سارا مشاعی

سارا مشاعی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱ مورد از کل ۱ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی آرای ژیل دلوز و نلسون گودمن در نقاشی و ادبیات مدرن با تمرکز بر مفهوم گریز از بازنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر مدرن گریز از بازنمایی ژیل دلوز نلسون گودمن نقاشی و ادبیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۳۷۲
مدرنیسم گرایشی است ذهنی و فکری از سوی انسان مدرن. ذهنی که در مواجه با بحران های زندگی به تغییری تازه مبدل شد و جنبه های مختلف زندگی را به واسطه اثر هنری تجلی بخشید. عصر مدرن شروع یک تغییر اساسی بود و هنرمند با تکیه بر افکار بی نهایت خویش معنای هنر را نیز دگرگون کرد. نویسنده، شاعر و نقاش مدرنیسم، هر یک با اندیشه ا ی خلاقانه، ایده خود از مسائل پیرامون را به شیوه ای متفاوت تجسم نمودند. رسیدن به تفاوت ها بود که همواره ذهن پویای هنرمند مدرن را مورد کنکاش قرار داد تا از پس نیروهای ذهن گرای خویش جهانی فارغ از هرگونه بازنمایی بیافریند. از سویی، صاحب نظران با نگرش هایی نوین، نظریات ساختارشکن خود در باب مفاهیم گریز از بازنمایی را در هنر مدرن مطرح نمودند. ژیل دلوز و نلسون گودمن از جمله متفکران قرن بیستم هستند که با طرح مفاهیمی سازنده، یک پارادایم خاص را در این دوره انسجام بخشیدند. نگارنده بر این باور است که شناخت و درک آثار هنری مدرن با تکیه بر آرای این دو نظریه پرداز، مفهومی تازه می یابد. آثار تصویری و ادبی مدرن با روی گردانی از سنت بازنمایی پیشین، به فرمی ضد بازنمایانه تغییر یافتند و مدل سازی بر اساس مفاهیم این متفکران، بستری از تفکرات جدید را فراهم آورد. این پژوهش با تمرکز بر نقاشی و ادبیات به عنوان دو عرصه هنری در تلاش است تا با پیوند میانشان، زبانی متفاوت از بازنمایی را نوسازی کند. آنچه مورد پرسش قرار می گیرد، این است که مفهوم بازنمایی در جهان بینی هنرمندان و نظریه پردازان عصر جدید مبتنی بر چه مفاهیمی بوده و چگونه تاثیر پذیرفته است؟

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان