تاثیر تمرین در سطوح تعاملی، توانبخشی شناختی و تمرینات منتخب ورزشی بر کارکردهای شناختی مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ام اس یک بیماری خود ایمنی و تخریبگر سیستم عصبی مرکزی با انواع مختلف دوره های بیماری است که منجر به ناتوانی جسمانی و شناختی می شود. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرین در سطوح تعاملی، توانبخشی شناختی و تمرینات منتخب ورزشی بر کارکردهای شناختی مبتلایان به ام اس بود. روش : تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به ام اس شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود. نمونه شامل ۳۰ زن مبتلا به ام اس با دامنه سنی ۲۵ تا ۴۵ سال بود که به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه توانبخشی شناختی، منتخب ورزشی و سطوح تعاملی گمارده شدند. سپس به مدت ۸ هفته و هر هفته ۳ جلسه ۹۰ دقیقه ای افراد در هر گروه به تمرینات اختصاصی گروه خود پرداختند. جهت جمع آوری اطلاعات از مجموعه آزمون های ارزیابی عصب روانشناختی کن تب (۱۹۸۰) و پرسشنامه تعیین درجه پیشرفت ناتوانی (۱۹۹۵) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی، تی وابسته در نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد تمرین در سطوح تعاملی منجر به بهبود بیشتر شاخص های شناختی زمان واکنش و توجه انتخابی نسبت به توانبخشی شناختی و تمرین ورزشی شد (۰/۰۵>P). درحالیکه هر سه روش تمرینی به یک میزان منجر به توسعه شاخص های حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی شدند و تفاوت معنی داری بین میزان اثرگذاری این روش ها یافت نشد (۰/۰۵<P). نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان داد استفاده از تمرین در سطوح تعاملی بیشترین تاثیر بر بهبود کارکردهای شناختی افراد مبتلا به ام اس را دارد. بنابراین به نظر می رسد استفاده از این نوع تمرینات منجر به القاء بار شناختی می شود، لذا پیشنهاد می شود از این نوع تمرینات در توانبخشی افراد مبتلا به ام اس استفاده شود.