علیرضا دباغ

علیرضا دباغ

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

مشارکت اجتماعی ایرانیان در اینستاگرام از منظر رسانه و فرهنگ: با بررسی موردی زلزله کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اینستاگرام زلزله کرمانشاه سلبریتی شبکه های اجتماعی مشارکت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 742 تعداد دانلود : 301
رسانه ها و فرهنگ به هم پیوسته هستند و زمانی که این پیوند به کنشی اجتماعی منجر شود، اهمیت دوچندانی می یابد. این پژوهش با رویکردی فرهنگی و ارتباطاتی با هدف بررسی کارکردهای اینستاگرام در تشکیل مشارکت اجتماعی در زلزله کرمانشاه انجام گرفته است. برای این منظور همه پست های صفحات اینستاگرام سه سلبریتی متمایز فرهنگی، ورزشی و سیاسی فعال در کمک رسانی به زلزله زدگان کرمانشاه در بازه زمانی 24 آبان 1396 تا اول فروردین 1397 به همراه کامنت های کاربران این صفحات به روش «تحلیل محتوا» مورد مطالعه قرارگرفته و داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس پردازش و برای بررسی فرضیه از آزمون کای اسکوئر و ضریب وی-کرامر، استفاده شده است. مبانی نظری این مقاله بر چارچوب نظریه «جامعه شبکه ای»، «مشارکت آنلاین» و «مشارکت دموکراتیک رسانه ها» استوار شده است. این تحقیق بر اساس شاخص های مختلف فرهنگی نظیر زبان، ادبیات و لحن کاربران، نشان می دهد سلبریتی ها از ظرفیت نوشته و عکس، بیشتر از فیلم و ایموجی در برقراری ارتباط با مخاطبان استفاده کرده و کاربران نیز در تعامل با ایشان بیشتر از زبان محاوره و لحن مؤدبانه استفاده کرده اند. در نتیجه اینستاگرام به عنوان رسانه ای جدید نزد ایرانیان، کارکردهای مهمی در تشکیل مشارکت اجتماعی و پیوند فرهنگی دارد، که با زمینه های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی (کانتکست) در ارتباط است.
۲.

بررسی نرخ تعامل کاربران در صفحات اینستاگرام سلبریتی ها در زلزله ی کرمانشاه مطالعه موردی: صفحه اینستاگرام علی دایی،نرگس کلباسی و صادق زیباکلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه های اجتماعی اینستاگرام نرخ تعامل کاربران زلزله ی کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 743 تعداد دانلود : 817
شبکه های اجتماعی بستر جدیدی برای تعامل و مشارکت اجتماعی ایرانیان در رخدادهای مختلف به وجود آورده اند. این تحقیق برای یافتن نرخ تعامل کاربران صفحه اینستاگرام سلبریتی های ایرانی فعال درکمک به زلزله زدگان کرمانشاه، به روش تحلیل محتوای کمّی صورت پذیرفته است. از میان صفحات مختلف اینستاگرام ،صفحه شخصی علی دایی به عنوان یک ورزشکار، نرگس کلباسی به عنوان یک فعال فرهنگی اجتماعی، و صادق زیباکلام به عنوان یک سیاستمدار دانشگاهی، دربازه زمانی 22آبان 1396 تا اول فروردین 1397 مورد مطالعه قرارگرفت و نرخ تعامل کاربران هر صفحه با استفاده از فرمول شرکت اینستاگرام محاسبه و مقایسه گردید.نتایج این تحقیق نشان داد تعامل کاربران صفحه های اینستاگرام هر سه چهره ی مشهور درمشارکت مادی و معنوی برای کمک به زلزله زدگان ازبالاترین نرخ تعامل مورد انتظار برخوردار بوده است. و میزان شهرت چهره های مشهور، از حضور فیزیکی دائمی آنها در مناطق زلزله زده، در تعامل کاربران تأثیر بیشتری داشته است. همچنین براساس نظریه تعامل با رویکرد «میروویتز» می توان گفت دنبال کنندگان صفحه های هر سه سلبریتی با تعامل خویش و پدیدآوردن اجتماع ویژه، شبکه ی جدیدی برای کمک به زلزله زدگان در ساختاری غیر دولتی به وجود آورده اند. اما برخورد قضایی با این پدیده مؤید نظرات منتقدانی مانند «لافی» و «مورلی» است که عدم توجه به ساختارهای سیاسی را درنظریه «میروویتز» مورد تأکید قرارداده اند.
۴.

رادیو، رسانه بحران، از ادعا تا واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 647
"این مقاله کوششی برای بررسی دقیق نقش رادیو و تعیین میزان کارآمدی آن در مواقع بحرانی است. نویسنده با بررسی موردی برخی از بحران‌های سیاسی، اجتماعی و طبیعی نقاط ضعف و قوت رادیو را در ایفای نقش موثر در این شرایط، تشریح کرده است. در این خصوص نقش رادیو BBC و رادیو ایران در کودتای 28 مرداد، نقش صدای جمهوری اسلامی در آغاز جنگ تحمیلی و زلزله 8 خرداد 1383 تهران با تکیه بر شواهد عینی و اسناد و مدارک موجود به تفصیل بررسی شده است. نویسنده سپس با مرور برخی دیدگاه‌های نظری نتیجه‌گیری کرده است که رادیو به دلیل آنکه سریع‌ترین، سهل‌الوصول‌‌ترین و ارزان ترین رسانه جمعی است و همچنین به دلیل مؤانست مردم با آن و ماهیت گرم این رسانه، می تواند رسانه‌ای کارآمد در شرایط بحرانی باشد و ضمن اطلاع‌رسانی اثربخش نقش مهمی در آرامش‌بخشی و کاهش فشار روانی در مواقع بحران ایفا کند. "
۵.

نگره‎ای بر مقولة جنسیت در برنامه‎های طنز رسانة ملی(بررسی سیمای زن در برنامه‎های رسانة ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 838
"علاوه بر آن‌که محققان، لغت‌شناسان و منتقدان تعریف جامع و کاملی از مقولة طنز ارائه نداده‌اند، اکثر مطالعات و بررسی‌های فرهنگی صورت‌گرفته در این باره نیز فارغ از مسئله جنسیت بوده است. در این مقاله سعی شده است ضمن تلاش برای پوشش این دو خلأ، نگاهی منتقدانه به نوع حضور زن در برنامه‌های طنز رسانة ملی انداخته شود. براساس تحقیقات پیشین، زنان کمتر از مردان نقش‌های خنده‌دار را در برنامه‌های طنز رسانة ملی ایفا کرده‌اند. برای یافتن علت این امر نگارنده دو پیش‌فرض را مطرح کرده است. اول آن‌که استفاده از زنان برای خنداندن جنس مقابل یا همجنسان خود از خطوط قرمز برنامه‌سازی در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است و دوم آن‌که محدودیت‌هایی که سنت و فرهنگ ایران اسلامی بر برنامه‌ساز تحمیل می‌کند، باعث شده است زنان کمتر از مردان در برنامه‌های طنز به ایفای نقش بپردازند. استدلا‌لات ارائه شده در این مقاله نشان می‌دهد پذیرش هر دو این پیش‌فرض‌ها به راحتی ممکن نیست و ریشة این مسئله را باید در علت‌های دیگری جستجو کرد که اصلی‌ترین آنها نداشتن تعریفی صحیح از مقولة طنز در رسانه ملی و کارکردهای فرهنگی، اجتماعی آن در جامعه‌ای است که زنان نقش‌های بارزی در آن ایفا می‌کنند. "

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان