ارائه الگوی پیاده سازی کانون تفکر در صنعت بانکداری: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
3 - 21
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه ، هر سازمانی با راهکار هم فکری و مشارکت بخش های مختلف ذی نفعان، تلاش می کند که تاب آوری مؤسسه های خود را تقویت کند. مؤسسه های مالی و بانک ها نیز در جهان پرتلاطم کنونی، به این راهکار توجه ویژه ای می کنند؛ اما، هنوز، در خصوص ساختارها و فرایندهای زیربنایی ایجاد این گونه فضا برای هم فکری، توافق نظری وجود ندارد. این پژوهش، به دنبال ارائه الگویی برای جاری سازی کانون تفکر، به عنوان یکی از گونه های مهم این ساختارها و فرایندها در صنعت بانکداری است. روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف، بنیادی و از لحاظ نوع روش اجرا، توصیفی اکتشافی محسوب می شود و رویکرد آن کیفی است. گردآوری داده ها با ابزار مصاحبه انجام شد. جامعه مشارکت کنندگان در پژوهش، مدیران و خبرگان صنعت بانکداری بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. انجام مصاحبه ها تا زمان دستیابی به مرحله اشباع نظری ادامه یافت و این اشباع بعد از 12 مصاحبه به دست آمد. داده ها نیز با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد، طی سه مرحله کدگذاری های باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 169 نشانه از کدهای باز مصاحبه ها، در قالب 20 مفهوم اصلی دسته بندی شدند و در 6 طبقه اصلی قرار گرفتند که عبارت اند از: 1. ظرفیت های سازمانی (با مفاهیم ظرفیت های شبکه سازی، ظرفیت های تیم سازی، ظرفیت های تحقیق و توسعه و ظرفیت های مشارکت پذیری)؛ 2. جریان ایده ها (با مفاهیم شبکه های ارتباطات، تغییر و تحولات محیط و مدیریت ایده های نوآورانه)؛ 3. موانع سازمانی (با مفاهیم موانع مدیریتی، موانع ساختاری، موانع فرایندی و موانع مالکیت فکری)؛ 4. اقدام ها (با مفاهیم تحلیل و پایش، تحقیق و توسعه، ارزیابی و بازنگری و بازخورد ایده ها)؛ 5. ساختار (با مفاهیم سازماندهی ماتریسی و ساختار ادهوکراسی)؛ 6. توسعه (با مفاهیم توسعه مشارکت، بهبود عملکرد سازمان و تحول گرایی). نتیجه گیری: در وضعیت کنونی، نظام تصمیم سازی مؤسسه های مالی و بانک ها، بر اثر وابستگی به بوروکراسی سازمانی، آسیب های فراوانی ایجاد کرده است و شکل دهی و استقرار موفق کانون های تفکر با استفاده از الگوی پیشنهادی، می تواند به ترمیم این نظام کمک کند.