سواد رسانه ای و تأثیر آن بر حکمرانی نوین در عصر دولت پسامدرن
حوزه های تخصصی:
امروزه در عصر گذار به دولت پسامدرن شاهد شیوه های نوینی از حکمرانی در جوامع توسعه یافته هستیم که رابطه توده ها با دولت در بستر جامعه مدنی و نیز کارویژه های دولت را بسیار دگرگون ساخته است. این شیوه های نوین در قالب مفهوم کلیدیِ «حُسن حکومت داری» متجلی می شود که یکی از معیارهای اساسیِ تمییز جوامع سیاسیِ پسامدرن از معادل های مدرن و پیشامدرن آن ها به حساب می آید. بدون تردید رسانه به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای فعال در جامعه مدنی که رابطه تنگاتنگی با شهروندان و رهبران سیاسی دارد، از جایگاه رفیعی در فرایند حکمرانی نوین برخوردار است زیرا می تواند مجرایی برای انتقال گفتمان مسلط و پیام های رهبران به مردم و متقابلاً انعکاس مطالبات عمومی به سطوح فوقانی حاکمیت سیاسی باشد. نقش آفرینی درست و مثبت رسانه ها در سطح جامعه را باید عنصر مهمی در راستای تحقق حسن حکومت داری دانست زیرا دولت های مدرن به ویژه از نوع تمامیت خواه قادرند با تسلط بر رسانه ها آن ها را به ابزاری برای کنترل هدفمند توده ها و ایجاد وضعیت هژمونی برای سلطه آسان تر خود مبدل سازند. مقاله حاضر در پاسخ به این پرسش اصلی که سواد رسانه ای چه تأثیری بر حکمرانی نوین دارد، با استفاده از روش تحلیل دومتغیره ضمن برقراری رابطه علّی میان سواد رسانه ای مردم (متغیر مستقل) و عملکرد رسانه ها (متغیر وابسته) این فرضیه را مطرح می سازد که با ارتقاء سواد رسانه ایِ آحاد مردم در جوامع پسامدرن، امکان استفاده ابزاری دولت ها از رسانه ها کاهش می یابد و رسانه می تواند با کارکرد صحیح خود نقش بسزایی در تحقق حسن حکومت داری و ایجاد دولت های متعهد و پاسخگو در برابر حقوق مدنی شهروندان برعهده بگیرد.