۵.
با توجه به تغییر سریع فناوری در ابعاد مختلف زندگی، انسان امروزی با حجم انبوهی از اطلاعات مورد نیاز برای ادامه حیات و تنازع بقا مواجه شده است. افزایش اطلاعات و همراستایی آن با تغییرات گسترده و سریع، موجب ناپایدار شدن اطلاعات شده است. در این شرایط دیگر اتکا به انباشته های دانش و اطلاعات دوره مشخصی از زندگی با عنوان دوره آموزش رسمی برای گذران مابقی عمر کافی نیست و در صورت نبود یادگیری پیوسته و تطبیق فعال آموخته ها با شرایط پویای زندگی، موجب غیر روزآمد شدن سریع داده های موجود خواهد شد. در چنین محیطی تأکید از نظام رسمی آموزش با چرخه حیات محدود به انواع دیگر یادگیری با عنوان یادگیری شخصی و مادام العمر، در کل چرخه زندگی فرد از گهواره تا گور، تغییر یافته است. در راستای ضرورت شناخت ویژگیها و جایگاه هر یک از نظامهای آموزشی و یادگیری، در این تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه، بر اساس مقیاس پنج سنجه ای لیکرت، و جمع آوری اطلاعات در جامعه آماری دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه تربیت مدرس، به ویژه در بین دانشجویان رشته های فنی مهندسی، نظامهای آموزشی رسمی، غیر رسمی و یادگیری شخصی و مادام العمر با همدیگر مقایسه و ارزیابی شده اند. یافته های تحقیق ضرورت توجه بر یادگیری مادام العمر را مشخص کرد و همچنین، نشان داد که در این یادگیری مادام العمر، یادگیری افراد بالاتر و لذت بخش تر و احتمال فراموشی آموخته ها کمتر است.