیشه بررسیده است و ضمن اشاره به مهم ترین شاخصه های اعتقادی آنان و رهبران پرنفوذ هر دوره، به این نتیجه می رسد که جریان اصلی اهل حدیث، علاوه بر تعبد بر آثار نقلی و بسنده کردن بر معانی ظاهری و مخالفت سرسختانه با کلام و تأویل، به گمان خویش با مجهول دانستن کیفیت و بدعت دانستن پرسش از آنها از محذور «تشبیه»، «تجسیم» و «جبر» بر حذر بودند. با این حال در عرض جریان اصلی اهل حدیث، دو گرایش فکری دیگر حضور داشتند: یکی گرایش ظاهرگرایان افراطی که از اتهام تجسیم، تشبیه و جبر پرهیز نداشتند و بیشتر با عنوان کنایی «حشویه» شناخته می شدند و دیگری گرایش حدیث گرایان متمایل به تأویل و کلام، که هر دو طیف مورد طرد و انکار جریان اصلی حدیث گرایان بودند.
۴.

ابوالاعلی مودودی و جریان نوسلفیگری

نویسنده:

کلید واژه ها: توحید اجتهاد جهاد حکومت اسلامی جاهلیت مودودی نوسلفی گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۰ تعداد دانلود : ۱۸۲۲
نوسلفیه یکی از جریان های کلامی معاصر است که ضمن پذیرش کلیات سلفیگری، برخی از اصول و مبانی سلفیه را به نقد کشیده یا تعدیل کرده است. ابوالاعلی مودودی با نگاهی نو به مسائل دینی و مذهبی و با شکستن مرزهای باورهای جزمی سلفی و ارائه برداشت های نو و متفاوت، برخی از باورهای سلفیه را به نقد کشیده و از بنیان گذاران جریان نوسلفیه به شمار میآید. وی «جاهلیت» را از دورة پیش از بعثت به یک فرهنگ فرازمانی تعریف کرد و ویژگیهای آن را مطرح ساخت. مودودی با ارائه الگوی «تئودمکراسی» و مطرح کردن نظریة «جواز خروج بر حاکم ظالم» و همچنین با ارائه تفسیری متعادل از تئوری «عدالت صحابه»، و نیز با به رسمیت شناختن «مذاهب اربعه و مذهب جعفری» و «وحدت اسلامی»، بنیادهای نظری این جریان را تبیین کرد. مقالة حاضر در پی آن است تا مهم ترین مبانی اندیشه های نوسلفی مودودی را با روش توصیفی ـ تحلیلی تبیین کند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان