نقش میانجی گری ناگویی هیجانی مادر در رابطه بین سبک های فرزند پروری ادراک شده و دلبستگی مادر-جنین در مادران باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری ادراک شده و دلبستگی مادر-جنین در مادران باردار بود و نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه بین این دو متغیر مورد بررسی قرار گرفت. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و 114 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به بیمارستان ضیائیان شهر تهران به طور در دسترس مورد پژوهش قرار گرفتند و به پرسشنامه های دلبستگی مادر-جنین (MFAS) از کرانلی (1981)، مقیاس ادراک از سبک فرزند پروری والدین (POPS) گرولینک و همکاران (1997) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) از باگبی و همکاران (1994) پاسخ دادند. در پژوهش حاضر از مد ل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک فرزند پروری ادراک شده بر دلبستگی مادر-جنین اثر مثبت و معنادار، سبک فرزند پروری ادراک شده بر ناگویی هیجانی و ناگویی هیجانی بر دلبستگی مادر-جنین اثر منفی و معناداری دارد. در نهایت اثر غیرمستقیم ناگویی هیجانی در رابطه سبک فرزند پروری ادراک شده بر دلبستگی مادر-جنین در سطح 01/0 مثبت و معنادار است (004/0P=، 059/0=β). بر اساس یافته های پژوهش، احتمالاً زنان بارداری که در دوران کودکی سبک های فرزند پروری مطلوبی را با والدین خود داشته اند و دچار ناگویی هیجانی نیستند، پیوند مناسبی را در دوران بارداری با جنین خود خواهند داشت. لذا پیشنهاد می شود در کار با زنان باردار، تجارب دوران کودکی مادران و همچنین نحوه ابراز و بیان هیجانات آن ها نیز مورد توجه قرار گیرند.