محمود مروارید

محمود مروارید

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

بررسی نظریه ساختارگرایی با تاکید بر مسئله وحدت اشیاء از جمله انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختارگرایی کاسلیکی ارسطو وحدت صورت صورت گرایی ادربرگ کونز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰ تعداد دانلود : ۵۰۵
مقدمه : تبیین وحدت اشیاء از جمله انسان. روش : استفاده از تحلیل مفهومی و استدلال فلسفی جهت بررسی نظریه ساختارگرایی و خوانش کاسلیکی از صورت گرایی ارسطویی. یافته ها : در این مقاله نشان داده ام که برخلاف دیدگاه کاسلیکی اولا وحدت اشیاء از جمله انسان نیازمند هر دو فرض ارسطو (تقسیم ناپذیری و نیازمندی شیء به عامل واحد) است ثانیا صورت را نمی توان به ساختار فروکاهید. برای این کار ابتدا دیدگاه کاسلیکی را بیان کردیم که طبق آن اگر صورت را جزء اشیاء بدانیم و همچنان از دو فرض ارسطو پیروی کنیم همچنان با اشکال تسلسل روبرو خواهیم بود لذا به نظر وی ناچاریم که از دو فرض ارسطو دست برداریم. وی با این کار راه را برای نظریه ساختارگرایی باز می کند. ما نشان داده ایم که استدلال های کاسلیکی در جهت انکار این دو فرض قابل دفاع نیست. نتیجه گیری : نظریه ساختارگرایی به طور عام و دیدگاه کاسلیکی به طور خاص تفسیر درستی از صورت ارائه نمی کند.
۲.

برون گرایی و برهان جابجایی آرام(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: برون گرایی در محتوا برون گرایی انواع طبیعی برون گرایی منفرد برون گرایی اجتماعی آموزه دسترسی ویژه برهان جابجایی آرام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۳ تعداد دانلود : ۷۶۴
مطابق برون گرایی در محتوا، دست کم محتوای برخی از حالات التفاتی بر ویژگی های درونی سوپروین نمی شود؛ به این معنا که ممکن است دو نفر از جهت ویژگی های درونی کاملاً همانند یک دیگر باشند، و در عین حال محتوای حالات التفاتی آنها متفاوت باشد. تا کنون استدلال های متفاوتی به نفع برون گرایی ارائه شده است که به پیدایش گونه های مختلفی از این دیدگاه انجامیده است، از جمله: برون گرایی انواع طبیعی، برون گرایی منفرد و برون گرایی اجتماعی. یکی از مسائل مهمی که پیرامون برون گرایی مطرح شده این است که آیا برون گرایی در محتوا با آموزه دسترسی ویژه انسان به محتوای حالات التفاتی خود، سازگار است یا نه. برهان جابجایی آرام از جمله برهان هایی است که برای اثبات ناسازگاری میان این دو آموزه طراحی شده است. در این نوشتار، برخی از مهم ترین پاسخ ها به این برهان را گزارش و بررسی کرده، در پایان پاسخ پیشنهادی خود را مطرح خواهم کرد.
۴.

باز هم برهان صدیقین علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: براهین اثبات وجود خدا ضرورت جمله برهان صدیقین علامه طباطبایی ضرورت شئ نظریة مطابقت در صدق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
تعداد بازدید : ۱۸۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۱۸
به باور برخی، برهانی که علامة طباطبایی در حاشیة اسفار برای اثبات وجود خداوند مطرح کرده است، بر هیچ اصل یا مسئلة فلسفی مبتنی نیست. در این نوشتار نشان می دهیم که این گفته نادرست است و برهان علامه، بدون بهره گیری از دو نظریة فلسفی، یعنی نظریة حداکثری مطابقت با عالم وجود و نظریة تعمیم یافتة وحدت شخصی وجود به سرانجام مطلوب نمی رسد. نوشتار حاضر به شرح و بسط برخی نکات مطرح شده در مقالة پیشین نگارنده با نام «تأملی در برهان صدیقین به تقریر علامة طباطبایی[1]»، می پردازد و تلاش دارد به انتقاداتی که بر آن مقاله ایراد شده است، پاسخ گوید.
۵.

شهید صدر و اصول موضوعه نظریه احتمالات(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: شهید صدر نظریه احتمالات اصول موضوعه احتمالات تفسیر اجمالی احتمال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲۷ تعداد دانلود : ۱۰۱۹
تاکنون مباحث فلسفی گوناگونی پیرامون نظریه احتمالات مطرح شده است. مهمترین مسئله در این میان آن است که چه تفسیر یا تفسیرهایی را می توان از مفهوم احتمال - که اساسی ترین نقش را در نظریه احتمالات بازی می کند -به دست داد. فیلسوفان مغرب زمین تفسیرهای متفاوتی را برای این مفهوم پیشنهاد کرده اند. از میان اندیشمندان مسلمان نیز شهید سیدمحمدباقر صدر تفسیری از احتمال ارائه داده است که می توان آن را «تفسیر اجمالی» نامید. تلقی رایج این است که شرط کفایت هر تفسیری از مفهوم احتمال آن است که اصول موضوعه نظریه احتمالات را نتیجه دهد، یا دست کم با آن سازگار باشد. در نوشتار حاضر به این مسئله می پردازم که تفسیر شهید صدر تا چه اندازه با اصول موضوعه نظریه احتمالات هماهنگ است. چنان که خواهیم دید، ناهماهنگی هایی میان تفسیر اجمالی و اصول موضوعه نظریه احتمالات وجود دارد، که البته با اعمال اصلاحاتی در تفسیر اجمالی می توان آنها را برطرف ساخت.
۷.

تأملّى در برهان صدیقین به تقریر علامه طباطبایى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: برهان صدیقین براهین اثبات وجود خدا علامه طباطبایى نظریه مطابقت در صدق ضرورت شى ضرورت جمله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۲۹
علاّ مه سید محمدحسین طباطبایى در حاشیه اسفار, تقریرى از برهان صدیقین ارائه داده است که معمولاً ادعا مى شود این تقریر علامه, استدلال جدیدى است که وجود خداوند را بدون به کارگیرى اصول فلسفى به اثبات مى رساند, و از این رو مى توان آن را مصداق کامل (برهان صدیقین) دانست. در این نوشتار نشان مى دهیم که برهان علامه طباطبایى گرچه تقریرى جدید و ابداعى است, امّا با اشکالات قابل توجهى روبرو است, به گونه اى که براى بر طرف کردن آنها, به ناچار باید دست کم سه پیش فرض فلسفى را پذیرفت و بدان اذعان نمود. بر این اساس, به هیچ روى نمى توان برهان علامه را بى نیاز از اصول فلسفى دانست, و مهم تر این که برخى از آن پیش فرض ها کاملاً مناقشه آمیز هستند.
۹.

نظریات شىء انگارانه معنا در فلسفه تحلیلى و علم اصول(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲۰
نوشتار حاضر از دو بخش تشکیل شده است: در بخش اول, نظریه هاى شىءانگارانه معنا در سنّت فلسفه تحلیلى به اختصار معرفى مى شوند. این نظریه ها به ترتیب عبارت اند از: 1. نظریه حکایى. 2. نظریه ایده انگارانه. 3. نظریه گزاره اى. 4. نظریه سمانتیک جهان هاى ممکن. بخش دوم به طرح و بررسى نظریه معنا در علم اصول فقه مى پردازد. البته, مبحثى تحت عنوان (نظریه معنا) در سنّت اصولى موجود نیست, ولى مسئله دیگرى در بعضى منابع یافت مى شود که بسیار مشابه با مبحث نظریه معنا در سنّت فلسفه تحلیلى است. مسئله مزبور این مسئله است که موضوع له الفاظ چه سنخ هویتى است. در منابع اصولى چهار نظریه اصلى دراین باره ارائه شده که عبارت اند از: 1. وضع براى موجودات خارج. 2. وضع براى صورت هاى ذهنى. 3. وضع براى طبیعت یا ماهیت یا مفهوم. 4. وضع براى مفهوم به لحاظ حکایت از مصادیق. در بخش دوم, این نظریات و دلایل له و علیه آنها به تفصیل مطرح مى شوند, و علاوه بر آن, در موارد مختلف بین آراى اصولیان و نظریه هاى معنا در سنّت فلسفه تحلیلى مقایسه و تطبیق صورت مى گیرد. نتیجه اى که در نهایت, از بخش دوم حاصل مى شود این است که رایج ترین نظریه اصولى (یعنى نظریه سوم) مشکلاتى جدّى دارد, که با اصلاح آن, تقریباً به نظریه اى مشابه با نظریه گزاره اى معنا در سنّت فلسفه تحلیلى دست مى یابیم. گفتنى است در این نوشتار, عمدتاً مسئله معنا در الفاظ عام مدنظر است, ازاین رو, نظریات مربوط به معناى اسماى خاص, اسماى اشاره, ضمایر و حروف مطرح نمى شود, مگر به هدف تمهید براى سایر مباحث.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان