اسماعیل خلیلی

اسماعیل خلیلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۴.

تاریخ اجتماعی ترجمه در ایران: نسبت تاریخ فرهنگی ایران و فرهنگ تاریخی اش(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۴۸ تعداد دانلود : ۵۰۴
روندهای ترجمه در تاریخ ایران و تشخیص نسبت آن با تحولات فکری و اجتماعی، به عنوان شاخص تعیین کارویژه ترجمه در دو دوره ایران باستان و عصر تمدن اسلامی در این مقاله بررسی شده اند. مفهوم ترجمه به دو معنی در این مقاله به کار رفته است: «بازگردانی گفتار یا نوشتار از زبانی به زبان دیگر» و «بازخوانی یک فرهنگ در یک فرهنگ دیگر، به مثابه امری میان فرهنگی یا ارتباطی یا میان اجتماعی». منبع استناد در گذشته تاریخی، که فاقد گزارش هایی درباره ترجمه است، بررسی روندهای برگردان شدن زبان در روند تحول خط ها و در دوره هایی که گزارش های مکتوب از امر ترجمه وجود دارد استفاده از آن گزارش ها بوده است. منابع به عنوان «متن» بررسی شده اند و دیدگاه نویسندگانشان به طور انتقادی داوری شده است. استنتاج پایانی بر مبنای رویکرد نظری پژوهش، «تغییرات فرهنگی» را معیار فهم تاریخ ایران قرار داده و احتمال داده است که تا پایان عصر تمدن اسلامی، دو نوع «شرایط وقوع ترجمه» در ایران وجود داشته است. امر ترجمه در دوران پیش از اسلام از خصوصیت «درون فرهنگی» برخوردار بوده و در دوره تمدن اسلامی یک «اقتضای فرهنگی» برای ارتباط میان فرهنگی که کارویژه نهایی اش می تواند ایجاد یک فرافرهنگ بوده باشد. مفهوم اول دلالت بر خصلت خود فرهنگ در جذب عناصر فرهنگ های دیگر دارد، و مفهوم دوم به عامل تکثر فرهنگی در محدوده بیناسرزمینی یا میان جامعه ای.
۶.

نسبت زبان پارسی با بازسازی جامعوی در ایران و ذهن ترجمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازسازی جامعوی ایران تحول جامعوی ذهن ترجمه ای مسأله جامعوی معرفت ترجمه ای معرفت جامعوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی علم و معرفت و تکنولوژی جامعه شناسی علم
تعداد بازدید : ۹۳۳ تعداد دانلود : ۵۸۰
این متن که در پی طرح فرضیّه یی برای شناخت نقش کلیّت علوم انسانی است، می کوشد، با کاوش سریع کوشش های معطوف و ناظر به امر بازسازی جامعوی[1] در چند دورة حاد تاریخِ ایران، نقش زبان را در فرآیندهای گسسته و پیوستة ایده های بازسازی جامعه اجمالاً شناسایی کرده، سرانجام با مقایسة نوع و نقش ترجمه در علوم انسانیِ ما در دوره ی اخیر، تأثیر ترجمه را بر ایده ها و کوشش های بازسازی جامعه دریابد. ابتدا ایده های بازسازی پس از حملة اعراب تا قبل از فردوسی و پس از او، به منظور پی بردن به چراییِ تلاش فردوسی برای پی افکندنِ امر بازسازی بر آرمان، رهیافت و منطق زبانی اش با یکدیگر مقایسه می شوند. سپس، سایر ایده های بازسازی در دو تحوّل پس از حملة مغول و پس از صفویه و میزان موفقیت آن ها ارزیابی می شوند. متن به تشریح اجمالی نسبت علوم انسانی با زبان پارسی در شرایطی می پردازد که منطق تحول بر اساس عملکرد ترجمه در جهان ذهن و زبان ما رقم می خورد. نتیجة کاوش پیشنهاد می کند که نوعی فقدان توجه به مبانیِ معرفت شناختیِ زبان به طور خاص، به کلیت زبان پارسی به طور عام و به کلیّتِ امر جامعوی به طور اعم، در طرح واره های علوم انسانی اخیر ما به چشم می آیند که در این میان عامل ترجمه از تأثیر بسیاری برخوردار بوده و هست. مقاله، این فرضیه را مطرح می کند که «احتمال موفقیت علوم انسانی در ایفای کارکردشان در امرِ بازسازی جامعوی ایران، تابعی از نسبتِ توجه این علوم به مبانیِ معرفتیِ جامعة ایران» است. مباحث مربوط به ترجمه که مستخرج از پژوهشی جامع با عنوان «مسائل جامعوی ترجمه و مترجمان ایران[2]» است، پیشنهاد می کنند که آنچه در دو قرن اخیر در ایران واقع شده فرو کاستن اندیشه به ترجمه و پیداییِ ذهن ترجمه ای بوده است و لذا احتمالی برای موفقیت علوم انسانی در ادامة این روند متصور نیست، بلکه ایفای کارکرد این علوم «تابعی از نسبتِ توجّه به بنیادهای معرفت شناختیِ زبانِ پارسی در ایران است».

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان