بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری « تبدیل تهدیدها به فرصت ها
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین معضلات شهرها بافت های ناکارآمد و فرسوده شهری است. مشکلات عدیده ای که فرسودگی بافـت در ابعاد مختلف برای مدیریت شهری و مسوولان پیش آورده، ابتدا از نظر فرسودگی کالبدی و نارسایی ابتدایی ترین زیرساخت های شهری ناشی میشود. در پی آن، جابجایی جمعیت و جایگزین شدن جمعیت مهاجر و ناهمگن، و به طور کلی جایگزین شدن اقشار نازل اجتماعی در این محلهها که گسترش ناهنجاری های مختلفی از قبیل ناهنجاری های اجتماعی، مشکلات فرهنگی و گاه مشکلات سیاسی، از پیامدهای عمده ای هستند که همگی در فرسودگی و ناکارآمدی بافت های فرسوده شهری ریشه دارند. بی توجهی چندین ساله به این محلهها (مثلاً عدم اتخاذ سیاست هایی که به سرمایه گذاری برای نوسازی و رونق این بافت ها بیانجامد، با عنایت به امکان های بالقوه بسیار وسیع این محله ها از جمله ی کاستی های مدیریت شهری بوده) به بروز مشکلات بسیاری انجامیده است. دامنه فرسودگی برخی از این محلهها به گونه ای است که با وقوع یک زلزله متوسط، وقوع فاجعه دور از انتظار نیست. بافت های فرسوده نوعی بیماری در ساختار مناطق شهری محسوب می شوند و عوامل زیادی در آنها دخیل اند که از آن میان می توان به عدم پیروی از یک برنامه منسجم، عوامل کالبدی، عملکردی، زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره اشاره کرد. تاثیر مخرب هر یک از عوامل فوق سبب کاهش ارزش های کمی و کیفی محیط زیست در محدوده هایی از شهر می گردد و با نزول ارزشهای سکونتی- عملکردی در این قبیل محدوده ها، امر بهسازی و نوسازی متوقف می گردد و فرسودگی و ناکارآمدی بر آنها مستولی می گردد. بدین ترتیب بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری بازتابی از تاثیر عوامل مخرب می باشند که برای برخی از ساکنان غیر قابل سکونت و باعث گریز آنان از این مناطق می گردد. بافت های فرسوده اگر چه به خودی خود به عنوان یک معضل شهری مطرح میشوند، اما در حقیقت پتانسیل بالقوه ای میباشند که میتوان با شناسایی، برنامهریزی و اجرای دقیق به یک فرصت خوب تبدیل شود. در حال حاضر بافت های فرسوده و ناکار آمد در کشور ما به عنوان مشکل اساسی در شهرهای مختلف و حتی روستاها مطرح می باشند. بافت هایی که زمانی مرکز تمرکز جمعیت و اقتصاد بودهاند، میروند تا به نقاط کم بازده و بیبازده اقتصادی در شهر تبدیل شوند. همچنین این بافتها به لحاظ اجتماعی و فرهنگی نیز به دلیل تمرکز کمتر جمعیت تبدیل به مناطق ناامن و مراکز جرم خیز شدهاند. بر خلاف تصور برخی که بافت های فرسوده و قدیمی را بخشهایی هزینه بر برای دولت می دانند، بسیاری از کشورهای دنیا به این مسأله به چشم یک فرصت طلایی برای شکوفایی اقتصادی، کاهش معضل بیکاری، تقویت و مقاوم سازی ساختمان های مسکونی و افزایش واحدهای مسکونی می نگرند. گذشته از قیمتی بودن فرصت احیای این بافت ها، در حال حاضر بیشتر از اینکه بافت های فرسوده نیاز به احیا و بازسازی داشته باشند، بخش نابسامان مسکن به این بافتها به عنوان پتانسیلی برای جبران کمبود مسکن نیازمند است. در حال حاضر و تا زمان اتخاذ سیاست های روشن، عملی و مطمئن، مشکل اساسی مواجهه با مسأله بافت های فرسوده شهری، مشکل تصمیمگیری و برنامه ریزی در ابعاد کلان و خرد است. مسائل طراحی شهری و معماری و چگونگی سامان دادن به فضای شهری در بافت فرسوده در اولویت بعدی قرار دارد. بنابراین رفع نابسامانی های موجود و ارتقای کیفی و کمی شرایط زیست محیطی، مستلزم برنامهریزی و تهیه و تدوین و ساماندهی توسعه پایدار شهری و بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و اجرا و نظارت صحیح این برنامهها در این مناطق توسط مسوولان تصمیم گیر و تصمیم ساز و استفاده بهینه از مشارکت مردمی است.