نقش آب در مسکن روستایی مازندران و امکان سنجی بازآفرینی کالبدی ساختارهای مدیریت منابع آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
133 - 146
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی لزوم توجه به موضوع آب در حوزه های مختلف ازجمله معماری را بیش ازپیش نمایان ساخته است. روش های مدیریت مصرف آب در اقلیم های خشک و نیمه خشک ایران مدتی است که موردتوجه جامعه علمی و اجرایی کشور قرار گرفته است، اما این ملاحظات در مناطق مرطوب به ویژه مناطق حاشیه دریای خزر در نظر گرفته نمی شود. این بی توجهی به موضوع آب در مطالعات مربوط به معماری روستایی منطقه مازندران در شرایطی است که کالبد بناهای با بیشترین تأثیر از آب شکل گرفته اند. هدف این مقاله تحلیل امکان سنجی توسعه سامانه های استحصال آب باران در مسکن روستایی استان مازندران با توجه به سازگاری در سه بعد اجتماعی، کالبدی و نهادی است.
این مقاله پژوهشی کاربردی و کمی است. داده های پژوهش در سه گروه کالبدی، اجتماعی و فنی طبقه بندی شدند. روش گردآوری فراخور هر گروه از داده ها اسنادی، مشاهده و پرسش نامه بوده است. تحلیل داده های کمی از طریق روش دلفی و آزمون کلموگروف-اسمیرنوف توسط نرم افزار SPSS.24 انجام شده است. محدوده مطالعه روستاهای استان مازندران (روستاهای پارسی، شانه تراش، دیوا، کبریاکلا، کوتنا و ورکی) است که در سه گروه «کوهستانی»، «کوهپایه ای» و «جلگه ای» تقسیم شده اند.
یافته های پژوهش نشان می دهد، میزان مشارکت در توسعه سامانه استحصال آب باران در روستاهای کوهستانی و کوهپایه ای استان نزدیک به یکدیگر است اما در روستاهای جلگه ای سازگاری اجتماعی پایین تر از متوسط ارزیابی شده است. در بعد کالبدی نیز سازگاری معماری روستایی بالاتر از متوسط است و این سازگاری در هر سه نوع روستا تقریباً به یکدیگر نزدیک هستند.
ازاین رو، ساختار کالبدی و معماری مسکن روستایی مازندران امکان توسعه سامانه های استحصال آب باران را دارا است. اما در بعد نهادی، ظرفیت های مدیریت روستایی کمتر از متوسط است و می تواند مانع توسعه سامانه های استحصال آب باران در روستاهای مازندران باشد.