فرهاد ناظرزاده کرمانی

فرهاد ناظرزاده کرمانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۸ مورد از کل ۱۸ مورد.
۱.

تحلیل روایت شناختی رمان کافکا در کرانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره شناسی جوزف کمپبل روایت شناسی رولان بارت کافکا در کرانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۳ تعداد دانلود : ۴۲۹
هاروکی موراکامی، یکی از مطرح ترین نویسندگان کنونی جهان است و رمان کافکا در کرانه نیز به عنوان یکی از پرفروش ترین و بهترین آثار او شناخته می شود. این مقاله به تحلیل روایت شناختی رمان کافکا در کرانه از منظر دو نظریه روایت شناسی و اسطوره شناسی می پردازد. در این راستا، پس از بررسی رویکرد رولان بارت به روایت شناسی، روایت کافکا در کرانه با استفاده از یک جدول نشان داده می شود. آنچه در این رمان، نظرها را به خود جلب می کند، وجود یک الگوی اسطوره ای آیین گذار و بلوغ، براساس آن چیزی است که جوزف کمپبل در قهرمان هزارچهره مطرح کرده است. در پایان نیز به این سؤال پاسخ داده می شود که چگونه روایت اسطوره ای گذار و بلوغ، خود را مجدداً در این رمان تکرار کرده است و چگونه این آیین جهان شمول، در فرهنگ های مختلف، عناصری را در خود می آمیزد و درعین حال، در پس روایت ها باقی می ماند.
۳.

پژوهش تطبیقی گونه های کلان کمدی غربی و کمدی سنتی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقلید کمدی کمدی رومی کمدیا دل آرته کمدی کهن کمدی نو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۷۰۱
پژوهش حاضر به سه نظام کمدی غربی شامل کمدی یونانی، کمدی رومی و کمدیا دل آرته و کمدی سنتی ایرانی یا تقلید می پردازد و در پی دستیابی به این پاسخ است که تئاتر کمدی غربی چگونه و بر اساس چه معیارهایی به این سه گونه تقسیم شده و چگونه می توان مطالعهی تطبیقی آن را صورت بندی نمود، همچنین تئاتر کمدی غربی با تقلید چه همانندی یا ناهمانندی هایی دارد. پژوهشگر کوشیده تا به پرسش های یادشده بر اساس مهمترین و معتبرترین مآخذ، و بر بنیاد روش های تحلیلی، توصیفی، تاریخی و تطبیقی پاسخ دهد و ضمن توصیف و تحلیل سه نظام کمدی غربی و تقلید و به دست آوردن ویژگی های نمایشنامهای و اجرایی- نمایشی آنها، ویژگی های سه نظام کمدی غربی را یکایک با یکدیگر و با تقلید تطبیق داده و مقایسه کرده است تا به وجوه مشترک و افتراق میان سه گونهی کمدی غربی و کمدی سنتی ایران دست یابد. این پژوهش نه تنها جنبه های کمدی را روشن می کند، بلکه می تواند با مقایسهی آنها با کمدی سنتی ایران، زمینه هایی برای مطالعهی نظری و در نتیجه نظریه پردازی فراهم کند و همچنین مایه هایی برای ژرف و گسترده تر ساختن کمدی سنتی ایران پیشنهاد نماید.
۵.

انعکاس ملی گرایی در ادبیات نمایشی روزگار پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات نمایشی رضاشاه شعوبیه ملی گرایی ناسیونالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
کاوش در باب ملی گرایی در ادبیات نمایشی ایران، ما را با دو برهه ی مشخص در تاریخ یکصدوپنجاه ساله ی خود مواجه می کند، یکی روزگار پهلوی اول و دیگری دوران جنگ ایران و عراق که در ادبیات نمایشی آن دوران- و حتی تاکنون- با عنوان تئاتر دفاع مقدس آثار زیادی را به خود اختصاص داده است. اما رویکرد کلی این تحقیق، بررسی و شناخت نهضت شعوبیه - نخستین جنبش ناسیونالیسم ایرانی- به عنوان مقدمه و آبشخوری تاریخی برای جریان ناسیونالیسم روزگار پهلوی اول است که در ادبیات نمایشی این دوران هم انعکاسی تام و تمام یافته است. نهضت شعوبیه از آن جهت برای این نوشته حایز اهمیت است که نه تنها به نوعی نقطه ی آغاز ملی گرایی به شکل یک نهضت سازمان یافته در این سرزمین است، بلکه آتش زیر خاکستر آن در دوره ی پهلوی اول هم، دیگر بار زبانه می کشد و در ادبیات نمایشی آن دوران هم جلوه گری می کند. از طرفی، اشتراکاتی میان نهضت شعوبیه با ناسیونالیسم ظهوریافته در ادبیات نمایشی روزگار رضاشاه نیز وجود دارد. ملی گرایی در ادبیات نمایشی این دوره، تا حد زیادی از الگوهای جبهه های ادبی و علمی- فرهنگی نهضت شعوبیه الگوبرداری و پیروی کرده است. این پژوهش نشان می دهد که الگوهای تفکر و مبارزه نهضت شعوبیه- جز در مواردی اندک- شباهت های کلانی با الگوهای تفکر و مبارزه ی ناسیونالیسم عصر پهلوی اول دارد.
۱۰.

نمایشگری های کاروانی در ایران: پژوهشی نظریه پردازانه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۳
پویشها - کارکنشها (فعالیتها) و پدیده های تماشاگانی (فنونهای تئاتری) در ایران را به پژوهش و نظر این پژوهشگر می توان در نه ریختار (فرم گونه) گنجاند : 1) نمایشگری آیینی (RITUALSTIC PERFORMANCE) 2) نمایشگری کاروانی (PROCESSIONAL PERFORMANCE) 3) داستانگویی نمایشگرانه (DRAMATIC STORYTELLING) 4) نمایشگری گذرگاهی (STREET AND OUTDOOR PERFORMANCE) 5) نمایش عروسکی )PUPPET THEATRE) 6) نمایش خندستانی (FARCICAL PLAY) . نمایش سوگرنجهای دین سروران (PASSION PLAY) تماشاگان باختریسان (تئاتر به سبک غرب) (WESTERNINFLUENCED THEARE) تماشاگان گزینشدر آمیزی (تئاتر التقاطی تئاتر اکلکتیک) (ECLETIC THEATRE) در پژوهش حاضر ریختار شماره دو نمایشگری کاروانی در کانون نقد و نظریه پردازی قرار گرفته و چنین نتیجه گرفته شده که این ریختار تماشاگی (فرم تئاتری) خود بر بنیاد در و نمایه به سه گونه شاخه ای بخش پذیر است (1) نمایشگریهای سورکاروانی (مانند میرنوروزی) (2) نمایشگریهای سوگکاروانی (مانند نمایش قالی شویان در مشهد اردهال کاشان) و (3) نمایشگریهای آیفتمندی) (مانند نمایشواره های تمنای باران) از میان این گونه شاخه ای ریختار نمایشگری کاروانی گونه های نمایشگریهای سورکاروانی از میان رفته اند. نمایشگریهای سوگکاروانی که در دوران پیش از اسلام در ایران رواج داشته اند - و سوگ سیاوش نمونه ی برجسته ی آن بوده است - نیز از میان رفته اند - لیکن نمونه هایی که وابسته به مذهب تشیع می باشند همه ساله برگزار می گردند. نمایشگریهای آیفتمندی که نمونه ی کلان آن نمایشهای تمنای باران بوده است به تدریج جنبه های نمایشی خود را از دست داده اند و جنبه های نیایشی به خود گرفته اند.
۱۳.

ساخت و پرداخت «فضا و حالت» در نمایش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۳
1- پیش آشناییها عنصر «فضا وحالت»atmosphere and mood)) یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده «بیان تئاتری» (theatrical expression) است. ساخت و پرداخت «فضا و حالت» درهنرنمایش ازنمایشنامه آغاز می شود؛ زیرا نمایشنامه نه فقط عنصر آغازین و سلسله جنبان عناصر دیگر هنر نمایش است‘ بلکه در آن بیشتر عناصر هنر نمایش هر چند به صورت بالقوه وجود دارند. از این نظر نمایشنامه به مثابه بذر گیاهی است که به طور بالقوه اکثر خصوصیات گیاه را درخود نهفته دارد. شاید بتوان نمایشنامه ای را که به اجرا در آمده به بذری مثل زد که به صورت گیاه ‘ رشد ونمایافته است. بنابراین احتمالا می توان چنین نتیجه گرفت که در بسیاری از موارد‘ عنصر «فضا وحالت» به طو رنهفته و سربسته و گاهی نیز آشکارا ‘ در تمام عناصر هنر نمایش جاری و ساری است؛ به صورت کلمه در می آید و یا به طور نهفته و درونی در آن حضور می یابد. یادآوری می کنیم که علاوه بر «نمایشنامه» سایر «عناصر تشکیل دهنده هنر نمایش» (elements of theatre) عبارتند از : «بازیگری» ‘ «طراحی صحنه»‘ «لوازم صحنه»‘ «نورپردازی»‘ «چهره پردازی و گریم»‘ «موسیقی»‘ «حرکات موزون»‘ «لباس»‘ «معماری تماشاخانه» ‘ «کارگردانی»‘ تماشاگری... و «جلوه های ویژه» . و همان طور که گفته شد‘ بیشتر «عناصرهنر نمایش» درنمایشنامه آشکارا و یا نهفته حضور دارند؛ ونیز بر بنیاد و با وساطت «عناصر تشکیل دهنده هنر نمایش»است که «بیان تئاتری» که انوا ع بیان هنری است –زاده و پرورده می شود؛و «عناصر هنر نمایش» به کار گرفته می شوند تا «بیان تئاتری» پدید آورنده شود. «فضا وحالت» که از عناصر «بیان تئاتری» به شمار می رود . در واقع بنیادو به وساطت کلیه «عناصر تشکیل دهنده هنر نمایش » زاده و پرورده می شود. پژوهش حاضر را با چنین زاده و پرورده می شود. پژوهش حاضر را با چنین پیش آشنائیهایی آغاز کرده‘ سپس به بررسی عنصر «فضا وحالت» در هنر نمایش می پردازیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان