طی دهه های اخیر، همراه با بالا رفتن سن ازدواج و به تعویق افتادن آن، خانواده های تشکیل یافته نیز از دوام و پایداری کمتری نسبت به گذشته برخوردار شده اند. هدف این مقاله، بررسی نگرش450 نفر از افراد حداقل یکبار ازدواج کرده 60- 15ساله تهرانی در زمینه عوامل تأثیرگذار بر طلاق با توجه به الگوی نظری- مفهومی تغییرات نهاد خانواده و تمایل زوجین به طلاق است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که، متغیرهای وجود فرزند، شاغل بودن فرد، رضایت بالای زناشویی، سن بالاتر به هنگام ازدواج، استقلال بالاتر زن برای تصمیم گیری درون منزل و امکان جابجایی بیشتر او در بیرون منزل، با تمایل پایین تر زوجین به طلاق در ارتباط اند؛ درحالی که متغیرهای خشونت خانگی، ساختار یک طرفه قدرت درون منزل، دخالت اطرافیان و استقلال بالاتر اقتصادی و اطلاعاتی زن، تعیین کننده های تمایل بالاتر زوجین به طلاق هستند. برشمردن خیانت و اعتیاد به عنوان دو مورد از مهم ترین علل طلاق از دیدگاه زنان و مردان، بیانگر این نکته است که زوجینی که طلاق را به عنوان راه حل برون رفت از این شرایط انتخاب می کنند، به دنبال خانواده ایده ال جدیدی هستند که در آن اعتماد متقابل زوجین و حقوق مساوی طرفین رعایت شود.
معنای زایمان ورای فرایندهای زیست پزشکی است که در خلال آن رخ می دهد. زایمان در صورت بندی تفکرات زنان نسبت به خودشان سهمی اساسی دارد و آثار چشم گیری بر سلامت مادر و اعضای خانواده می گذارد. چگونگی تعریف و برساخت فرزندآوری برای تمامی گروه های ذی نفع از جمله پزشکان حائز اهمیت است. امروزه زایمان امری طبیعی نیست، بلکه به موضوعی برای مفهوم پردازی و مداخله پزشکی بدل شده است. شیوع عمل سزارین در سطح جهانی و در ایران مؤید آن است که زندگی زنان به شکل روزافزونی در حال پزشکی شدن است و زنان در دوره بارداری و زایمان بیش از پیش به دانش پزشکان وابسته می شوند. این مقاله با هدف مطالعه تغییرات صورت گرفته در نهاد فرزندآوری، عمل سزارین را یک مسأله اجتماعی - فرهنگی قلمداد و بر عوامل مؤثر فرهنگی، عنصر آگاهی و تجارب زیسته در ارتباط با مادری تصریح می کند. این مقاله با اتخاذ رویکرد برساخت گرایی در انسان شناسی و با طرح سئوالاتی از ...