مقدمه: طرح پزشک خانواده به عنوان یکی از مهم ترین سیاست گذاریهایی است که در دهه اخیر در عرصه نظام سلامت مطرح شده، ازاین رو اهمیت و ضرورت مطالعه آن دقیقاً از اهمیت و جایگاه سلامتی در توسعه و رفاه جامعه نشأت می گیرد. بدین جهت، هدف پژوهش حاضر، مطالعه جایگاه و روند اجرایی برنامه پزشک خانواده در نظام سلامت ایران است، اینکه از چه پیشینه تاریخی، قانونی و اجرایی برخوردار است؟ و در زمینه اجرا با چه چالشها و موانعی مواجه بوده است؟ روش: پژوهش حاضر در قلمرو پژوهش کیفی است که در آن نمونه گیری مبتنی بر هدف است و برای جمع آوری داده ها از تحلیل اسنادی و مصاحبه استفاده شده است. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه نیز از طریق تحلیل مضمون بر اساس کدگذاری صورت گرفت. یافته ها: هم زمان با دستیابی به پیشینه تاریخی، مبانی قانونی و روند اجرایی برنامه پزشک خانواده، موانع اجرایی برنامه از نظر بستر و زمینه های آن تحت عنوان 4 مقوله اصلی شناسایی شد: «قائم به فرد بودن برنامه ها و تأثیر تغییرات مدیریت و دولت بر برنامه ملی»، «چالش ناشی از نحوه حمایت دولت دهم از پزشک خانواده»، «چالشهای فرهنگی»، «قانون گریزی، عدم اراده و تعهد سیاسی مسئولین ارشد کشوری». نتیجه گیری: پزشک خانواده که از سال 1381 به تدریج در نظام سلامت مطرح شد، می بایست برحسب قوانین موجود، چون برنامه های 5 ساله توسعه چهارم و پنجم تاکنون در سرتاسر ایران اجرایی می شد، ولی آنچه در عمل به وقوع پیوست، محدود شدن اجرای آن به روستاها و دو استان فارس و مازندران آن هم به سبک و سیاقی متفاوت از خود برنامه پزشک خانواده است که در این راستا مطالعه موانع اجرایی آن نمایان ساخت که بسیاری از زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که لازمه اجرای برنامه بودند، مهیا نبوده، زمینه هایی که نقش کلیدی در موفقیت و شکست هر برنامه ای داشته و در عرصه سیاست گذاری ضرورتاً باید بدانها توجه شود