رئوف مصطفی زاده

رئوف مصطفی زاده

مدرک تحصیلی: استادیار گروه منابع طبیعی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۶ مورد از کل ۳۶ مورد.
۲۱.

تحلیل ارتباط بین سنجه های سیمای سرزمین و فرسایش خاک حوزه آبخیز کوزه تپراقی، استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی تغییرات پویایی سیمای سرزمین مدیریت منابع هدررفت خاک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۳۲۱
فرآیند فرسایش خاک به عنوان متغیر اصلی موردبررسی در مطالعات حفاظت آب وخاک در اکوسیستم های پایدار تحت تأثیر عوامل طبیعی و انسانی است. هم چنین، ساختار و ترکیب کاربری اراضی در یک اکوسیستم از تغییرات صورت گرفته در سیمای سرزمین تأثیر می پذیرد. به همین منظور، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سنجه های سیمای سرزمین و الگوی فرسایش خاک در حوزه آبخیز کوزه تپراقی استان اردبیل برنامه ریزی شد. در این راستا، ابتدا با استفاده از نرم افزار Fragstats 4.2.1، 14 سنجه سیمای سرزمین شامل تراکم لکه (PD)، شاخص بزرگ ترین لکه (LPI)، حاشیه کل (TE)، تراکم حاشیه (ED)، شاخص شکل لکه (LSI)، میانگین اندازه لکه (AREA-MN)، میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه اقلیدسی (ENN-MN)، شاخص گسستگی سیما (DIVISION)، میانگین شاخص شکل لکه (SHAPE-MN)، شاخص تکه شدگی (SPLIT)، شاخص پیوستگی سیما (COHESION)، اندازه شبکه تأثیرگذار (MESH)، شاخص تجمع (AI) و درصد پوشش سیمای سرزمین (PLAND) محاسبه شد. سپس شدت فرسایش خاک منطقه با استفاده از مدل پتانسیل فرسایش (EPM) با عملکرد قابل قبول بر اساس مطالعات پیشین برآورد شد. در ادامه، نتایج حاصل از محاسبه سنجه ها و شدت فرسایش خاک وارد نرم افزار SPSS شده و رابطه های رگرسیونی میان آن ها تعیین شد. نتایج بیانگر وجود یک رابطه عکس میان سنجه های DIVISION و ED و LPI با فرسایش ویژه خاک و حاکی از وجود یک رابطه مستقیم بین SHAPE-MN و AREA-MN با فرسایش ویژه خاک حوزه آبخیز کوزه تپراقی است. هم چنین، نتایج بیان کننده الگوی متفاوت ارتباط سنجه های سیمای سرزمین و فرسایش خاک است. این نتایج در برنامه ریزی مؤثر و هدفمند مدیریت کاربری اراضی در مقیاس آبخیز و سیمای سرزمین کاربرد دارند.
۲۲.

تغییرات مکانی و زمانی الگوی وقوع بارش با استفاده از شاخص های PCI و SI در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پراکندگی باران توزیع مکانی شاخص فصلی بودن مدیریت منابع آب مقیاس های زمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۳۱
تأثیر تغییر الگوهای زمانی و مکانی بارش بر خطر سیلاب/خشکسالی و منابع آب قابل دسترس به عنوان مساله ای غیرقابل انکار در مدیریت منابع آب مطرح است. شاخص های تمرکز بارش و فصلی بودن بارش از جمله از شاخص های تبیین پراکندگی بارندگی در یک منطقه است که می تواند منجر شناسایی الگوی توزیع بارش و مدیریت پیش از وقوع خطرات طبیعی گردد. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضیعت توزیعی زمانی و مکانی و روند تغییرات شاخص های تمرکز و فصلی بودن بارش در 41 ایستگاه باران سنجی استان گلستان با طول دوره آماری 38 ساله در مقیاس های زمانی سالانه، فصلی، دوره خشک و دوره مرطوب برنامه ریزی شده است. براساس نتایج، میانگین شاخص تمرکز بارش در منطقه مطالعاتی گلستان در مقیاس های سالانه، بهار، تابستان، پاییز، زمستان، دوره خشک و دوره مرطوب به ترتیب برابر 15/13، 96/11، 15/13، 72/10، 96/9، 72/14 و 72/10 محاسبه شد. هم چنین، ایستگاه چات با مقدار 79/0 (توزیع فصلی با یک فصل خشک و یک فصل مرطوب) و ایستگاه شصت کلاته با مقدار 47/0 (توزیع عمدتاً فصلی با یک فصل خشک کوتاه) به ترتیب بیشینه و کمینه مقدار شاخص فصلی بودن در استان گلستان را به خود اختصاص می دهند. علاوه بر این، 27 و 14 ایستگاه به ترتیب دارای روند تغییرات افزایشی (معنی دار و غیرمعنی دار) و کاهشی (معنی دار و غیرمعنی دار) برای شاخص های PCI و SI هستند. عدم پیروی بارش در استان گلستان از الگوی زمانی و مکانی واحد از دیگر دستاوردهای پژوهش حاضر است. یافته های مطالعه حاضر می تواند به عنوان یک راهنما در برنامه ریزی ها و سیاست گزاری های مرتبط با منابع آب در منطقه مطالعاتی پژوهش مورد استفاده قرار گیرد.
۲۳.

تغییرات مکانی سنجه های سیمای سرزمین در پوشش گیاهی جوامع حاشیه متأثر از نوع کاربری اراضی در رودخانه قره سو استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اندازه لکه پیوستگی نوار حاشیه رودخانه تکه تکه شدگی Fragstats

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۳
فعالیت های طبیعی و مخرب بر رودخانه ها باعث تخریب پوشش گیاهی و فرسایش کناره های آن شده و ممکن است پیامدی جبران ناپذیری داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی تغییرات مکانی پوشش گیاهی جوامع حاشیه رودخانه قره سو استان اردبیل براساس سنجه های سیمای سرزمین و با در نظر گرفتن معیارهای مربوط به الگو و ویژگی های سیمای سرزمین در سطح سیما و لکه انجام شد. در ابتدا مقایسه میانگین بین سنجه های مختلف سیمای سرزمین در چهار کاربری اراضی مختلف با استفاده از آنالیز واریانس انجام گردید، سپس برای تعیین تفاوت معنی داری بین مقادیر سنجه ها، از تحلیل واریانس یک طرفه به روش دانت استفاده شد. براساس نتایج، مقادیر میانگین تغییرات سنجه CONTAG در بازه های مختلف مطالعاتی و کاربری های اراضی مختلف بین 00/0 تا 80/69 به دست آمد. حداقل و حداکثر مقادیر میانگین مربوط به بازه با کاربری مسکونی و مرتع (00/0) و باغ با مقدار (80/69) است. میانگین تغییرات شاخص (SPLIT) در بازه با کاربری اراضی مختلف بین 93/9 تا 97/27 به دست آمد، که اگرچه لکه های حاشیه رودخانه در بازه با کاربری اراضی باغ دارای بیشترین پیوستگی است اما به حالت تکه درآمده و گسستگی بین لکه های حاشیه رودخانه افزایش یافته است؛ همچنین نتایج شاخص تجمع (AI) نشان داد که لکه ها در بازه های مختلف مطالعاتی و کاربری های اراضی مختلف پیوستگی بالایی دارند. در سطح لکه میانگین مقدار سنجه AREA_CPS برای رودخانه قره سو استان اردبیل بین 75/25 تا 96/36 به دست آمد. مقادیر سنجه ENN از 75/25 (بازه با کاربری کشاورزی) تا 96/39 (بازه با کاربری باغ) متغیر است. در مجموع بین کاربری باغ با سایر کاربری ها تفاوت معنی داری در سطح لکه و سیما وجود دارد. وجود و پیوستگی جوامع حاشیه رودخانه از عوامل ایجاد پیچیدگی و تنوع بخشیدن به اکوسیستم رودخانه است، لذا حفظ و احیای پوشش گیاه ی ح اشی ه رودخانه می تواند علاوه بر حفظ و تقویت ارزش های محیط زیستی، از شدت خسارت های ناشی از تغییر مسیر رودخانه و نیز وقوع سیلاب بکاهد. پیشنهاد می شود برای جلوگیری از تخریب بیشتر از طریق لکه های انسان ساخت و کشاورزی، حریم جوامع حاشیه رودانه رعایت شود.
۲۴.

تعیین فصلی بودن بارندگی ماهیانه با استفاده از روش Markham در ایستگاههای باران سنجی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان اردبیل بارش روش مرخم (Markham) شاخص فصلی بودن (SI) توزیع زمانی بارش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۹۱
نوسانات عنصر اقلیمی بارش ازنظر مکانی و زمانی و تغییرات شدید آن به تغییرات الگوهای جوی منجر خواهد شد؛ به همین دلیل بررسی روند بارش در مقیاس های مختلف زمانی و مکانی از موضوعات مورد علاقه در اقلیم شناسی محسوب می شود. در پژوهش حاضر، شاخص فصلی بودن بارش با استفاده از روش Markham در 28 ایستگاه باران سنجی استان اردبیل در دوره آماری 30ساله محاسبه و توزیع مقادیر بارش در ماههای مختلف ارزیابی شد. در این زمینه داده های بارندگی روزانه ایستگاههای باران سنجی وزارت نیرو در استان اردبیل به کار رفت؛ سپس براساس روش Markham برای محاسبه متوسط زمان رویداد و شاخص فصلی بودن (SI) از مؤلفه های S، C و مقدار  (بردار متوسط بارندگی یک ساله)، داده های بارندگی روزانه ایستگاههای باران سنجی استفاده شد. در ادامه شاخص فصلی بودن (SI) از نسبت  به مقدار کل بارندگی سالیانه به دست آمد. براساس نتایج، بیشترین مقدار شاخص فصلی بودن مربوط به ایستگاه سرعین با مقدار 39/0 است؛ در حالی که کمترین مقدار شاخص فصلی بودن مربوط به ایستگاههای سنین و شمشیرخانی با مقدار 18/0 است. همچنین مقادیر متوسط زمان رویداد ، محاسبه شد و براساس نتایج متوسط زمان رویداد، بیست ایستگاه در فصل زمستان، شش ایستگاه در فصل بهار و دو ایستگاه در فصل پاییز است. تعیین توزیع فصلی بارش و تغییرات آن، تأثیر تغییر اقلیم را بر الگوی متغیرهای هیدرواقلیمی ارزیابی و نیز توزیع زمانی بارش در ماهها و فصول مختلف سال، امکان پیش بینی تغییر در بیلان آب، تعیین الگوی کشت و در مقیاس زمانی کوچک تر پیش بینی سیلاب و خشکسالی را فراهم می کند.
۲۵.

ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر مقادیر رسوب معلق در تعدادی از حوزه های آبخیز استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منحنی سنجه رسوب ژئومورفولوژی رسوب معلق تغییر اقلیم LARS-WG تغییرات دبی IHACRES

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۳۶۰
برآورد رسوب دهی رودخانه به دلیل پیچیدگی های آن یکی از مواردی است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺤﻨﯽﻫﺎی ﺳﻨﺠﻪرﺳﻮب و راﺑﻄﻪ ﺗﻮاﻧﯽ ﺑﺮازش داده ﺷﺪه ﺑﯿﻦ دادهﻫﺎی دﺑﯽ و ﻏﻠﻈﺖ رﺳﻮب ﻣﻌﻠّﻖ ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﺪاولﺗﺮﯾﻦ روشﻫﺎی ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﺰان ﻏﻠﻈﺖ رﺳﻮب ﻣﻌﻠّﻖ اﺳﺖ. از طرفی پدیده تغییر اقلیم با تأثیر روی بارش، درجه حرارت و دبی جریان تولیدی، به صورت غیرمستقیم کیفیت آب را نیز تحت تأثیر قرارمی دهد. هدف پژوهش حاضر به دست آوردن تغییرات رسوب طی دهه آینده (2030-2011) با استفاده از معادله سنجه رسوب می باشد. برای این منظور از مدل هیدرولوژیکی IHACRES و مدل اقلیمی LARS-WG استفاده شد. مدل IHACRES ابتدا برای 7 ایستگاه هیدرومتری واسنجی و اعتبارسنجی شد سپس با به کارگیری مدل LARS-WG میزان تغییرات درجه حرارت حداقل، حداکثر و بارندگی برای دوره آینده به دست آمد. این تغییرات به مدل IHACRES اعمال شد و میزان دبی جریان دوره آتی تخمین زده شد. از طرفی با استفاده از داده های دبی و رسوب مشاهداتی منحنی سنجه رسوب تهیه شد. با تغییر مقادیر دبی جریان در ایستگاه های مطالعاتی مقادیر دبی رسوب معلق برای دوره آتی محاسبه شد. نتایج نشان داد مقدار بارندگی 68/3 درصد کاهش یافته و دمای حداقل 48/16 و دمای حداکثر نیز 39/5 درصد افزایش یافته است. بررسی میزان رواناب طی دهه آینده در ایستگاه های هیدرومتری نشان داد که دبی متوسط به طورکلی 16/0 درصد کاهش یافته است. تعداد وقایع دبی اوج افزایش یافته است که بیش ترین افزایش مربوط به ایستگاه هیدرومتری یامچی با دبی متوسط 09/2 و 16 واقعه دبی اوج بالای 6 مترمکعب برثانیه می باشد. این تغییرات اقلیمی به طور متوسط منجر به کاهش 74 درصدی بار معلق رسوب در ایستگاه های مطالعاتی شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده تأثیر قابل توجه تغییر اقلیم بر حوزه های آبخیز استان اردبیل می باشد و با توجه به اثرات زیست محیطی تغییر اقلیم لازم است راهکارهایی جهت مدیریت مناسب حوزه های آبخیز اتخاذ شود.
۲۶.

اثر احداث سد بر تغییرات شاخص های جریان سیلاب و کم آبی در جنوب دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون T مستقل تغییرپذیری جریان شدت اوج گیری جریان های کم اثر سد جریان تنظیم شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۶۱۳
رودخانه ها از اشکال پویای طبیعت هستند که در مقاطع زمانی ویژه و در مکان های مختلف، در رابطه با عوامل محیطی، ویژگی های متفاوتی از خود نشان می دهند.سدها از جمله مهم ترین ساختارهای دست ساز انسانی در طول رودخانه هستند که می توانند تغییرات عمده ای را در رودخانه و در نهایت در کل حوضه زهکشی، پدید آورند. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی آماری میزان تغییر شاخص های هیدرولوژیک جریان تحت تاثیر سد (دوره های قبل و بعد از احداث سد) با استفاده از آزمونTمستقل در برخی از رودخانه های دریاچه ارومیه می باشد. بدین منظور ابتدا نوزده شاخص هیدرولوژیک جریان در چهار گروه اصلی جریان های اوج، تغییرپذیری جریان، جریان های حداقل و تداوم جریان مورد محاسبه قرار گرفت. سپس میزان تاثیر احداث سد در دوره های قبل و بعد از احداث سد بر روی شاخص های هیدرولوژیک جریان با استفاده از آزمون Tمستقل بررسی شد. براساس نتایج می توان گفت، در دوره بعد از احداث سد، مقادیر شاخص های دبی حداقل 1 روزه، دبی متوسط روزانه، دبی 10، 50، 75 و 95 درصد براساس منحنی تداوم جریان، تعداد روزهای با جریان صفر، چولگی، متوسط ضریب تغییرات سالانه، شدت فروکش، تعداد فروکش و شاخص عکس العمل، تفاوت معناداری نسبت به دوره قبل از احداث سد داشته است. هم چنین در بررسی میزان تاثیر احداث سد در بین پنج ایستگاه مورد مطالعه، ایستگاه هیدرومتری شاخه راست آلاسقل کم ترین و ایستگاه هیدرومتری ساری قامیش بیش ترین تاثیر را نشان می دهند. احداث سد موجب تغییر شاخص های هیدرولوژیک جریان شده است که می تواند اثر منفی بر روی گونه های گیاهی و جانوری داشته باشد.پس بررسی مطالعاتی که در خصوص فعالیت های انسانی (ازقبیل احداث سد) می باشد امکان اتخاذ تصمیم گیری های مدیریتی را فراهم می سازد که می تواند در بهینه سازی بهره برداری از رودخانه ها نقش مهمی را ایفاء کند.
۲۷.

مدل سازی توزیع مکانی و کاهش سطح تراز آب های زیرزمینی دشت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدلهای جبری مدل های زمین آماری اعتبار سنجی متقاطع عمق آب های زیرزمینی دشت تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۹۰
ژوهش حاضر به منظور ارزیابی کاربرد مدل های جبری و زمین آماری در پهنه بندی عمق آبهای زیرزمینی دشت تبریز در یک بازه زمانی 13 ساله ( 1380 تا 1392)، با استفاده از داده های 42 حلقه چاه پیزومتری در سطح دشت به انجام رسیده است. مدلهای مورد استفاده شامل، مدل IDW و مجموعه روش های توابع شعاعی(RBF)، به عنوان نماینده روش های جبری و مدل کریجینگ به عنوان نماینده روشهای زمین آماری می باشد. از اعتبار سنجی متقاطع، شاخص های خطای، میانگین انحراف خطا(MBE)، ریشه دوم میانگین مربع خطا(RMSE) و ضریب تعیین جهت انتخاب روش مناسب و اعتبار سنجی مدل های مربوطه استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که برای پهنهبندی عمق آب زیرزمینی روش کریجینگ در مقایسه با سایر روشهای میانیابی مورد بررسی (مدل Gaussian) با خطای RMSE و MBE به ترتیب برابر با 08/19 و 37/0 و R2 برابر با 35/0 ، دارای دقت بالایی بوده و با نقشه-های کاربری اراضی منطقه، شبکه آبراهه های و زمین شناسی محدوده مطالعاتی همخوانی بسیار بالایی دارد. بنابراین بهترین روش جهت پهنه بندی عمق آبهای زیرزمینی دشت تبریز محسوب می گردد. هم چنین مقایسه نقشه های پهنه بندی مکانی عمق آب زیرزمینی در طول دوره های زمانی مورد بررسی نشان داد که در قسمت های جنوب شرقی، شرقی، جنوب محدوده مورد مطالعه افزایش در عمق آب زیرزمینی مشاهده شده که البته با توجه به اینکه در این قسمتها اراضی باغی وجود دارد می توان دلیل افزایش عمق آب زیرزمینی را بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی دانست.
۲۸.

تحلیل تغییرات کاربری اراضی حوزه آبخیز بالانج چای با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی پراکنش مکانی کاربری اراضی تفکیک سیمای سرزمین بالانج چای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۴۰۴
امروزه تفکیک سیمای سرزمین به عنوان یکی از مهم ترین چالش های اکولوژی و کاهش تنوع بیولوژیکی شناخته شده است. این مسأله وسعت عرصه های طبیعی را کاهش و پراکندگی و انقطاع آن را افزایش می دهد. آشکارسازی و تحلیل تغییرات کاربری اراضی مبنای شناخت مسائل و مشکلات محیط زیست می باشد. هدف از این پژوهش ارزیابی تغییرات مکانی و زمانی کاربری اراضی بالانج چای شهرستان ارومیه به کمک فناوری سنجش از دور و با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در یک بازه زمانی 24 ساله است که برای برنامه ریزی های فعلی و آتی استفاده از سرزمین در جهت توسعه پایدار حائز اهمیت می باشد. برای تهیه نقشه کاربری اراضی از تصاویر ماهواره ای Landsat4 سال 1992 و Landsat8 سال 2016 استفاده شد. به منظور بررسی تغییرات کاربری اراضی در این بازه زمانی از سنجه های تعداد لکّه، تراکم لکّه، تراکم حاشیه، درصد پوشش سیمای سرزمین، بزرگترین لکّه و شکل سیمای سرزمین در سطح کلاس و از سنجه های تعداد لکّه ها، تراکم لکّه، بزرگ ترین لکّه، شکل سیمای سرزمین، تنوع شانون و پیوستگی در سطح سیمای سرزمین در نرم افزار Fragstats 4.2 استفاده شد. نتایج پژوهش با استفاده از سنجه ها در سطح کلاس و سیمای سرزمین بیانگر آن است که به طور کلی، سیمای سرزمین تکه تکه تر، از نظر شکلی پیچیده تر، نامنظم تر و از نظر میزان یکپارچگی عناصر ساختاری، ناپیوسته تر ( از 21/38 درصد به 10/24 درصد) و از نظر نوع کاربری پوشش موجود در واحد سطح متنوع تر (از 08/1 به 3/1) شده است. هم چنین تفسیر نتایج گویای این واقعیت است که لکّه های انسان ساخت و کشاورزی در بازه زمانی مورد نظر روند تغییراتی کاملاً همسو را طی کرده اند که می تواند ناشی از اثر مستقیم و شدت حضور بیش تر انسان در تعیین الگوی پراکنش مکانی آن ها در مقایسه با سایر کاربری ها باشد
۲۹.

ارزیابی تغییرات پیوستگی و الگوی کاربری اراضی با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در حوزه آبخیز زولاچای، سلماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکیک سیمای سرزمین کاربری اراضی نرم افزار Fragstats 4.2 زولاچای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۶۷
امروزه یکی از اثرات فعالیت های انسانی در قالب تغییر کاربری اراضی، عدم توجه به محدودیت های محیط زیستی است که بر سیمای محیط تأثیرگذار بوده و اثرات زیست محیطی شدیدی بر اکوسیستم های طبیعی دارد. این مسئله وسعت عرصه های طبیعی را کاهش و پراکندگی و انقطاع آن را افزایش می دهد. شناسایی تغییرات عوارض سطح زمین برای درک ارتباط متقابل انسان و محیط، امری ضروری است. هدف از این پژوهش ارزیابی تغییرات الگوی مکانی اراضی زولاچای به کمک سنجش از دور و استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در بازه زمانی 24 ساله است که آگاهی از آن باعث برنامه ریزی صحیح در جهت توسعه پایدار می گردد. برای تهیه نقشه کاربری اراضی از تصاویر ماهواره ای Landsat4 سال 1992 و Landsat8 سال 2016 استفاده گردید و با روش Maximum Likelihood که از معروف ترین روش های طبقه بندی است، طبقه بندی انجام شد. به منظور بررسی تغییرات پوشش اراضی در این بازه زمانی از سنجه های تعداد لکّه (NP)، تراکم لکّه (PD)، تراکم حاشیه (ED)، درصد پوشش سیمای سرزمین (PLAND)، سنجه بزرگ ترین لکّه (LPI) و سنجه شکل سیمای سرزمین (LSI) در سطح کلاس و از سنجه های تعداد لکّه ها، تراکم لکّه، سنجه بزرگ ترین لکّه، سنجه شکل سیمای سرزمین، تنوع شانون (SHDI) و پیوستگی (CONTAG) در سطح سیمای سرزمین در نرم افزار Fragstats 4.2 استفاده شد. مقادیر صحت کلی طبقه بندی در دو دوره مورد مطالعه، به ترتیب 92 و 93 درصد، برآورد شد. بر اساس نتایج، افزایش سنجه تعداد لکّه (NP) بیانگر تفکیک کاربری های طبیعی است. هم چنین تراکم لکّه (PD) در دوره مطالعاتی از 41 به 62 واحد افزایش پیدا کرده است که نشان دهنده افزایش ناهمگنی در کاربری اراضی شده است. میزان یکپارچگی عناصر ساختاری نیز از 1/43 به 89/41 درصد کاهش یافته است که ناپیوستگی را در منطقه مورد مطالعه افزایش داده است.
۳۰.

مقایسه عملکرد روش های جبری و زمین آمار در تعیین تغییرات مکانی کیفیت آب زیرزمینی دشت بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آب زیرزمینی تغییرات کیفی روش های زمین آماری روش های جبری الگوی تغییرات مکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۲۸۶
رشد جمعیت و افزایش استفاده از منابع آب برای استفاده های کشاورزی، صنعتی و شرب از عوامل اصلی کاهش کیفیت و آلودگی آب های زیرزمینی است. به سبب بهره برداری بی رویه منابع آب زیرزمینی در دشت حاصلخیز بروجن طی سالیان اخیر، این منطقه به عنوان دشت ممنوعه بحرانی شناخته شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی کیفیت آب زیرزمینی در آبخوان دشت بروجن با استفاده از روش های تحلیل مکانی جبری و زمین آماری می باشد. بدین منظور از داده های 19 چاه نمونه برداری در دوره ی زمانی 1392-1368، جهت بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت بروجن استفاده شد. تغییرات مکانی پارامترهای کیفیت آب با روش های جبری IDW، RBF و زمین آماری کریجینگ مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از روش ارزیابی متقابل شامل شاخص های میانگین خطا و ریشه دوم مربع میانگین خطا، نتایج روش های درون یابی مورد آزمون قرار گرفتند و روش مناسب جهت پهنه بندی پارامتر های کیفی مختلف انتخاب شد. بر اساس نتایج تخمین مکانی پارامتر های کیفی آب زیرزمینی دشت بروجن، برای پارامتر سختی کل (TH) روش کریجینگ (72/30RMSE= و 09/0ME=)، به عنوان روش مناسب انتخاب شد. هم چنین برای پارامترهای pH و SAR، غلظت یون کلر و غلظت یون سولفات روش RBF با مقادیر ریشه دوم مربع میانگین خطا برابر 05/0، 33/0، 27/0 و 4/0 برای تخمین مکانی مناسب می باشد. در حالی که پارامترهای EC و TDS با روش وزن دهی عکس فاصله و مقادیر RMSE به ترتیب (62/84 و 36/56) بهتر تخمین شده اند. در مجموع، با مقایسه نقشه های تهیه شده برای پارامترهای سختی کل، هدایت الکتریکی، غلظت یون کلر، غلظت یون سولفات و نسبت جذبی سدیم مشاهده می شود که پهنه های مشخص شده برای این پارامترها تقریبأ از یک الگوی خاص پیروی کرده و میزان حداقل و حداکثر تمامی پارامترها در نواحی مشترکی از دشت واقع شده است.
۳۱.

مدل سازی جریان و تعیین سهم مشارکت زیرحوزه ها در هیدروگراف سیل در حوزه آبخیز عموقین، استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبیه سازی بارش-رواناب اولویت بندی پتانسیل سیل خیزی حوزه آبخیز عموقین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۴۷۶
تمرکز اقدامات مدیریت آبخیز باید در جهت کنترل رواناب، پیش بینی سیلاب و تعیین سهم مشارکت زیرحوزه ها در تولید سیل با هدف کاهش خسارت باشد. ارائه راهکارهای مدیریتی و اجرایی کنترل سیل نیازمند توسعه مدل ها در زمینه مدل سازی بارش-رواناب و شبیه سازی هیدروگراف جریان به خصوص در حوزه های فاقد آمار است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کارآمدی مدل HEC-HMS در شبیه سازی بارش-رواناب حوزه آبخیز عموقین و تعیین سهم مشارکت زیرحوزه ها در جریان خروجی است. در این راستا، مدل HEC-HMS برای 9 رویداد متناظر بارش-رواناب با روش شماره منحنی SCS در بخش تلفات، روش هیدروگراف واحد SCS در بخش تبدیل بارش به رواناب و روش Muskingum در بخش روندیابی اجرا شد. سپس پارامترهای ورودی مدل برای شش رویداد با تابع هدف Nash-Sutcliffe بهینه شده و میانگین مقادیر بهینه شده، برای سه رویداد دیگر در مرحله اعتبارسنجی در نظر گرفته شد. در ادامه به منظور اولویت بندی سیل خیزی زیرحوزه ها مدل HEC-HMS برای بارش طرح 25 ساله با حذف یک به یک زیرحوزه ها اجرا گردید و شاخص های سیل خیزی F% و
۳۲.

تحلیل الگو و شرایط وقوع بارش های منجر به سیل در سال های 1383 تا 1393 در شهرستان گرمی، استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی فضایی بارش-رواناب بارش سنگین پیش بینی سیل تحلیل سینوپتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۹ تعداد دانلود : ۵۹۲
وقوع بارش های سنگین در اغلب موارد منجر به سیلاب های مخرب می شوند، لذا کشف الگوی حاکم بر هر سامانه اقلیمی، امکان تحلیل و پیش بینی مطلوب آن را فراهم می سازد. بنابراین هدف از این پژوهش شناخت الگوها و شرایط همدیدی رخداد سیلاب در بارش های سنگین در شهرستان گرمی می باشد. آمار مورد استفاده در این پژوهش از سال 1383 تا 1393 بوده که در آن نقشه های سینوپتکی از جمله (نقشه های ژئوپتانسیل، فشار سطح دریا، رودبادها، دما، رواناب، امگا و آب قابل بارش در سطح زمین) مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل این نقشه ها نشان داد که وقوع عامل بارش در این منطقه ترکیبی از عامل های محلی و فرا محلی می باشد. شهرستان گرمی به دلیل واقع شدن در مسیر و نزدیکی دریای خزر (90 - 80) کیلومتری، ورود توده هوای خزری، آنتی سیکلون و سیکلون غربی، می توان گفت هر ساله شاهد بارش های سنگین بوده است. در این شهرستان اکثر بارش های سنگین در طی دوره آماری موجود در ماه های فروردین، اردیبهشت و خرداد که به ترتیب 3/36، 2/46 و 4/37 میلی متر مشاهده شده است که باعث وقوع اکثر مخاطرات طبیعی جوی از جمله سیل در فصل بهار شده است. از میان این آمارها خرداد 1391 با مقدار 8/120 میلی متر بیش ترین مقدار را در طی این دوره آماری به خود اختصاص داده است. عامل مؤثر در ایجاد بارش های سنگین در زمان و مکان مورد مطالعه وجود مرکز کم فشار حرارتی بر فراز منطقه مورد مطالعه، و هم چنین شکل گیری دو موج همراه با هسته بلوکینک شده در فراز دریای مدیترانه و وجود دو منطقه کم فشار می باشد.
۳۳.

ارزیابی تغییرات مکانی شدت دوره های خشکسالی هواشناسی در مقیاس های زمانی متفاوت در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان کردستان شاخص بارش استاندارد دوره های خشکسالی مقیاس های زمانی نرم افزار DrinC

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۳ تعداد دانلود : ۳۷۰
خشکسالی به عنوان کمبود طبیعی بارش در طی دوره ای از زمان است که یک بحران مخاطره آمیز برای محیط زیست و حیات گونه های زیستی محسوب می شود. بنابراین در زمان وقوع بحران خشکسالی، عدم وجود فرصت و منابع کافی موجب صدمات جدی می گردد. مدیریت بحران در برگیرنده مجموعه ای از اقدامات واکنشی می باشد که می تواند موجب کاهش با تعدیل اثرات خشکسالی ها گردد. لذا تحلیل نمایه های اندازه گیری خشکسالی برای پیش بینی و ارزیابی مکانی و زمانی این پدیده به منظور مدیریت آن ضر ور ی به نظر می رسد. در این پژوهش، و ضعیت خشکسالی و تحلیل زمانی و مکانی آن در ایستگاه های استان کردستان با استفاده از شاخص بارش استاندارد شده ( SPI ) ، توسط نرم افزار DrinC در مقیاس های زمانی 3، 6 و 12 ماهه انجام شده است. براساس حداکثر طول دوره ی آماری موجود، آمار سال های 2000 تا 2014 در 9 ایستگاه هواشناسی استان کردستان برای تحلیل ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی شدت خشکسالی طی دوره مورد مطالعه نشان داد در سراسر استان کردستان در بین هر سه مقیاس زمانی شدیدترین خشکسالی مربوط به ایستگاه دهگلان در سال 2006- 2005 اتفاق افتاده است. هم چنین طولانی ترین دوره خشکسالی (بسیارشدید) دوره 17 ماهه مربوط به ایستگاه قروه می باشد. نتایج تحقیق تغییرات وقوع خشکسالی با درجات متفاوت را در مقیاس های مختلف زمانی و مکانی در منطقه مورد مطالعه مورد تائید قرار می دهد. هم چنین بر اساس نتایج، ایستگاه دهگلان اولویت اول را از نظر شدت خشکسالی در بین ایستگاه ها و ظفرآباد (دیواندره) آخرین اولویت را دارد. در نتیجه پیش بینی و مدیریت بحران خشکسالی می تواند یکی از اقدامات مؤثر در کاهش خسارات این پدیده اقلیمی خصوصاً در مناطق حساس باشد.
۳۴.

مقایسه الگوی تغییرات زمانی مقادیر دبی و رسوب ماهانه در تعدادی از رودخانه های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان آذربایجان غربی تغییرات دبی و رسوب تئوری Run دوره های کم آبی و پرآبی Power Laws Analysis

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۰ تعداد دانلود : ۴۲۸
برآورد صحیح میزان رسوبات حمل شده توسط جریان رودخانه در مدیریت رودخانه ها و طراحی پروژه های حفاظت آب وخاک ضروری می باشد. با توجه به تغییرات مقدار رسوب متناسب با دبی رودخانه، ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی تغییرات رواناب و رسوب می تواند در تعیین و کنترل منشأ تولید رسوب مؤثر باشد. در پژوهش حاضر تغییرات ماهانه دبی و رسوب در 15 ایستگاه هیدرومتری، استان آذربایجان غربی در یک دوره آماری 20 ساله مورد تحلیل قرارگرفته است. بر اساس ارتباط تغییرات بار رسوبی و دبی، از معادله خطی شده سنجه رسوب با تبدیل لگاریتمی داده های دبی جریان و رسوب استفاده گردید. سپس دوره های کم آبی و پرآبی با استفاده از تئوری Run تعیین گردید، و به منظور تعیین الگوی وقوع دوره های کم آبی و پرآبی از روش Power Laws Analysis استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که حداکثر مقادیر دبی و رسوب ایستگاه ها به صورت هم زمان و در فصل بهار (خصوصاً در ماه اردیبهشت) اتفاق افتاده است که با مقادیر بالای بارندگی، ذوب برف بهاره و موجودیت رسوب در این فصل در ارتباط بوده است. علیرغم اینکه بیش ترین مقدار دبی در ایستگاه ساری قمیش 1/434 مترمکعب بر ثانیه بوده، اما برخلاف انتظار، بیش ترین مقدار رسوب در ایستگاه قاسملو 9/5174 تن در روز در طول دوره آماری مشاهده شد که این مورد بر عدم تبعیت حمل رسوب از مقدار بالای دبی اشاره دارد. هم چنین بیش ترین دامنه تغییرات لگاریتم دبی و رسوب مربوط به ایستگاه پل بهراملو با مقادیر 2/1 مترمکعب بر ثانیه و 3/2 تن در روز می باشد. در ادامه مقادیر وقوع تعداد و تکرار دوره های کم آبی و پرآبی در ایستگاه های مختلف با استفاده از پلات لگاریتمی دوگانه رسم شد، و مشخص شد که در ایستگاه های موردمطالعه، تکرار دوره های کم آبی با رسوب پایین، بیش تر از تکرار دوره های پرآبی و مقادیر رسوب بالا بوده است. بر این اساس، دوره های کم آب با فراوانی بیش تری اتفاق افتاده است که نشان دهنده تمایل رفتار رودخانه ها به وضعیت فصلی بودن است و نیز تکرار بالای دوره های کم رسوب نشان دهنده این است که در اکثر ماه های سال، میزان رسوب جریان قابل توجه نیست. هم چنین تداوم دوره های پرآب و نیز دوره های کم رسوب بسیار بیش تر بوده است. بر اساس نتایج می توان گفت که در منطقه موردمطالعه، حمل مقادیر بالای رسوب مربوط به ماه های فروردین، اردیبهشت و خرداد محدودشده است. مقایسه پلات های لگاریتمی دوگانه نشان داد که در ایستگاه های چپرآباد، دورود، نقده، اشنویه و پی قلعه تغییرات مقادیر رواناب و رسوب در دوره های مختلف در یک راستا بوده ولی در سایر ایستگاه ها وقوع مقادیر رواناب و رسوب هم زمان نبوده و از الگوهای متفاوتی پیروی می کنند.
۳۵.

تحلیل خشکسالی هواشناسی در استان کردستان با استفاده از مدل نمودار سه متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی خشکسالی هواشناسی دوره های خشک و مرطوب زمین آمار شاخص بارش استاندارد شدت خشکسالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵
خشکسالی اقلیمی به معنی کمبود بارش، بخش های مختلف جوامع انسانی، کشاورزی، تولید آب، صنعت و محیط زیست را تحت تاثیر قرار می دهد. درک روابط زمانی و مکانی پارامترهای موثر بر خشکسالی بعنوان یک خطر طبیعی توسط متغیرهای چندگانه هواشناسی بهتر تفسیر می گردد. هدف این تحقیق استفاده از مدل نمودار سه متغیره برای تفسیر پدیده خشکسالی هواشناسی در ایستگاه های سینوپتیک استان کردستان است. پس از اخذ آمار ماهانه هفت ایستگاه سینوپتیک در سطح استان کردستان شامل بارش، دما و رطوبت نسبی، تحلیل های اولیه روی آن ها انجام گرفت. سپس مقادیر شاخص بارش استاندارد ماهانه برای هر ایستگاه محاسبه گردید. پس از محاسبه و ترسیم نیم تغییرنمای هر مدل ، با روش ارزیابی متقاطع و استفاده از معیارهای ضریب تبیین و مجموع مربعات خطا، روش مناسب درون یابی جهت تهیه نمودارهای سه متغیره انتخاب گردید و نمودارهای سه متغیره بر اساس مقادیر شاخص بارش استاندارد، دمای متوسط ماهانه و درصد رطوبت نسبی برای هر یک از ایستگاه های مورد مطالعه، رسم گردید. بر اساس نتایج، طبقه بندی مقادیر شاخص بارش استاندارد در نمودار سه متغیره چارچوبی را برای تفسیر خصوصیات و تغییرات عناصر اقلیمی فراهم می نماید. هم چنین ضمن مقایسه شرایط رطوبتی میان ایستگاه ها، می توان ارتباط فضایی آن ها را تجزیه و تحلیل نمود. نمودارهای سه متغیره امکان تفسیر ارتباط وقایع حدی و روند میان متغیرها را فراهم می نماید.
۳۶.

ارزیابی توان و انطباق توسعة کاربری سکونت گاه روستایی مدل سیستمی با کاربری موجود در آبخیز زیارت گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری اراضی ارزیابی توان اکولوژیک توسعه سکونت گاهی برنامه ریزی استفاده از اراضی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی مسکن روستایی
تعداد بازدید : ۷۱۸ تعداد دانلود : ۴۲۴
اهداف: ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین به عنوان هستة مطالعات آمایش سرزمین بوده که نقش به سزایی در برنامه ریزی منطقه ای دارد. انتخاب نوع و پراکنش کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی، از اهداف اصلی مدیریتی در کاهش اثرات بحران های طبیعی است. روش: پژوهش حاضر در آبخیز زیارت گرگان با وسعت 10286 هکتار در جنوب غرب شهرستان گرگان واقع در استان گلستان انجام شد. با توجّه به اینکه امروزه آبخیز زیارت در اثر هجوم جوامع انسانی از لحاظ گردشگری و سکونت گاهی در شرایط بحرانی قرار گرفته، ضروری است که قبل از اجرای هرگونه برنامة توسعه ای، مطالعات ارزیابی توان محیطی انجام شود. در ارزیابی آبخیز زیارت از مدل سیستمی آمایش سرزمین ایران و ابزار سامانة اطّلاعات جغرافیایی استفاده شد. یافته ها/ نتایج: نتایج نشان داد که 46/4 و 52/4 درصد از مساحت آبخیز زیارت گرگان به ترتیب در کلاس های تناسب یک و دو قرار دارند و سایر مناطق (76/91 درصد) به کلاس توان نامناسب تعلّق دارد. براساس نتایج حاصله، مقدار کاپای کلّی 3164/0 در طبقة کم و کاپای جزیی طبقة یک توسعه 2037/0 و طبقة دو 161/0 و در کلاس ضعیف قرار دارند. نتیجه گیری: طبق نتایج، کلاس های توسعة سکونت گاهی با قابلیت توان اکولوژیک منطقه منطبق نیستند. با کنترل طبقة یک و دو توسعة سکونت گاهی مشخّص شد که مسیر توسعة موجود با جهت گیری پیشنهادی توسعه در این پژوهش منطبق نیست. رویکرد مورد استفاده در تحقیق می تواند مدیران و برنامه ریزان را در کاهش اثر خطرات طبیعی در مقیاس محلّی و منطقه ای کمک کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان