لیلا منتظری

لیلا منتظری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تحلیل زیبایی شناسی پوسترهای سینمایی مرتضی ممیز بر اساس نظریه مولی-مولکولی فلیکس گتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی مرتضی ممیز فلیکس گتاری پوستر سینما مولی مولکولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۹
هدف پژوهش: فلیکس گتاری در نظریه مولی-مولکولی خود، به ارتباط میان جامعه و افراد پرداخته که از منظر او این ارتباط خود به نوعی انقلاب منجر می شود. گتاری که خود فیلسوفی پسامدرن، محسوب می شود، به ساختارشکنی اعتقاد داشته و در نظریه رویزومی خود به حرکت هایی با بی نهایت آغاز و پایان اشاره می کند. در این گفتار تلاش شده با انتخاب پنج پوستر سینمایی از مرتضی ممیز، به تحلیل رویکرد مولی-مولکولی آن ها و گفتمان حاکم دوران پرداخته شود. ممیز که خود هنرمندی ساختارشکن و جریان ساز در ایران است، به خوبی این دیدگاه را در آثارش به معرض دید قرار داده است. پرسش اصلی در این پژوهش این است که این نظریه چگونه خود را در پوسترهای سینمایی ممیز نشان داده است؟ برای پاسخ به این سوال، باید به شرایط آن دوران جامعه و مردم پرداخت. روش پژوهش: در این نوشتار با انتخاب پنج پوستر از آثار سینمایی ممیز به تحلیل آثار او پرداخته شده است. انتخاب پوستر، براساس شرایط ایران در آن دوران بوده و سعی بر آن بود که از دوران قبل از انقلاب اسلامی ایران، دوران جنگ تحمیلی عراق با ایران و هم چنین دوران پس از جنگ، پوسترها انتخاب شود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتاب خانه ای می باشد. در این پژوهش، تلاش بر معرفی تعدادی از مفاهیم گتاری ذیل نظریه مولی- مولکولی او بوده که تعدادی از این مفاهیم با همراهی ژیل دلوز مطرح گردیده است. یافته ها: با توجه به دیدگاه مولی-مولکولی گتاری، هنر بازتاب دهنده و آیینه جامعه و روان بوده؛ بنابراین خوانش این پوسترها براساس توجه به رویداد سال های بیان شده که از دوران قبل از انقلاب اسلامی ایران تا دوران سازندگی پس از انقلاب 1357 بوده را شامل می شود. ساختارشکنی و عدم پیروی از قوانین طراحی پوستر در آثار پوستر سینمایی ممیز نمایان گر بوده و در هر پنج پوستر ویژگی هایش ذکر گشته است. نتیجه گیری: در این نوشتار پس از توصیف هر پنج پوستر براساس رخدادهای زمان و دیدگاه هنری مرتضی ممیز، قرابت نظریه مولی- مولکولی گتاری با آنان مورد تحلیل و بررسی قرارگرفت. پوسترهای منتخب امکان خوانش با دیدگاه مورد نظر را داشته و همگی بازتابی از دوران و خلاقیت ممیز بودند. نگارندگان سعی برآن داشتند که در این پوسترها مفاهیم دیگری از فلسفه گتاری و دلوز را مورد خوانش قرار دهند. در نهایت این مقاله نشان می دهد که پوسترهای سینمایی مرتضی ممیز با رویکرد مولی-مولکولی گتاری مطابقت دارد. این پوسترها، علاوه بر تبلیغ فیلم و جذب مخاطب، آیینه ای برای نمایش رویدادهای دوران خود و هم بستگی میان آحاد مردم است.
۲.

خوانش فیلمنامه های سوررئالیستی تری گیلیام بر اساس رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هرمنوتیک تاریخ سازی پیشاپیکربندی پیکربندی فراپیکربندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۶
این پژوهش قصد دارد به بررسی تاثیر نمادها و استعاره ها در فیلمنامه های سوررئالیستی تری گیلیام با رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک پل ریکور بپردازد. گیلیام بنا به منِ مفسرش این امکان را به کاراکترهایش می دهد در دلِ مباحثی چون کهن الگوها، روایات، تاریخ، زمان و مکان شناور باشند، تا از جانب گیلیام به عنوان پدیده ای منحصر به فرد، بازتعریف شوند. هدف محقق کشف معانی ثانویه جهان متون فیلمنامه های تری گیلیام در یک فرآیند دیالکتیکی است و قصد دارد فیلمنامه های گیلیام را بر مبنای آرای هرمنوتیک پل ریکور تفسیر نماید. پل ریکور معتقد است برای پَر و بال دادن به قوه ی خیال باید واقعیت را به حالت تعلیق درآورد، تا با بازگشت به ماهیت اشیاء و پُر رنگ کردن نقش استعاراتِ درون متنی، بتوان معنای اولیه ی آنها را کنار زد و معانی جدیدی به آنها افزود. با این تعریف کارکرد قدرت خیال انسان ها در آثار گیلیام برگ برنده ای برای اوست تا قهرمانان آثارش بتوانند پیش برنده ی داستان در جهانی غیرواقعی باشند. از نمونه هایی که گیلیام در فیلمنامه های مونتی پونتی، زمان به اسارت گرفته شده، برزیل، ماجراهای بارون مایچوزن، به آن ها پرداختی هرمنوتیک داشته است میتوان به بازشناخت حکایات، بازتعریف روایات، شوخی با اساطیر، بازتعریف قصص با رویکردی فراتاریخ نگارانه اشاره کرد. الگوی تحقیق در این پژوهش پدیدارشناسی شهودی است که به جای پرداختن به صرف واقعیت، به مفاهیم نهفته و چگونگی پدیده ها توجه دارد. محقق با شیوه ی توصیفی، تحلیلی قصد دارد به سمتِ ماهیت پدیده ها و تفسیرِ مفاهیم ثانویه ی فیلمنامه های گیلیام حرکت کند تا با خوانشی پدیدارشناختی بتواند به شناخت بهتر این رویکرد هنری با مانیفست سوررئالیسم دست یابد.
۳.

مطالعه تطبیقی آرای ژیل دلوز و نلسون گودمن در نقاشی و ادبیات مدرن با تمرکز بر مفهوم گریز از بازنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر مدرن گریز از بازنمایی ژیل دلوز نلسون گودمن نقاشی و ادبیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۳۶۷
مدرنیسم گرایشی است ذهنی و فکری از سوی انسان مدرن. ذهنی که در مواجه با بحران های زندگی به تغییری تازه مبدل شد و جنبه های مختلف زندگی را به واسطه اثر هنری تجلی بخشید. عصر مدرن شروع یک تغییر اساسی بود و هنرمند با تکیه بر افکار بی نهایت خویش معنای هنر را نیز دگرگون کرد. نویسنده، شاعر و نقاش مدرنیسم، هر یک با اندیشه ا ی خلاقانه، ایده خود از مسائل پیرامون را به شیوه ای متفاوت تجسم نمودند. رسیدن به تفاوت ها بود که همواره ذهن پویای هنرمند مدرن را مورد کنکاش قرار داد تا از پس نیروهای ذهن گرای خویش جهانی فارغ از هرگونه بازنمایی بیافریند. از سویی، صاحب نظران با نگرش هایی نوین، نظریات ساختارشکن خود در باب مفاهیم گریز از بازنمایی را در هنر مدرن مطرح نمودند. ژیل دلوز و نلسون گودمن از جمله متفکران قرن بیستم هستند که با طرح مفاهیمی سازنده، یک پارادایم خاص را در این دوره انسجام بخشیدند. نگارنده بر این باور است که شناخت و درک آثار هنری مدرن با تکیه بر آرای این دو نظریه پرداز، مفهومی تازه می یابد. آثار تصویری و ادبی مدرن با روی گردانی از سنت بازنمایی پیشین، به فرمی ضد بازنمایانه تغییر یافتند و مدل سازی بر اساس مفاهیم این متفکران، بستری از تفکرات جدید را فراهم آورد. این پژوهش با تمرکز بر نقاشی و ادبیات به عنوان دو عرصه هنری در تلاش است تا با پیوند میانشان، زبانی متفاوت از بازنمایی را نوسازی کند. آنچه مورد پرسش قرار می گیرد، این است که مفهوم بازنمایی در جهان بینی هنرمندان و نظریه پردازان عصر جدید مبتنی بر چه مفاهیمی بوده و چگونه تاثیر پذیرفته است؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان